ز ترسايي غرض تجريد ديدم

شاعر : شيخ محمود شبستري

خلاص از ربقه‌ي تقليد ديدمز ترسايي غرض تجريد ديدم
که سيمرغ بقا را آشيان استجناب قدس وحدت دير جان است
که از روح القدس آمد پديدارز روح‌الله پيدا گشت اين کار
که از قدوس اندر وي نشاني استهم از الله در پيش تو جاني است
درآيي در جناب قدس لاهوتاگر يابي خلاص از نفس ناسوت
چو روح الله بر چارم فلک شدهر آن کس کو مجرد چون ملک شد