شنيدم که پيري به راه حجاز

شنيدم که پيري به راه حجاز شاعر : سعدي به هر خطوه کردي دو رکعت نماز شنيدم که پيري به راه حجاز که خار مغيلان نکندي ز پاي چنان گرم رو در طريق خداي پسند آمدش در نظر کار خويش به آخر ز وسواس خاطر پريش که نتوان از اين خوب تر راه رفت به تلبيس ابليس در چاه رفت غرورش سر از جاده برتافتي گرش رحمت حق نه دريافتي که اي نيکبخت مبارک نهاد يکي هاتف از غيبش آواز داد که نزلي بدين حضرت آورده‌اي مپندار اگر طاعتي کرده‌اي به از الف رکعت به هر منزلي...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
شنيدم که پيري به راه حجاز
شنيدم که پيري به راه حجاز
شنيدم که پيري به راه حجاز

شاعر : سعدي

به هر خطوه کردي دو رکعت نمازشنيدم که پيري به راه حجاز
که خار مغيلان نکندي ز پايچنان گرم رو در طريق خداي
پسند آمدش در نظر کار خويشبه آخر ز وسواس خاطر پريش
که نتوان از اين خوب تر راه رفتبه تلبيس ابليس در چاه رفت
غرورش سر از جاده برتافتيگرش رحمت حق نه دريافتي
که اي نيکبخت مبارک نهاديکي هاتف از غيبش آواز داد
که نزلي بدين حضرت آورده‌ايمپندار اگر طاعتي کرده‌اي
به از الف رکعت به هر منزليبه احساني آسوده کردن دلي


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط