بایدها و نبایدهای مصرف (1)
بایدها و نبایدهای مصرف (1)
بایدها و نبایدهای مصرف (1)
نويسنده : مسعود رنجبر
چکیده
خلاصه اینکه باید الگوی مصرف جزء ای از فرهنگ جامعه باشد و اگر جزء ای از فرهنگ جامعه باشد در همه زمینه ها از قبیل آموزش و اقتصادی و اجتماعی و دیگر زمینه ها کاربرد دارد و نیازی به تبلیغ و دیگر کارها نیست.
در این مقاله موضوعاتی از قبیل
مفهوم اعتدال: که عبارت است از زیاده روی و کوتاهی کردن یا افراط و تفریط در هر کار وجود نداشته باشد.
دین اسلام که همان دین ابراهیمی است برخلاف دو شریعت یهودی و مسیحی که در دو سوی افراط و تفریط قرار گرفته اند یک دین معتدل و میانه رو است.
آثار مثبت اعتدال عبارتند از :پیمودن راه تکامل و دست یابی به هدف نهایی،میانه روی در مصرف،سامان دهی امور اقتصادی،کاهش هزینه ها،پیشگیری از فقر و عقب ماندگی فرد و جامعه.
آثار قناعت : عامل عزت و سربلندی،ایجاد حس بی نیازی واقعی،ایجاد آرامش روانی،آزادی فکری.
اسراف هرگونه زیاده روی و تجاوز از حد اعتدال است و تبخیر به معنای پراکندن شی و به اصطلاح همان بریز بپاش است
فرق بین اسراف و تبذیر در ایم است که اسراف در امور مالی به معنای زیاده روی در مخارج ولی تبذیر به معنای اتلاف و مصرف اموال در راه های ناشایست ایت.
عوامل اسراف :خودنمایی،تربیت خانوادگی،فساد اخلاقی،تقلید،وسواس،ثروت اضافی.
انواع اسراف:اسراف در اموال شخصی که به : اسراف در خوردنی ها و نوشیدنی ها،اسراف در پوشاک و وسایل نقلیه،اسراف در مسکن،تجمل گرایی تقسیم می شود و اسراف در اموال عمومی که شامل : اسراف در منابع طبیعی ،اسراف در بیت المال است.
آثار منفی اسراف : زیان های فردی اسراف : گرفتار شدن به عذاب الهی ،محرومیت از هدایت الهی،دچار شدن به فقر،هلاکت شامل می شود و زیان های اجتماعی اسراف شامل : کاهش تولید،سقوط اخلاقی،افزایش اختلاف طبقاتی است.
راه های برون رفت از اسراف : تقویت باورهای دینی،نظارت همگانی،اجرای عدالت ،پرهیز خواص از تجمل گرایی، معرفی الگوهای مناسب در جامعه .
عوامل رفاه زدگی که شامل عوامل درونی از قبیل : پیروی از هوا های نفسانی،احساس ضعف شخصیت،غفلت زدگی،دنیا گرایی،چشم و هم چشمی و عوامل بیرونی که شامل : فرهنگ جامعه ، تبلیغات تجاری ، تحمیل الگوی مصرف غربی ، تجمل گرایی خواص و حاکمان می شود.
پی آمدهای رفاه زدگی : تباهی سرمایه های مادی ، زمینه سازی برای گناهان ف گسترش فقر در جامعه ، تبدیل ارزش به ضد ارزش کاهش معنویت در جامعه ف از بین رفتن آرامش واقعی ناتوانی در انجام وظیفه ،تحقیر دیگران تجاوز به حقوق دیگران ف طغیان و سرکشی و .......
و در پایان برای نهادینه کردن الگوی مصرف باید اولا مفهوم های اسراف ، زیاده روی ،میانه روی ،رفاه زدگی ، مصرف ،مصرف گرایی و ...... را شناخت و آنها را درک کرد و جزء ای از فرهنگ خود قرار داد تا به مشکلات موجود و پیامدهای منفی اسراف و تبذیر و رفاه زدگی دچار نشد حتی در زمینه آموزش ؟
مقدمه
دلیل پیدایش و گسترش چنین وضعیتی همانا بیتوجهی گروه بیشماری از انسانها به محدود بودن منابع غذایی و زیست محیطی جهان است. از اینرو این منابع را با اسراف کاری هدر میدهند . به این ترتیب جهان روزبه روز با خطر کمبود منابع روبهرو میشود.
از دیدگاه اسلام اسراف یکی از ناپسند ترین اعمال به شمار می رود و در آیات و روایات فراوانی نکوهش شده است.برای نمونه در حدیثی از پیامبر اکرم میخوانیم :«روزی دستور داد خرمائی تازه برای خوردن حاضران بیاورند . بعضی خرما را میخوردند و هسته آن را دور میافکندند . ایشان میفرمودند : این کار را نکنید که تبذیر است و خدا فساد را دوست ندارد.»
چگونگی مصرف در اسلام
خداوند در قران کریم با بیان عنوانهای چون رزق الهی ، طیبات و زینت به استفاده از نعمت های الهی فرمان داده است و تحریم آنها را نکوهش کرده است.هرچیزی که از انسان عیب پوشی کند و موجب آراستگی او باشد زینت است، مثل کمالات اخلاقی یا انواع لباس ها و آرایش های که نظر دیگران را به انسان جلب میماند و نفرت را میزداید .خداوند انسان را بطور فطری اجتماعی آفرید ، زیبایی و آراستگی را محبوب فطری انسان قرار داد و چگونگی آراستن خویش را به او الهام کرد تا با برقراری روابط اجتماعی ،نیازهای روحی و مادی خود را برآورده سازد و دیگران نیز او پذیرا باشد.
رزق طیب شامل انواع خواست های مطبوع و ملایم با طبع انسان نظیر لباس ،خوراک،مسکن،همسر و دیگر نیازهای انسان می شود.بنابراین به طور طبیعی باید جاذبه هایی در زندگی انسان وجود داشته باشد. انسان نیز نباید بر خود سخت بگیرد،بلکه باید در حد اعتدال و به اندازه نیاز از غذای مطبوع ،لباس پاکیزه،مسکن راحت و مرکب مناسب استفاده کند.اگر در این جهت راه تفریط را پیماید و بر خود سخت گیرد نه تنها از انجام مسئولیتهای فردی و اجتماعی باز می ماند بلکه با از دست دادن سلامت وتمرکز حواس برای عبادت نشاطی نخواهد داشت و به تدریج به صورت موجودی بی خاصیت درمی آید و سربار جامعه میشود.
گاهی مردم میگویند چون دنیا طلبی ممکن است با انحراف و آلودگی همراه باشد بهتر است افراد باایمان تا آنجا که امکان دارد از نعمتهای دنیوی کمتر استفاده کند.از نظر اسلام این اندیشه مردود است.امام صادق(ع) در این باره می فرماید:زمانی که نعمتها فراوان شد و دنیا به انسان رو آورد بندگان شایسته و افراد با ایمان به استفاده از آنها سزاوار رند.
مفهوم اعتدال
بر این اساس نوعی رابطه منطقی میان اعتدال و اصلاح می توان یافت به این معنا که هر کار معتدلی صالح و درست و هر کار غیر معتدلی فاسد است و به اصلاح نیاز دارد.به طور کلی اصلاحات به معنای بازسازی کاری است که به دلیل اعتدال نداشتن به فساد گراییده است.
در قرآن برای مفهوم اعتدال از واژه قصد استفاده شده است. واژگانی چون وسط،سواء و حنیف نیز به این معنا بکار رفته است،ولی بیشترین کاربرد در مفهوم و اصطلاح گفته شده قصد و اقتصاد می توان یافت.از اینرو در روایات اسلامی به پیروی از قرآن واژه قصد برای بیان اصطلاح اعتدال بکار رفته است.
اهمیت اعتدال در قرآن
در ارزش و اعتبار اعتدال و میانه روی همین بس که در قرآن از «راه راست» به «راه میانه»یاد می شود.در آیه سوره 22 سوره قصص از زبان حضرت موسی (ع) بیان شده که راه میانه ، راه درست هدایت است.
حضرت ابراهیم (ع)نیز دین خود را دین اعتدال و میانه میشمارد و از آن به حنیف یاد می کند تا بفهماند میانه روی تا چه اندازه اصالت دارد و مهم است.
اسلام دین اعتدال
اعتدال اصل عقلایی و تایید شده شریعت است و هر انسانی به طور طبیعی به اعتدال و میانه روی گرایش دارد ؛مگر آنکه عوامل بیرونی موجب دگرگونی در گرایش درونی وی شود و او را از اعتدال خارج کند.
اسلام امتی میانه و معتدل است این اعتدال و میانه روی را در بینش ، نگرش و گرایش این امت می توان دید.از اینرو خداوند از امت اسلام به امت میانه و وسط یاد می کند و مسلمانان را بهترین امتی می داند که در زمین زیسته اند.
آثار مثبت اعتدال
قناعت ، گنج ناتمام
طمع یکی از صفات ناپسند اخلاقی است که در مقابل آن قناعت که یکی از صفات پسندیده اخلاقی قرار دارد.طمع داشتن یکی از بیماری های خطرناک اخلاقی است که مفاسد مادی و معنوی فراوانی دارد و انسان را به انواع آلودگی ها و زشتی ها گرفتار می سازد در مقابل قناعت ورزیدن مایه عزت ،سربلندی و آرامش خاطر انسان در دنیاست و سبب تکامل فکری ،روحی و سعادت وی در عالم آخرت می شود.
مفهوم قناعت و طمع
قناعت در لغت به معنای راضی بودن به قسمت و روزی انسان یا راضی بودن به قلیل و کم است. قناعت در اصطلاح حالتی است برای نفس که عامل اکتفا کردن آدمی به قدر حاجت و ضرورت است.همچنین گفته شده است که قناعت در اصطلاح عبارت است از اینکه انسان بیش از هر چیز به خداوند متعال متکی بوده و به هرچه در اختیار دارد خشنود و سازگار باشد.
آثار قناعت
عامل عزت و سربلندی
ایجاد حس بی نیازی واقعی
ایجاد آرامش
آزادی فکری
بنابراین اگر انسان شناخت درستی از خداوند داشته باشد و بداند خداوند روی بندگانش را تضمین کرده است از آفت زیاده روی در جمع مال نجات می یابد . اگر مسلمان « لا حول و لا قوه الا بالله » را باور کند هیچ گاه توانگری خود را به اموال که گرد می آورد منسوب نمی سازد و فقط از خداوند توانگری می جوید و در حد کفاف و تلاش می پردازد.کسی که به معارف حقیقی اسلام دست یابد تلاش برای معاش را با قناعت و میانه روی جمع می کند ، زیرا می داند روزی دهی به بندگانش را بر عهده گرفته است.
مفهوم اسراف و تبذیر
معیارهای تشخیص اسراف
تشخیص تیذیر به معنای هدر دادن و اتلاف ثروت و کالا دشوار نیست ولی تشخیص اسراف به معنای تجاوز از حد و گذز میانه روی و رسیدن به افراط گرایی دشوار است . زیرا باید حد معتبر و محکم در اسراف را با ملاک ها و معیارهایی سنجید.
معیار اول : از نگاه قرآن و روایت های پیشین دین تمام واجبات و محرمات دینی حدود الهی است و هرگونه تغییر در احکام یا عمل نکردن به آن خروج از حد و ممنوع است . بنابراین مصرف هرگونه کالایی که حرمت شرعی دارد نوعی اسراف است.
معیار دوم : اینکه هرگاه مصرف کمی یا کیفی کالا برای بدن زیان بار باشد گونه ای از اسراف است.این نکته از سخن امام صادق(ع) به روشنی بر می آید که فرمود « در مصرف آنچه بدن را سالم نگه دارد اسراف نیست،بلکه اسراف در چیزی است که مال را تباه سازد و به بدن زیان برساند .»
معیار سوم : استفاده از امکانات مادی بیش از نیاز است مانند خوردن و بیش از اندازه نیاز ساختن منزلی بسیار وسیع که به همه مساحت آن نیاز نباشد نوعی اسراف است.این سخن از امام علی(ع) نیز ناظر بر این معیار است : «ما فوق الکفاف اسراف . بیش از اندازه کفاف ، اسراف است . »
عوامل اسراف
خود نمایی
در حدیثی از رسول اکرم (ص) هر کسی را که ساختمانی از روی ریا و سمع بسازد به عذاب الهی تهدید فرمود.شخصی پرسید : چگونه بنایی با این وصف ساخته می شود ؟ حضرت فرمود «به این صورت که برای بزرگی فروختن بر همسایگان و فخر فروشی بر برادران دینی اش بیش از حد لازم برای خود ساختمان بسازد » . در این روایت خودنمایی ریشه زیاده روی و خروج از حد معرفی شده است.
تربیت خانوادگی
فساد اخلاقی
تقلید
وسواس
ارسال توسط کاربر محترم سایت : masoudranjbar
/ج
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}