بررسي كاركردهاي شعار در قرآن (3)
بررسي كاركردهاي شعار در قرآن (3)
تكبير
در چهار آيه قرآن از تكبير و سفارش به آن ياد شده است. در آيه 185 سوره بقره آمده است: « وَلِتُكَبِّرُواْ اللّهَ عَلَى مَا هَدَاكُمْ؛ تا سرانجام شمار [روزهاي روزه] را كامل كنيد و خداوند را براي آنكه رهنمودتان كرده است تكبير بگوييد». امام صادق(ع) اين آيه را به تكبير بعد از پنج نماز كه اولين آن ها نماز ظهر عيد قربان است تفسير كرده اين كه بگويد: اللّه اكبر، اللّه اكبر، لا اله الا اللّه و اللّه اكبر، وللّه الحمد، الحمد للّه علي ما هدانا و الحمد لله علي ما رزقنا من بهيمة الانعام (حر عاملي، 1409ق: 7، 457). در آيه 37 سوره حج نيز به همين صورت گفتن ذكر تكبير در حج صادر شده است. نمونه ديگر آيه 3 سوره مدثر است كه با تعبير :« و ربك فكبر» آمده و ديگر آيه 111 سوره اسراء است كه با تعبير « و كبره تكبيرا» (او را چنانكه كه بايد و شايد بزرگ شمار) مؤكد شده است.
صلوات
صلوات در قرآن
1- موجب رفع نفاق است (حر عاملي، 1409ق: 2، 493).
2- سنگين ترين چيزي است كه در قيامت بر ميزان عرضه مي شود (همان: 494).
3- نوري در بهشت است (محدث نوري، 1408ق: 5، 332).
4- نور پل صراط است (شعيري، 1363: 60).
5- جواز عبور انسان به بهشت است (حر عاملي، 1409ق: 7، 199).
از جمله فوايد صلوات و آثار و بركات آن موارد زير مي باشد:
1- موجب رفع حاجات دنيوي و اخروي مي شود (كليني، 1365: 493، 2).
2- درمان فراموشي با صلوات (حر عاملي، 1409ق: 7، 197).
3- موجب قرب به رسول خدا و شفاعت آن حضرت مي شود (محدث نوري، 1408ق: 5، 334).
4- باعث محو شدن گناهان مي شود (حر عاملي، 1409ق: 7، 194).
5- رفع سكرات مرگ بوسيله صلوات (محدث نوري، 1408ق: 6، 81).
نكته اي كه درباره صلوات مورد سفارش اكيد از سوي سنت قولي و عملي دين مبين اسلام است تأكيد بر جنبه شعار بودن صلوات است كه آن را از حالت ذكر فردي خارج مي سازد و جايگاه ويژه و مهمي به آن مي دهد؛ بلند صلوات فرستادن يكي از آداب اسلامي است كه اجتماعات مسلمين را از ديگر اجتماعات جدا مي سازد (اكبري، 1381: 192). در اين باره پيامبر اكرم(ص) فرموده اند: « ارفعاو اصواتكم بالصلاة علي فإنها تذهب بالنفاق؛ يعني بر من بلند صلوات بفرستيد زيرا اين امر نفاق را از بين مي برد» (مجلسي، 1404ق: 91، 59). شهيد مطهري در اين باره مي فرمايد: «... همين صلوات كه در ميان ما معمول است بسيار خوب است. واقعاً وقتي اسم مبارك پيغمبر اكرم(ص) برده مي شود ما بايد صلوات بفرستيم و بلند هم صلوات بفرستيم. اين شعار معني دارد. وقتي فريادتان را به صلوات بلند مي كنيد مي خواهيد بگوييد من به قرآن اعتقاد دارم، من به آورنده قرآن ايمان دارم، من به محتواي قرآن پايبند هستم، معتقدم و قبولش دارم» (مطهري، 1386: 164). همچنين صلوات مي تواند از بهترين ابزارهاي تشويق باشد و در مراسم و مجالس، جايگزين اعمال نامفهومي چون كف زدن و هورا كشيدن گردد. صلوات اگر با رعايت شرايطش ادا گردد و اثر بخشي بيشتري خواهد داشت. برخي از شرايط صلوات عبارت است از:
1- كامل فرستادن، كه روايت زير اين مطلب را اثبات مي كند: پيامبر (ص) فرمودند: « و من قال صلي اللّه علي محمد و آله قال اللّه جل جلاله صلي اللّه عليك فليكثر من ذلك و من قال صلي اللّه علي محمد و لم يصل آله لم يجد ريح الجنه و ريحها يوجد من مسيرة خمسمائه عام؛ هر كس بر من صلوات بفرستد ولي بر آل من صلوات نفرستد بوي بهشت به او نخواهد رسيد در حالي كه بوي بهشت از راه پانصد ساله استشمام مي شود» (حر عاملي، 1409ق: 7، 203).
2- بلند فرستادن: در اين باره پيامبر اكرم(ص) فرموده اند: « ارفعوا اصواتكم بالصلاة علي فإنها تذهب بالنفاق» يعني بر من بلند صلوات بفرستيد زيرا اين امر نفاق را از بين مي برد (مجلسي، 1404ق: 91، 59).
تلبيه
شما را بر آتش جهنم حرام مي كنم همچنان كه شما خويشتن را براي من حرام كرديد. پس با لبيك اللّهم ندي خدايي را پاسخ دهند (صدوق، 1413ق: 2، 418). تلبيه طبق صريح روايت شعار است و بايد با صداي بلند ادا گردد. روايت چنين است: « قال امير المؤمنين (ع) جاء جبرئيل(ع) الي النبي(ص) فقال له: ان التلبيه شعار المحرم فارفع صوتك بالتلبيه لبيك اللّهم لبيك لبيك لا شريك لك لبيك ان الحمد و النعمة لك و الملك لا شريك لك لبيك» (همان، 2، 326). در مورد فلسفه تلبيه چنين گفته شده است: «آري صدايت را بلند كن تا صداها در هم آميزد و فضا را پر كند و غريو آن به گوش همه لبيك گويان برسد تا با شنيدن صداي يكديگر احساس قدرت و قوت بيشتري بكنند و خود را يد واحده و بنيان مرصوص بيابند كه دست قدرت خداوند نيز با آنان است (يد اللّه مع الجماعة) و از هر قدرتي بالاتر است (يد اللّه فوق ايديهم) و با هماهنگي و اتفاق نظر مي توان قدرت بي نظيري تشكيل داد و قدرت هاي ضد خدايي را نابود ساخت. و از طرفي لازم است كه اين فرياد كوبنده به گوش جهانخواران برسد تا برخود بلرزند و بدانند كه امت اسلام ننگ ذلت و خواري را تحمل نخواهند كرد و سر بندگي در مقابل غير خداوند فرود نخواهند آورد زيرا كه آنان خدايي قادر دارند و تنها دستور او مطاع است، چشم طمع از اين امت قطع كنند و بدانند كه اگر مرتكب خلافي شوند و احساسات و مقدسات اين انسان هاي مصمم را ناديده بگيرند بي ترديد محكوم به شكست و نابودي هستند و خلاصه اينكه لبيك گفتن ها مثل سرود رزم آوران است كه آنها را تقويت و دشمنان را به هراس و وحشت مي اندازد» (حسيني كشكوئيه، 232: 1372).
سلام
سلام ابزار مقابله با جاهلان و بدكاران
نيز در آيه 52 سوره انعام به رفتار مشركين (و اهل كتاب) اشاره مي كند و به نخوت و گردن فرازي آنان تعريض نموده و سپس در آيه 54 همين سوره مي فرمايد: « وَإِذَا جَاءكَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِآيَاتِنَا فَقُلْ سَلاَمٌ عَلَيْكُمْ كَتَبَ رَبُّكُمْ عَلَى نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ أَنَّهُ مَن عَمِلَ مِنكُمْ سُوءًا بِجَهَالَةٍ ثُمَّ تَابَ مِن بَعْدِهِ وَأَصْلَحَ فَأَنَّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ» (انعام/ 54) سلام در قرآن همچنين يكي از عوامل وفاق تلقي مي گردد. زيرا آن چنانكه علامه طباطبايي فرموده كلمه سلام تحيتي است كه گسترش صلح و سلامت و امنيت بين دو نفر را كه به هم بر مي خورند اعلام مي دارد (قمري، 1384: 77).
سروده هاي مذهبي
مدح و مرثيه
شده، اعتبار منابع مورد استفاده، استواري و زيبايي اشعار انتخابي و دوري كردن از هر حرف و روضه و شعري كه با مقام والاي اولياء خدا سازگار است توجه داشته باشند.
رجز و شعارهاي جنگي
تواشيح
پي نوشت ها :
* استاديار گروه الهيات دانشگاه اصفهان
** كارشناس ارشد رشته الهيات دانشگاه اصفهان
1- روضه و روضه خواني از شعائر رايج در فرهنگ ديني است. روضه در لغت به معناي باغ و بوستان است. روضه در اصطلاح به معناي ذكر مصيبت سيد الشهداء و مرثيه خواني براي ائمه و معصومين(ع) است. روضه را بدين جهت به اين نام خوانده اند كه در قديم، اهل منبر، سخنان و روايات خود را از كتاب «ملا محسن كاشفي» به نام «روضه الشهداء» مي خواندند و در مورد ائمه اطهار و بويژه امام حسين(ع) ذكر مصيبتي نمودند لذا اين سنت، به روضه خواني معروف شد. در اين باره اشاره اي مي كنيم به سرود ملي كشورها كه در درجه اول نشان و علامت خاص هر كشور است و نماينده مذهب و هنر و آمال آنان است و به عبارت ديگر سرود هر كشور در واقع شعار آن كشور است كه فرهنگ آن را فرياد مي زند.
- قرآن كريم
- ابن منظور، محمد بن مكرم (1414ق) لسان العرب، بيروت، دار صادر، چاپ سوم.
- اشراق، محمد كريم (1360) تاريخ و مقررات جنگ در اسلام، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامي
- اكبري، محمد رضا (1381) تفسير نماز، تهران، انتشارات پيام آزادي، چاپ اول.
- تميمي آمدي، عبد الواحد بن محمد (1366) غرر الحكم و درر الحكم، قم، انتشارات دفتر تبليغات اسلامي.
- تميمي مغربي، نعمان بن محمد (1385ق) دعائم الإسلام، 2 جلد، دار المعارف مصر.
- حافظ شيرازي، شمس الدين محمد (1379) ديوان حافظ، تصحيح قاسم غني و محمد قزويني، تهران، نشر فروغ.
- حر عاملي، محمد ابن حسن (1409ق) وسايل الشيعه الي تحصيل مسايل الشريعه، قم، موسسه آل البيت (ع).
- حسيني كشكوئيه، سيد محمد (1372) نگرش اجتماعي به كعبه و حج از ديدگاه قرآن، تهران، انتشارات امير كبير.
- حلي، ابن فهد (1407ق) عدة الداعي، بي جا، دار الكتاب الاسلامي.
- خامنه اي، سيد محمد (1371) حج از نگاه حقوق بين المللي، تهران، سازمان انتشارات كيهان.
- خرمشاهي، بهاء الدين (1381) دانشنامه قرآن و قرآن پژوهي، بيجا، انتشارات دوستان و انتشارات ناهيد، چاپ دوم.
- دهخدا، علي اكبر (1341) لغت نامه، زير نظر محمد معين، تهران، نشر دانشگاه تهران.
- راغب اصفهاني، حسين بن محمد (1412ق) المفردات في غريب القرآن، تحقيق صفوان عدنان داودي، دمشق بيروت، دار العلم الدار الشامية، چاپ اول.
- رهبر، محمد تقي (1371) پژوهشي در تبليغ، مركز چاپ و نشر تبليغات اسلامي و دانشگاه امام صادق(ع)، چاپ اول.
- شعيري، محمد بن محمد بن حيدر (1363) جامع الأخبار، قم، انتشارات رضي.
- شوقي، احمد (1413ق) ديوان شعر، بيروت، دار الكتاب العربي، چاپ دوازدهم.
- صدوق، ابوجعفر، محمد بن علي بن حسين بن موسي بن بابويه قمي (1362) الأمالي (للشيخ الصدوق)، بي جا، انتشارات كتابخانه اسلاميه، چاپ چهارم با اصلاحات.
- صدوق (ابن بابويه قمي)، محمد بن علي بن حسين (1413ق) من لا يحضره الفقيه، انتشارات جامعه مدرسين قم.
- طباطبايي، سيد محمد حسين (1374) تفسير الميزان في القرآن، ترجمه سيد محمد باقر موسوي همداني، قم، دفتر انتشارات اسلامي جامعه ي مدرسين حوزه علميه قم،چاپ پنجم.
- طريحي، فخر الدين (1375ش) مجمع البحرين، تحقيق سيد احمد حسيني، تهران، كتابفروشي مرتضوي، چاپ سوم.
- طوسي، ابو جعفر محمد بن حسن (1365) التهذيب، تهران، دار الكتب الإسلاميه.
- طيب، سيد عبد الحسين (1378) اطيب البيان في تفسير القرآن، تهران، انتشارات اسلام، چاپ دوم.
- فاضل مقداد، جمال الدين مقداد بن عبد اللّه سيوري (1384) كنز العرفان في فقه القرآن، ترجمه و تصحيح عقيقي بخشايشي، قم، دفتر نشر نويد اسلام، چاپ اول.
- قرائتي، محسن (1383) تفسير نور، تهران، مركز فرهنگي درهايي از قرآن، چاپ يازدهم.
- قرشي، سيد علي اكبر (1371) قاموس قرآن، تهران، دار الكتب الإسلاميه، چاپ ششم.
- قمري، داريوش (1384) همبستگي ملي در ايران، مقاله از محمد حسين جمشيدي، تهران، انتشارات تمدن ايراني، چاپ اول.
- كليني رازي، محمد بن يعقوب بن اسحاق (1365) الكافي، تهران، دار الكتب الإسلاميه، چاپ چهارم.
- مجلسي، محمد باقر(1404ق) بحار الانوار، بيروت- لبنان، مؤسسة الوفاء.
- محدث نوري، ميرزا حسين (1408ق) مستدرك الوسائل، قم، مؤسسه آل البيت(ع)
- مطهري، مرتضي (1386) پانزده گفتار، تهران و قم، انتشارات صدرا.
- مكارم شيرازي، ناصر (1374) تفسير نمونه، تهران، دار الكتب الإسلاميه، چاپ اول.
- نجفي خميني، محمد جواد (1398ق) تفسير آسان، تهران، انتشارات اسلاميه، چاپ اول.
منبع: نشريه فصلنامه ي قرآني کوثر، شماره 34... .
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}