خاست اندر مصر قحطي ناگهان

شاعر : عطار

خلق مي‌مردند و مي‌گفتند نانخاست اندر مصر قحطي ناگهان
نيم زنده مرده را مي‌خورده بودجمله‌ي ره خلق بر هم مرده بود
خلق مي‌مردند و نامد نان پديداز قضا ديوانه چون آن بديداي
چون نداري رزق کمترآفرينگفت اي دارنده‌ي دنيا و دين
عذر خواهد باز چون آگه شودهرک او گستاخ اين درگه شود
عذر آن داند به شيريني نه خواستگر کژي گويد بدين درگه نه راست