تأملاتي پيرامون رسالت جهاني حوزه هاي علميه (2)
تأملاتي پيرامون رسالت جهاني حوزه هاي علميه (2)
تأملاتي پيرامون رسالت جهاني حوزه هاي علميه (2)
حوزه و مرجعيت فكري براي همه شيعيان
تاثير متقابل حوزه و جهان اسلام
ضرورت مقابله با عقايد انحرافي در جهان اسلام
با توجه به قطب بندي فوق بايد كوشش كرد با شكل گيري تعاملات علمي مناسب با جريانات فكري جهان اسلام ، اين رويكردهاي دو گانه را به انزوا كشيد . در اين خصوص توجه به رويدادهاي تاريخي مي تواند بسيار گره گشا باشد . به عنوان نمونه پس از ضربه اي كه غزالي به عقل گرايي وارد آورد و به نوعي ريشه تعقل را در مطالعات ديني هدف گرفت ، يك عالم شيعي ، خواجه نصيرالدين طوسي ، به اين مساله واكنش نشان داد و با نظريه پردازي و تاليفات فراوان خود و نيز تربيت شاگرداني كه بسياري شان نيز از اهل سنت بودند نقش زيادي در بازگشت عنصر عقل در مطالعات اسلامي ايفا كرد و سبب شد عقل گرايي در اهل تسنن از بين نرود. جالب است بدانيد شروحي كه اهل سنت بر تجريد الاعتقاد خواجه نوشته اند، بسيار بيشتر از شروحي است كه خود علماي شيعه بر اين كتاب نوشته اند و تاثير او حتي تا روزگار ما نيز محسوس است . توجهي اين گونه به جهان اسلام و تلاش در جهت ايجاد باب گفت و گو با آن با تكيه مرجعيت الهي و علمي اهل بيت عصمت و طهارت (ع) ، يكي از نقش هاي مهم حوزه در رابطه با جهان اسلام است.
حوزه و ضرورت تبيين «گفتمان سواء» بر محور عقلانيت، معنويت و عدالت
در انتقال پيام به مخاطب عام بايد با فطرت او سخن گفت ؛ كما اينكه دين اسلام هم دين فطرت است و احكام آن به گونه اي است كه با فطرت آدمي سازگاري دارد. ضمن آنكه بايد با فضاي فكري و فرهنگي مخاطبان نيز آشنا بود تا از اين طريق بتوان روي آنها تاثير گذاشت . اما اين ارتباط گيري بايد با حفظ اصول اسلام و بر اساس مقتضيات فطري انسان ها و جوامع بشري باشد و نه تاويل و تفسير آن متناسب با عقلانيت ابزاري دوران معاصر . اين كاري دشوار و مسيري لغزنده است كه عبور موفقيت آميز از آن تنها از عهده متخصصان و علماي طراز اول كه آشنايي عميق با لايه هاي زيرين و مباني فلسفي تمدن هاي بشري دارند بر مي آيد .
از يك منظر مي توان گفت كه مكتب اهل بيت (ع) و اسلام ارائه دهنده سه محور عقلانيت ، معنويت و عدالت است . با توجه به اين سه محور مي توان گفت كه تمدن اسلامي مبتني بر توحيد و خداپرستي است و بر مبناي عقلانيت ، معنويت و عدالت شكل گرفته است . بنابراين عرفان هاي كاذب كه بريده از عقلانيت هستند يا عقل گرايي بي اعتنا به معنويت ، مورد پذيرش اسلام و مكتب اهل بيت(ع) نيست . نكته مهم آن است كه در تشيع ، معنويت و عقلانيت همواره در پيوند با يكديگر تعريف مي شوند . در خصوص عدالت هم بايد گفت ، موتور تحرك بخش تشيع در طول تاريخ ، عدالت گرايي آن بوده است و همواره تمركز اصلي پيروان اهل بيت (ع) و شيعه بر عدالت و پرهيز از ظلم قرار داشته است . در جهان اسلام و تاريخ بشري هيچ الگوي عدالت مداري چون اميرالمومنين (ع) وجود نداشته و از اين روست كه بسياري از محققان و انديشمندان عدالت را با سخن و عمل آن حضرت تعريف مي كنند. اين در حالي است كه در ديگر مكاتب اسلامي ، چنين اهتمامي نسبت به عدالت وجود ندارد و به طور معمول مصلحت بر عدالت ترجيح داده مي شود. حوزه تحت هيچ شرايطي نبايد اجازه كم رنگ شدن حس عدالت جويي را در خود يا جامعه به دليل شرايط مقطعي بدهد كه هرگاه چنين شود به معني دور شدن از اصول و مباني خود است .
پرداختن به سه محور فوق ، نيازمند نظريه پردازي مناسب از سوي حوزه هاي عمليه است . در اين راستا بايد ديدگاه هاي اسلام در رابطه با مسائل مختلفي كه رودرروي بشر امروز است توضيح داده شود و جايگاه هر كدام از اين عناصر سه گانه ذيل تاملي از اين دست بيان و تفاوت هاي الگوي اسلام با ساير الگوهاي بشري عنوان شود.
با اين اقدام مي توان انتظار داشت كه توده هاي مردم در سراسر جهان به سمت مكتب اسلام كشيده شوند. در اين راستا ضمانت هاي الهي وجود دارد . در قرآن كريم و روايت ائمه(ع) تاكيدات بسياري در اين باره بيان شده است ، از آن جمله اينكه اگر مردم محاسن كلام ما را بشناسند ، از ما پيروي مي كنند.
در خصوص معنويت بايد گفت كه امروز جهان تشنه معنويت است و به دنبال پاسخ بسياري از سوالات خود در راستاي معنا و هدف زندگي است . غلبه تفكرات پست مدرن كه به نوعي بر منباي انديشه هاي نسبي گرايانه است ، اين عطش را افزون كرده است . به عبارت واضح تر ، به رغم اينكه بشر غربي با گذر از مدرنيته و عقل تجربي به پست مدرنيته رسيده است،اما به دليل ماهيت نسبي گرايانه پست مدرنيته همچنان در سرگرداني فرو مانده و عطش دستيابي به حقيقت و ثبات و معنويت اصيل و واقعي وجود دارد و در اين راستا ، حوزه هاي علميه رسالت مهمي دارند تا هم اين نياز را پاسخ دهند و معنويت اصيل اسلامي را كه مبتني بر عقلانيت است ارائه دهند. نشان دادن چهره غير معنوي عرفان هاي كاذب از ديگر اهداف حوزه هاي علميه است.
تشكيل ، تدوين و تبيين اين شايد دشوارترين كار علمي در عرصه بين ارزشهاي بنيادين و در عين حال ورود جهاني ، گذرگاهي لغزنده و پر از تهديد متفكران و متكلمان بزرگ شيعه مي دهد كه معارف تشيع اين توان مكتبي معرفي شود كه تركيبي روشن عقلانيت و عدالت به دست دهد.
ضرورت حضور پررنگ در گفتمان هاي بين الملل
حضور پررنگ بين المللي ، كاري بسيار فراتر از عرضه يك يا چند مقاله و كتاب به زبان هاي بين المللي است . انتظار تاثير گذاري بر روند پژوهش ها و توليدات نظري فراوان و ذو وجوه كه تكيه گاه سياستگذاري هاي بين المللي است ، لوازمي بسيار بيش از اينها دارد . در اين زمينه تلاش هايي صورت گرفته و مي گيرد اما با توجه به نياز گسترده اي كه چه از نظر كمي و چه از نظر كيفي در اين عرصه وجود دارد ، شايسته است اين تلاش ها شتاب بيشتري به خود گيرد. در اين راستا از حدود سه سال پيش ، شوراي عالي انقلاب فرهنگي با درك اهميت اين مساله، مصوبه اي براي نشر آثار و ارائه بخشي از دستاوردهاي فكري و نظري انقلاب به زبان هاي مختلف به تصويب رساند كه به رغم گذشت بيش از سه سال ، هنوز در قيد و بندهاي ديوانسالاري دولتي گرفتار مانده است .
حوزه و آينده پژوهي در عرصه دين
براي اين منظور يكي از نيازها ، تاسيس موسسه اي پژوهشي در قم براي رصد گفتمان هاي موجود در عرصه بين الملل و پژوهش پيرامون آن از منظر دين با تاكيد ويژه بر آينده پژوهي در اين عرصه و با تكيه بر شبكه اي از محققان متعهد در كشورهاي مختلف است . در اين راستا رهبر معظم انقلاب اسلامي بر اين نكته تاكيد مي فرمايند كه امروزه مهم ترين وظيفه روحانيت و حوزه هاي علميه ، شناخت به موقع خطرات و ايستادگي در مقابل انحراف ها ، بدعت ها و خرافه هاست. اتاق هاي فكر مورد اشاره مي توانند تكيه گاه هاي مناسبي براي اين موسسه باشند.طبعا كار افكار سنجي ، نياز سنجي و نيز آينده پژوهي در حوزه دين در سطح بين المللي ، از محور هاي اوليه انجام چنين تلاشي است.
پينوشتها:
1 ـ سوره اعراف ، آيه 158.
/ج
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}