شنيدم که پيري به راه حجاز

شاعر : سعدي

به هر خطوه کردي دو رکعت نمازشنيدم که پيري به راه حجاز
که خار مغيلان نکندي ز پايچنان گرم رو در طريق خداي
پسند آمدش در نظر کار خويشبه آخر ز وسواس خاطر پريش
که نتوان از اين خوب تر راه رفتبه تلبيس ابليس در چاه رفت
غرورش سر از جاده برتافتيگرش رحمت حق نه دريافتي
که اي نيکبخت مبارک نهاديکي هاتف از غيبش آواز داد
که نزلي بدين حضرت آورده‌ايمپندار اگر طاعتي کرده‌اي
به از الف رکعت به هر منزليبه احساني آسوده کردن دلي