10 توصيه ي تشکيلاتي شهيد بهشتي


 






 
گفته بود:"ما براي اين که بتوانيم کارهاي بزرگي را انجام دهيم، بي شک بايد متشکل باشيم.رابطه هاي ايماني،اعتقادي،علمي،و ديني سازمان نيافته براي رسيدن به بخشي از اهداف و تحقق بخشيدن به قسمتي از مراحل يک انقلاب مي تواند کافي باشد؛ولي براي رسيدن به بخشي ديگر از اهداف و تحقق بخشيدن به آن قسمت ديگر از آرمان هاي يک انقلاب کافي نيست...ما همچنان بر داشتن يک تشکل پافشاري داريم؛اما شرط آن اين است که :
1-تشکل بايد پاسدار ارزش ها باشد،نه پاسدار خود، نگهبان ارزش ها باشد،نه نگهبان خود.
2-تشکل بايد سازنده ما،آسان کننده ي خودسازي براي ما و کمکي به «سيرالي الله» براي شرکت کنندگان در اين تشکل باشد.
3-شرط سوم،اين که اين تشکيلات به درد مردم بخورد، نه اين که يک باري باشد بر دوش اين جامعه، آن چه در ادامه مي آيد،10 توصيه ي اوست که حدود 30 سال پيش در جمع انجمن هاي اسلامي سازمان بهزيستي بيان شده؛ اما انگار حرف هايي است که در امسال براي ما گفته است...
برادرها و خواهرهايي که بار سنگين مسئوليت ها را بر دوش داريد و چشم ها در انتظار نتايج تلاش هاي به هم پيوسته ي شماست، خوش آمديد! شماها در اقليت هستيد و ديگر نمي خواهيم تعارف بکنيم که اقليت نيستيم. شما اقليت مؤمن مي خواهيد چه کار کنيد؟ نظر ماها اين است که شما يک اقليتي باشيد که تکيه کنيد بر:

1-ايمان هرچه قوي تر به آرمان تان و به کارتان؛
 

نگذاريد اين ايمان در شماها خداي ناکرده پژمرده و ضعيف شود .اين ايمان بايد روز به روز تقويت گردد.

2-برنامه هاي عملي اي که درآن ،تفوق و برتري کارکرد ساختار اسلامي و نيروهاي مؤمن به چشم بخورد؛
 

بايد به گونه اي باشد که خواهر مسلمان و برادر مسلمان ما که از يک هم سن و همکلاسي و هم رتبه ي غيرمسلمانش در مقام عمل ديني صالح تر است، در مقام عمل اجتماعي نيز سودمندتر باشد.اگر عمل شما به حال مردم سودمند واقع شود،ماندني خواهيد بود. اين بيان قرآن است .«فاما الزبد فيذهب جفاء واما ما ينفع الناس فيمکث في الارض»؛[کفر مي رود و آن چه براي انسان سودمند است مي ماند.رعد/آيه 17] سودمندي بيشتر ما باعث پيروزي ماست. به همين جهت در خودسازي فردي و جمعي انجمن هايتان بايد طوري برنامه ريزي کنيد که در صحنه خدمت به مردم بدرخشيد؛ نه براي تعريف مردم بلکه براي خدا.

3-ارتباط خود را قوي کنيد؛
 

وقتي يک عده در اقليت هستند، بايد بکوشند تا به کمک ارتباطات گسترده، يک جمع بزرگتر شوند.وقتي که همه يک جا جمع هستيد، احساس دلگرمي و قدرت بيشتر مي کنيد.

4-جذب عناصر جديد؛
 

گاهي دافعه خيلي قوي است اما جاذبه چندان قوي نيست. مسلمان، هم دافعه دارد و هم جاذبه.
شما بايد جاذبه تان زياد باشد، بايد کلامتان و رفتارتان چنان باشد که اطرافيانتان را يکي يکي جذب کنيد.اصلاً بايد برنامه داشته باشيد براي جذب آنها. مبادا فکر کنيد که اينهايي که با ما مخالف هستند ديگر کارشان خراب است و درست شدني نيستند. خير، انسان تغيير مي کند.خيلي ها آدم هاي خوبي هستند، مي لغزند و بد مي شوند. خيلي ها آدم هاي بدي هستند و در اثر ارشاد و معاشرت خوب مي شوند. تعاليم اسلام يادتان نرود. اسلام مي گويد تا آخرين لحظات حيات، در توبه باز است.

5-انضباط؛
 

هرکار دسته جمعي اي که انجام مي دهيد بايد همراه باشد با انضباط تشکيلاتي. بچه مسلمان ها به انضباط مقدار کمي بها مي دهند.بايد يک مقدار به انضباط بيشتر بها بدهيم.اما نظم فرعوني نه؛ زيرا نظم گاهي فرعوني و طاغوتي است. نظم ما بايد الهي، سازنده و نوراني باشد.

6-شناسايي و کشف استعدادها؛
 

کشف عناصر مدير و مفيد که بتوانند پستهاي کليدي و موثر را با لياقت اداره کنند. گاه ما يک فرد متدين و خوبي را مي گذاريم رأس کاري ولي چون توانايي اش ضعيف است ،اثر بدي مي گذارد. شما بايد مديرهاي مومن و متعهد 10 سال آينده را هم کشف کنيد و هم بسازيد.

7-معلوماتتان را ببريد بالا با مطالعات اسلامي، مطالعاتتان بايد اسلامي باشد؛ فني هم بايد باشد.
 

هرکدام از شما وظيفه ي شرعي تان است که در هفته يک مقدار روي رشته خاص خودتان مطالعه ي فني کنيد،طوري که کارداني و کارايي فني شما رو به افزايش پيگير و مستمر باشد.

8-شيوه هاي صحيح برخورد با دشمن و مخالف را ياد بگيريد؛
 

گاهي برادرها و خواهرها با جريانهاي مختلف مي خواهند برخورد کوبنده داشته باشند اما طرز برخورد آنها طوري است که در جامعه محکوم مي شوند. شيوه هاي برخورد بايد صحيح باشد. بايد درباره اين شيوه هاي برخورد بنشينيد و تبادل نظر کنيد.

9-انتقاد از خويشتن؛
 

آيا هيچ وقت دور هم جمع مي شويد بگوييد اين يک هفته نقايص و عيب کارم اين بود. اين کار را مي کنيد يا خير؟ خوب،شروع کنيد!هيچ اشکالي ندارد.«المؤمن مرآت المؤمن» يعني چه؟ برادر و خواهر مسلمان بايد آينه ي يکديگر باشند.آينه يکي از کارهايش اين است که عيب هاي آدم را مي گويد، بنابراين هر هفته اي ، دو هفته اي، يک ساعت دور هم بنشينيم با روي باز و گشاده رويي هرکسي اول عيب هاي خودش را بگويد بعد آنهايي که جا مي ماند ديگران بگويند، بعد هم عيب جمعمان را بگوييم.

10-اميد کامل به آينده؛
 

هيچ مسلماني حق يأس و نااميدي ندارد. آدمهايي که ايمان به خدا ندارند آنهايي هستند که از گشايش آفريني خدا در تنگناها مايوس مي شوند. انسانهاي مومن هميشه بايد اميدوار باشند. آنقدر قرآن و اسلام به ما تعليم مي دهد که نه با يک غوره سردي تان بشود و نه با يک مويز گرمي تان.
منبع: ويژه نامه بزرگداشت هفتم تير/ ضميمه روزنامه اصفهان زيبا/ تيرماه 1389