یادی از شهيد بهمن قاضي تربتي
یادی از شهيد بهمن قاضي تربتي
یادی از شهيد بهمن قاضي تربتي
گفتگو با مهدي ممشلو
درآمد
از آشنائي خود با شهيد بگوئيد.
در بهمن ماه 1336 در يك خانواده مذهبي متولد شد. پس از طي تحصيلات ابتدائي و دبيرستان، در سال 1354 در دانشگاه صنعتي اميركبير (پلي تكنيك) پذيرفته شد و در كسوت دانشجويي و در راه آزادي از سلطه و استبداد سياه رژيم، با توجه به اطلاعاتي كه راجع به فقر و محروميت داشت، به مبارزه برخاست.
در سال 57 همراه با كارگردان كارخانجات، اعتصاب بزرگي را به راه انداخت و مديريت درخشان وي در كنار جوش و خروش انقلابي، باعث شد بين افراد همتراز خود، شهرت پيدا كند. در اين اثنا زلزله طبس اتفاق افتاد و او جزو اولين كساني بود كه خود را به منطقه زلزله زده رساند و در آوار برداري و كمك به مردم نقش بسزايي داشت. خودش مي گفت كه سازندگي را در همان جان آموخته است. تربيت همراه با تجربه و اخلاص و كار، برايش معناي ديگري پيدا كرده بود و كار وقتي لذت داشت كه مي ديد مي توان از جان خويش مايه گذاشت و ديگري را شاد و مسرور كرد. در واقع دستور كار خويش را همان جا يافته بود كه آباداني و عمران، وظيفه هر جواني است و اختصاص به گروه خاصي ندارد و زمان و مكان نمي شناسد. مي گفت، «چه مقدار از عمر را كه غفلت كرده ايم در حالي كه مي توانستيم اين كارها را انجام دهيم.
بعدها همين تفكر او را واداشت تا با ياري ديگران در عمران مكان هاي ديني و آموزشي بكوشد ؛ از جمله كوشش او در احداث حسينيه قلهك به اتفاق چند تن از برادران جهاد، يادگاري از ايشان و جمع دوستانش است و حجت الاسلام داوودي هميشه از او به خير و نيكي ياد مي كند.
از ديگر فعاليت هاي شهيد چه مي دانيد؟
در جبهه چه فعاليت هايي داشتند؟
در طول اين مدت، هميشه از پيچيدگي هاي جنگ و ضرورت كاربرد فنون علمي در نبرد با دشمن سخن مي گفت و اعتقاد داشت كه آگاهي درباره مدارهاي الكترونيكي موشك ها و چگونگي ساخت آن ها، براي سنگرسازان بي سنگر در ميدان هاي نبرد بسيار حياتي است. شهيد بهمن قاضي در موضع فرماندهي مخابرات جهاد، آموزش را سازماندهي كرد و با تلاش هاي بي وقفه، اين كار را شتاب بخشيد.
ظاهرا ایشان جزو دانشجویان پیرو خط امام بودند.
از نحوه شهادت ايشان چه مي دانيد؟
آيا سفارش خاصي به ياران خود نداشتند؟
«محشر مقابل چشمانم است و در عين حال سياهي قلبم را نيز احساس مي كنم. خدايا! كمكم كن روسياه نباشم. وصيت مي كنم كه ترس از آخرت را در همه امور جاري زندگي وارد كنيد، حتي اگر در زندگي عادي عقب بيفتيد، ديگر وقت نيست.» از همين وصيت نامه مي شود فهميد كه جهادگران واقعا فرصت سرخاراندن هم نداشتند. كساني كه هميشه، چه قبل از عمليات، چه حين عمليات و چه بعد از عمليات كار مي كردند.
يعني حتي به مرخصي هم نمي رفتند؟
منبع: ماهنامه شاهد یاران، شماره 21
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}