دلبرا عشق تو نه کار من است

شاعر : سيف فرغاني

وين که دارم نه اختيار من استدلبرا عشق تو نه کار من است
آرزوي تو در کنار من استآب چشم من آرزوي تو بود
همه آشوب روزگار من استآنچه از لطف و نيکوي در تست
مرگ بيرون در انتظار من استتا غمت در درون سينه‌ي ماست
مطربش ناله‌هاي زار من استعشق تا چنگ در دل من زد
هر که را خانه در جوار من استشب ز افغان من نمي‌خسبد
پاي من در ره تو خار من استخار تو در ره من است چو گل
با خيالت که يار غار من است،دوش سلطان حسنت از سر کبر
غم عشق تو گفت کار من استسخني در هلاک من مي‌گفت
با غم تو که غمگسار من است،سيف فرغاني از سر تسليم
که هوا تيره از غبار من استگفت گرد من از ميان برگير