مه نکويي ز روي او دارد

شاعر : سيف فرغاني

شب سياهي ز موي او داردمه نکويي ز روي او دارد
آنچه از حسن روي او داردخود بدين چشم چون توان ديدن
کعبه خانه به کوي او دارداز سر کوي او به کعبه مرو
مشک در نافه بوي او داردگل به بستان جمال ازو گيرد
هر چه هست آرزوي او داردنه تو تنهاش آرزومندي
هوس جست و جوي او داردذره گر در هوا کند حرکت
روز و شب گفت و گوي او داردناله‌ي بلبل از پي گل نيست
که دلش ميل سوي او داردمن به جان مايلم بدان عاشق
آبها سر به جوي او داردسيف از گريه خاک را تر کرد