حديث عشق در گفتن نيايد
شاعر : سيف فرغاني
چنين در هيچ در سفتن نيايد | | حديث عشق در گفتن نيايد | چو واو عمرو در گفتن نيايد | | ز زيد و عمرو مشنو کاين حکايت | که هرگز کار جان از تن نيايد | | جمال عشق خواهي جان فدا کن | که آن خورشيد در روزن نيايد | | شعاع روي او را پرده برگير | کزين مردان همچون زن نيايد | | از آن مردان شيرافگن طلب عشق | ولي آيينه جز ز آهن نيايد | | ز زر انگشتري سازند و خلخال | وگر چه آن به آوردن نيايد | | غم عشق از ازل آرند مردان | از آنجا دست در گردن نيايد | | سري بيدولت است آنرا که با عشق | شتر در چشمهي سوزن نيايد | | غمش با هر دلي پيوند نکند | چراغ جانش را مردن نيايد | | چو زنده سيف فرغاني به عشق است | اگر چون سايهاي با من نيايد | | بدان خورشيد نتوانم رسيدن | |
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}