هر که عزم عشق رويش مي‌کند

شاعر : عطار

عشق رويش همچو مويش مي‌کندهر که عزم عشق رويش مي‌کند
همچو دزد چار سويش مي‌کندهر که ندهد اين جهان را سه طلاق
دل به صد جان جستجويش مي‌کنداو نيايد در طلب اما ز شوق
اشک دايم شست و شويش مي‌کنداو نگردد نرم از اشکم وليک
بي سر و بن همچو گويش مي‌کندهر که از چوگان زلفش بوي يافت
چون کمان زه در گلويش مي‌کندهر که در عشقش چو تير راست شد
هر که را عشق آرزويش مي‌کندسرخ‌روي او ببايد شد به قطع
تا چگونه سرخ رويش مي‌کندسخت‌دل آهن نه بر آتش نگر
آه از آنجا مشک بويش مي‌کنداز درش عطار را بويي رسيد