اهل بغداد را زنان بيني

شاعر : خاقاني

طبقات طبق ز نان بينياهل بغداد را زنان بيني
فارغ از دسته‌ي گران بينيهاون سيم زعفران سايان
تنگ چون تنگ زعفران بينيزعفران ساي گشته هاون‌ها
هر دو هفته عقيق‌دان بينيحقه‌هاي بلور سيم‌افشان
در برش چشمه‌ي روان بينيغار سيمين و سبزه پيرامن
همچو جوزا و فرقدان بينيماده بر ماده اوفتان دو به دو
دو رفاده ز پرنيان بينيچار بالش چو نقره از پس و پيش
در طبق‌هاي آسمان بينيچون طبق بر طبق زنند افغان
کوس کوبي است اين ... کوبي\N
اي برادر بيا و جلدي کنکه همه عالمش فغان بيني
... مي‌زن چو آن‌چنان بيني\N
آب ... ينه رفت و رونق ...\N
بس کن اين هزل چيست خاقانيتا علمشان بدين نشان بيني
گر به نقش زنان فرود آئيکه ز هزل آفت روان بيني