در این نوشتار، جملات برگزیده ای از بوستان معطر کلام شهید آیت الله دکتر سید محمد حسینى بهشتی رحمه الله ارایه می گردد.

شهید بهشتی از آن دسته افرادی بود که در عالی ترین منصب داوری و قضاوت، خود را به عنصر تقوا و پارسایی آراسته بود در واقع او قبل از آنکه لباس روحانیت را بر تن بپوشد، لباس تقوا و پارسایی را برای خود برگزیده...

شهید بهشتی را باید جزء آن دسته از معدود اندیشمندان و روحانیونی به شمار آورد که فعالیتها و مبارزات فکری، فرهنگی و سیاسی خود را از همان ابتدا در قالب سازمانها و تشکلها وکانونهای مختلف شروع کرد و تا آخر هم...

مظلوم بود، تهمت زیاد شنید، مظلوم هم شهید شد. این شاید عصاره چیزهایی باشد که از او می دانیم؛ اویی که برایمان« شهید بهشتی» بود. اما زندگی سیدمحمد حسینی بهشتی خیلی بیشتر از آنکه بدانیم جالب و پرنکته است

« شاهدان آن فاجعه دردناک هفتم تیر ، همچون دیگر ایثارگران این مرز وبوم ، نه در پی کسب جاهی بوده اند و نه در آرزوی احراز و جاهتی. آنچه آنان را به داد خواهی وا می دارد، جفایی است که بر یاد و خاطره ی شهیدان...

پدر بزرگم، مرحوم آقای خاتون آبادی هنگامی که از دنیا می رفتند ، برادرم یک سال و نیم بیشتر نداشت. ایشان به مادرمان گفته بودند که از این پسر، خوب مراقبت کن . زیرا کسی خواهد شد که اسلام و دنیا به او افتخار...

«سالها از آن فاجعه می گذرد، با این همه هنوز وقتی از پدر یاد می کند، لحنش رنگ اندوهی عمیق به خود می گیرد. لحظات همدلی با پدر، گذشتن از سالهای پرهیجان نوجوانی و جوانی در کنار کسی که ناگفته می دانست

او بسیار مهربان بود. با من که همسرش بودم مثل یک پدر رفتار می کرد. از بس که مهربان بود و خوش اخلاق، همیشه احساس می کردم با پدرم روبه رو هستم. در مدت 29سال زندگی مشترک حتی یک بار کاری نکرد که من از او دلخور...

پدرم چون اولاد پسر نداشتند و من هم درس نخوانده بودم، می گفتند که حوزه درس مرحوم بحرالعلوم را یک دختر اداره می کرد. من هم می خواهم که این دختر در خانه باشد و به جای پسر پیش دستم، برایم بنویسد و برایم بخواند

«اقامت پنج ساله شهید بهشتی در آلمان که به ایجاد ارتباطی صمیمانه وی با مسلمانان این دیار و نیز برقراری پیوند با بسیاری از تشکلهای اسلامی اروپا انجامید، تأثیری شگرف در ارتقاء سطح اندیشه گی و عملی آنان داشت