علي‌الصباح که نرگس پياله بردارد

شاعر : عبيد زاکاني

سمن به عزم صبوحي کلاله برداردعلي‌الصباح که نرگس پياله بردارد
ز شوق بلبل دلخسته ناله برداردچکاوک از سرمستي خروش در بندد
صباش دامن گلگون غلاله برداردبه صد جمال درآمد عروس گل به چمن
که مي‌فروشم نام از قباله برداردوجوه قرض ميم هست ليک ميترسم
ز روي چون گل ساقي کلاله برداردخنک نسيم بهاري که در جهد سحري
ز خواب ناز نشيند پياله برداردخوشا کسي که در آن دم به بانک بلبل مست
ز پيش دل غم پنجاه ساله برداردعبيدوار بزن پنج کاسه مي کان مي