کاتشت در ميان جوهر ماست

شاعر : عطار

آتشي کز تو در نهاد دل استکاتشت در ميان جوهر ماست
ديده‌اي کو که روي تو بيندتا ابد رهنماي و رهبر ماست
ما درين ره حجاب خويشتنيمديده تيره است و يار در بر ماست
تا که عطار عاشق غم توستورنه روي تو در برابر ماست
اين چه سوداست کز تو در سر ماستدل اصحاب ذوق غمخور ماست
از تو در ما فتاده شور و شريوين چه غوغاست کز تو در بر ماست
تا تو کردي به سوي ما نظرياين همه شور و شر نه در خور ماست
پاکباز آمديم از دو جهانملک هر دو جهان مسخر ماست