بررسي كاركردهاي شعار در قرآن (3)

تكبير يعني گفتن «اللّه اكبر» كه در عرصه هاي مختلف عبادي، اجتماعي، سياسي، نظامي و... مورد استفاده قرار مي گيرد. نكته قابل ذكر اين است كه در اين جا منظور تكبيري است كه جنبه شعار دارد و بايد بلند (جهر) ادا شود نه مطلق ذكر اللّه اكبر كه در مواردي مانند نماز و يا تعقيبات نماز مثل تسبيحات حضرت زهرا(سلام الله عليها) وارد
دوشنبه، 4 مهر 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
بررسي كاركردهاي شعار در قرآن (3)

 بررسي كاركردهاي شعار در قرآن (3)
بررسي كاركردهاي شعار در قرآن (3)


 

نويسندگان:دكتر محسن صمدانيان*زهرا فخاري**




 

تكبير
 

تكبير يعني گفتن «اللّه اكبر» كه در عرصه هاي مختلف عبادي، اجتماعي، سياسي، نظامي و... مورد استفاده قرار مي گيرد. نكته قابل ذكر اين است كه در اين جا منظور تكبيري است كه جنبه شعار دارد و بايد بلند (جهر) ادا شود نه مطلق ذكر اللّه اكبر كه در مواردي مانند نماز و يا تعقيبات نماز مثل تسبيحات حضرت زهرا(سلام الله عليها) وارد گرديده است. زيرا اللّه اكبر كه به قصد ذكر گفته مي شود آهسته گفتن آن ثواب بيشتري دارد و مانع از ريا مي شود. بنابراين منظور ما از «تكبير» يعني سر دادن شعار اللّه اكبر با صداي بلند به منظور اعلام مطلبي هر چند قصد قربت در آن شرط نباشد و يا با هدف تظاهر و اعلان و اعلام كاري صورت گيرد.
در چهار آيه قرآن از تكبير و سفارش به آن ياد شده است. در آيه 185 سوره بقره آمده است: « وَلِتُكَبِّرُواْ اللّهَ عَلَى مَا هَدَاكُمْ؛ تا سرانجام شمار [روزهاي روزه] را كامل كنيد و خداوند را براي آنكه رهنمودتان كرده است تكبير بگوييد». امام صادق(ع) اين آيه را به تكبير بعد از پنج نماز كه اولين آن ها نماز ظهر عيد قربان است تفسير كرده اين كه بگويد: اللّه اكبر، اللّه اكبر، لا اله الا اللّه و اللّه اكبر، وللّه الحمد، الحمد للّه علي ما هدانا و الحمد لله علي ما رزقنا من بهيمة الانعام (حر عاملي، 1409ق: 7، 457). در آيه 37 سوره حج نيز به همين صورت گفتن ذكر تكبير در حج صادر شده است. نمونه ديگر آيه 3 سوره مدثر است كه با تعبير :« و ربك فكبر» آمده و ديگر آيه 111 سوره اسراء است كه با تعبير « و كبره تكبيرا» (او را چنانكه كه بايد و شايد بزرگ شمار) مؤكد شده است.

صلوات
 

صلوات از ديگر شعارهاي لفظي و از پر كاربردترين اذكار و ادعيه است و همچنين داراي آثار و بركات و فوايد بي شمار دنيوي و اخروي بوده و در قرآن و روايات نيز جايگاه ويژه اي دارد.

صلوات در قرآن
 

درود فرستادن بر پيامبر(ص) كه مؤمنان به آن سفارش شده اند در قرآن در آيه 56 سوره احزاب آمده است: « إِنَّ اللَّهَ وَمَلَائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِيمًا» خدا و فرشتگانش بر پيامبر درود مي فرستد اي كساني كه ايمان آورده ايد! بر او درود فرستيد و سلام گوييد و كاملاً تسليم (فرمان او) باشيد. صلوات فقط اختصاص به پيامبر(ص) ندارد و خداوند بر بندگان نيز درود مي فرستد؛ هُوَ الَّذِي يُصَلِّي عَلَيْكُمْ وَمَلَائِكَتُهُ لِيُخْرِجَكُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَكَانَ بِالْمُؤْمِنِينَ رَحِيمًا) (احزاب/ 43) اوست كسي كه با فرشتگان خود بر شما درود مي فرستد تا شما را از تاريكي ها به سوي روشنايي برآورد و به مؤمنان همواره مهربان است. درباره صلوات، اهميت و فضائل و بركات آن، فوايد و خواص، زمان و مكان فرستادن صلوات، صلوات كامل، آداب و طريقه انجام ختم هاي صلوات، انواع صلوات و... روايات زيادي از ائمه اطهار(ع) رسيده است و در اين باره كتابها نوشته شده است. از جمله فضايل صلوات از قرار زير است:
1- موجب رفع نفاق است (حر عاملي، 1409ق: 2، 493).
2- سنگين ترين چيزي است كه در قيامت بر ميزان عرضه مي شود (همان: 494).
3- نوري در بهشت است (محدث نوري، 1408ق: 5، 332).
4- نور پل صراط است (شعيري، 1363: 60).
5- جواز عبور انسان به بهشت است (حر عاملي، 1409ق: 7، 199).
از جمله فوايد صلوات و آثار و بركات آن موارد زير مي باشد:
1- موجب رفع حاجات دنيوي و اخروي مي شود (كليني، 1365: 493، 2).
2- درمان فراموشي با صلوات (حر عاملي، 1409ق: 7، 197).
3- موجب قرب به رسول خدا و شفاعت آن حضرت مي شود (محدث نوري، 1408ق: 5، 334).
4- باعث محو شدن گناهان مي شود (حر عاملي، 1409ق: 7، 194).
5- رفع سكرات مرگ بوسيله صلوات (محدث نوري، 1408ق: 6، 81).
نكته اي كه درباره صلوات مورد سفارش اكيد از سوي سنت قولي و عملي دين مبين اسلام است تأكيد بر جنبه شعار بودن صلوات است كه آن را از حالت ذكر فردي خارج مي سازد و جايگاه ويژه و مهمي به آن مي دهد؛ بلند صلوات فرستادن يكي از آداب اسلامي است كه اجتماعات مسلمين را از ديگر اجتماعات جدا مي سازد (اكبري، 1381: 192). در اين باره پيامبر اكرم(ص) فرموده اند: « ارفعاو اصواتكم بالصلاة علي فإنها تذهب بالنفاق؛ يعني بر من بلند صلوات بفرستيد زيرا اين امر نفاق را از بين مي برد» (مجلسي، 1404ق: 91، 59). شهيد مطهري در اين باره مي فرمايد: «... همين صلوات كه در ميان ما معمول است بسيار خوب است. واقعاً وقتي اسم مبارك پيغمبر اكرم(ص) برده مي شود ما بايد صلوات بفرستيم و بلند هم صلوات بفرستيم. اين شعار معني دارد. وقتي فريادتان را به صلوات بلند مي كنيد مي خواهيد بگوييد من به قرآن اعتقاد دارم، من به آورنده قرآن ايمان دارم، من به محتواي قرآن پايبند هستم، معتقدم و قبولش دارم» (مطهري، 1386: 164). همچنين صلوات مي تواند از بهترين ابزارهاي تشويق باشد و در مراسم و مجالس، جايگزين اعمال نامفهومي چون كف زدن و هورا كشيدن گردد. صلوات اگر با رعايت شرايطش ادا گردد و اثر بخشي بيشتري خواهد داشت. برخي از شرايط صلوات عبارت است از:
1- كامل فرستادن، كه روايت زير اين مطلب را اثبات مي كند: پيامبر (ص) فرمودند: « و من قال صلي اللّه علي محمد و آله قال اللّه جل جلاله صلي اللّه عليك فليكثر من ذلك و من قال صلي اللّه علي محمد و لم يصل آله لم يجد ريح الجنه و ريحها يوجد من مسيرة خمسمائه عام؛ هر كس بر من صلوات بفرستد ولي بر آل من صلوات نفرستد بوي بهشت به او نخواهد رسيد در حالي كه بوي بهشت از راه پانصد ساله استشمام مي شود» (حر عاملي، 1409ق: 7، 203).
2- بلند فرستادن: در اين باره پيامبر اكرم(ص) فرموده اند: « ارفعوا اصواتكم بالصلاة علي فإنها تذهب بالنفاق» يعني بر من بلند صلوات بفرستيد زيرا اين امر نفاق را از بين مي برد (مجلسي، 1404ق: 91، 59).

تلبيه
 

تلبيه از اعمال و مناسك حج است و شعار محرم شمرده است و از آن جا كه حالت فراخوان و اعلام دارد ما جزء شعائر لفظي آورديم. تلبيه در لغت گفتن :«لبيك» مي باشد كه لفظ اجابت است. در حديث آمده است كه تلبيه را از آن جهت تلبيه ناميده اند كه حضرت موسي(ع) هنگام اجابت فرمان الهي لبيك گفت (طريحي، 1387: 1 و 2، 107). از امام حسن عسگري(ع) از پدرانش نقل شده است كه رسول خدا فرمود در حديث موسي(ع) است كه زماني كه خداي عزوجل ندا كرد: « يا امة محمد» ! همگي ايشان و آنان كه در اصلاب پدران و ارحام مادرانشان بودند پاسخ دادند: «لبيك اللّهم لبيك لبيك لا شريك لك لبيك ان الحمد و النعمة لك و الملك لا شريك لك لبيك» سپس خداوند اين اجابت را شعار حج قرار داد ( حر عاملي، 1409: 384، 12). وقتي از امام هشتم(ع) از تلبيه و علت آن سؤال شد حضرت در پاسخ فرمودند: زماني كه مردم [در حج] محرم مي شوند خداوند تعالي ايشان را ندي مي دهد كه: اي بندگان من،
شما را بر آتش جهنم حرام مي كنم همچنان كه شما خويشتن را براي من حرام كرديد. پس با لبيك اللّهم ندي خدايي را پاسخ دهند (صدوق، 1413ق: 2، 418). تلبيه طبق صريح روايت شعار است و بايد با صداي بلند ادا گردد. روايت چنين است: « قال امير المؤمنين (ع) جاء جبرئيل(ع) الي النبي(ص) فقال له: ان التلبيه شعار المحرم فارفع صوتك بالتلبيه لبيك اللّهم لبيك لبيك لا شريك لك لبيك ان الحمد و النعمة لك و الملك لا شريك لك لبيك» (همان، 2، 326). در مورد فلسفه تلبيه چنين گفته شده است: «آري صدايت را بلند كن تا صداها در هم آميزد و فضا را پر كند و غريو آن به گوش همه لبيك گويان برسد تا با شنيدن صداي يكديگر احساس قدرت و قوت بيشتري بكنند و خود را يد واحده و بنيان مرصوص بيابند كه دست قدرت خداوند نيز با آنان است (يد اللّه مع الجماعة) و از هر قدرتي بالاتر است (يد اللّه فوق ايديهم) و با هماهنگي و اتفاق نظر مي توان قدرت بي نظيري تشكيل داد و قدرت هاي ضد خدايي را نابود ساخت. و از طرفي لازم است كه اين فرياد كوبنده به گوش جهانخواران برسد تا برخود بلرزند و بدانند كه امت اسلام ننگ ذلت و خواري را تحمل نخواهند كرد و سر بندگي در مقابل غير خداوند فرود نخواهند آورد زيرا كه آنان خدايي قادر دارند و تنها دستور او مطاع است، چشم طمع از اين امت قطع كنند و بدانند كه اگر مرتكب خلافي شوند و احساسات و مقدسات اين انسان هاي مصمم را ناديده بگيرند بي ترديد محكوم به شكست و نابودي هستند و خلاصه اينكه لبيك گفتن ها مثل سرود رزم آوران است كه آنها را تقويت و دشمنان را به هراس و وحشت مي اندازد» (حسيني كشكوئيه، 232: 1372).

سلام
 

يكي از سفارش هاي اخلاقي دين اسلام سلام كردن است و به علاوه يكي از شعارهايي است كه متأسفانه در جامعه امروز ما مورد تهديد قرار گرفته است. از سلام مصطلح در قرآن با تعبير تحيت ياد شده است (نور/61، ابراهيم/ 23، نساء/86، فرقان/ 75، احزاب/44) و نيز خود «سلام» كه يكي از اسماء الهي است در قرآن به كار رفته است. (حشر/23) سلام را بايد با عبارت صحيح «سلامٌ عليكم» ادا نمود (كليني، 1365: 2، 645؛ مطهري، 1386: 193). در سلام، زمان، مكان، شغل، موقعيت فردي و... مطرح نيست. ديگر شرط سلام افشاء آن است كه در روايات شديداً بر آن تأكيد شده است و اين به معناي بلند ادا كردن و رواج آن مي باشد. مانند اين حديث: عن أبي جعفر قال إن اللّه عز و جل يحب إفشاء السلام؛ امام صادق(ع) فرمود: خداوند بلند مرتبه فاش نمودن سلام را دوست دارد (كليني، 1365: 2، 645). اين قراين مؤيد اين مطلب است كه سلام از شعارهاي اسلامي است و بايد تعظيم و تكريم شود.

سلام ابزار مقابله با جاهلان و بدكاران
 

از سلام، در قرآن مي توان به عنوان يكي از شيوه هاي جهاد، به نام «جهاد با قول» نيز ياد كرد (اشراق، 1360: 161). طبق آيات و دلايل زير: « فَلَا تُطِعِ الْكَافِرِينَ وَجَاهِدْهُم بِهِ جِهَادًا كَبِيرًا» (فرقان/ 52) در آيه 63 همين سوره نيز به پيامبر(ص) مي فرمايد: « وَعِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا»
نيز در آيه 52 سوره انعام به رفتار مشركين (و اهل كتاب) اشاره مي كند و به نخوت و گردن فرازي آنان تعريض نموده و سپس در آيه 54 همين سوره مي فرمايد: « وَإِذَا جَاءكَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِآيَاتِنَا فَقُلْ سَلاَمٌ عَلَيْكُمْ كَتَبَ رَبُّكُمْ عَلَى نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ أَنَّهُ مَن عَمِلَ مِنكُمْ سُوءًا بِجَهَالَةٍ ثُمَّ تَابَ مِن بَعْدِهِ وَأَصْلَحَ فَأَنَّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ» (انعام/ 54) سلام در قرآن همچنين يكي از عوامل وفاق تلقي مي گردد. زيرا آن چنانكه علامه طباطبايي فرموده كلمه سلام تحيتي است كه گسترش صلح و سلامت و امنيت بين دو نفر را كه به هم بر مي خورند اعلام مي دارد (قمري، 1384: 77).

سروده هاي مذهبي
 

از ديگر شعارهاي قولي اسلامي كه مربوط به ادبيات ملت ها است، سروده ها و اشعار مذهبي است. اين سروده ها كه داراي موضوعات و كاربردهاي مختلفي است، از ويژگي آهنگين بودن برخوردار است و نيز حاوي مضامين و مفاهيم اعتقادي و مذهبي از جمله توحيد، نبوت، امامت، و نيز تحميد و تسبيح و سرشار از آداب اسلامي از قبيل صلوات، تكبير، مولودها و عزا و... مي باشد. مدح و مرثيه، شعارهاي جنگي و تواشيح از جمله اين سروده ها است.

مدح و مرثيه
 

مدح به معناي ستايش، ثناي به صفات نيك، توصيف به نيك خويي، مدحت (دهخدا، بي تا: 44، 19) آمده است. و مداح به كسي گفته مي شود كه در ايام ولادت ها و شهادت هاي ائمه اطهار(ع) يا در مجالس جشن و عزا به خواندن اشعاري در فضايل و مناقب محمد و آل محمد (ص) يا در مظلوميت آنان مي پردازد. مرثيه نيز يكي از اختصاصات فرهنگ اسلامي است و از شعائر غني ديني و جزء شعارهاي قولي است. مرثيه در ادب فارسي به معاني متعددي آمده است از جمله« عزاداري، شرح محامد و اوصاف مرده، در عزاي كسي شعر سرودن، گريستن بر مرده و بر شمردن و ذكر محاسن وي، سوگواري و روضه خواني(1)، مراسم عزايي كه به ياد شهيدان راه دين و به خصوص در ايام محرم و به ياد واقعه كربلا بر پا كنند، اشعاري كه در ذكر مصائب و شرح شهادت پيشوايان دين و به خصوص شهيدان كربلا سرايند و خوانند (دهخدا، بيتا: 44، 115). اين نوع، بر گرفته از بطن قرآن و روايات بوده كه نه تنها خود، شعار است باعث تداوم و پويايي ديگر شعارها نيز مي گردد كه علاوه بر اعلام و انتقال فرهنگ، داراي خاصيت شور آفريني و بر انگيختگي احساسات و غليان عاطفي مسلمانان است. اين شيوه اغلب به صورت قالب شعري بوده برگرفته و الهام يافته از رهنمودهاي خود امامان بود كه با سخن و عمل با صراحت و كنايه مدافع شاعران متعهد و مرثيه سرايان متقي و حق شعار بودند. در اين زمينه حديث بسيار است، بويژه تأكيد ائمه نسبت به سرودن مرثيه درباره امام حسين(ع) با انگيزه ذكر و احياء ياد ايشان و گرياندن بر آن مصيبت ها بيش از ديگر محورهاست. امام صادق(ع) فرموده اند: « من قال فينا بيت شعر بني اللّه له بيتا في الجنة؛ هر كس يك بيت شعر درباره ما بگويد خداوند براي او خانه اي در بهشت فراهم مي كند» (مجلسي، 1404ق: 76، 291) امام رضا(ع) نيز به دعبل توصيه مي كند كه درباره حسين مرثيه بسرايد و بدين وسيله او را ياري نمايد: « يا دعبل ارث الحسين (ع) فأنت ناصرنا و مادحنا ما دمت حيا فلا تقصر عن نصرنا ما ستطعت؛ اي دعبل درباره حسين(ع) مرثيه بسرا زيرا تو تا زماني كه زنده اي ياري دهنده و مدح كننده مايي پس از ياري ما تا آنجا كه در توان داري كوتاهي مكن» (محدث نوري، 1408ق: 10، 386) اين تأكيدات بوضوح نشان دهنده خط حمايتگرانه ائمه از شعر و مرثيه اي است كه در احياء حادثه كربلا و فضايل سيد الشهدا و مناقب و مظلوميت هاي او باشد. اين سروده ها عامل نشر مبادي دين و احياي حقايق دين و افشاي جريان هاي حق و باطل و عدل و ظلم است به همين خاطر گروندگان به اين فعاليت ها همواره خطر بزرگي براي حكومت هاي فاسد تلقي مي شدند. زيرا آنان در خلال مدح آل محمد، حقايق دين و صفات لازم حاكم ديني را ياد مي كردند و با ذكر صفات اسلامي امامان و مقايسه و تحقير زمامداران، دل ها را به حق و حكومت ديني توجه مي دادند. در اين زمينه به جاست كه اهل منبر و مداحان و ذاكران، با توجه به اهميت و نقش به سزاي اين سنت اسلامي، در ارائه الگوهاي شايسته بكوشند و چهره خوبي از ائمه و معصومين ارائه كنند و به درستي و صحت مطالب نقل
شده، اعتبار منابع مورد استفاده، استواري و زيبايي اشعار انتخابي و دوري كردن از هر حرف و روضه و شعري كه با مقام والاي اولياء خدا سازگار است توجه داشته باشند.

رجز و شعارهاي جنگي
 

شعار هاي جنگي عبارت است از عبارات و جملاتي كه در ميادين جنگ توسط نيروها با هدف تقويت نيروي خودي و تضعيف دشمن ادا مي شد كه اين شيوه از قديمي ترين ابزار جنگ رواني به شمار مي رود؛ چنانچه اعراب جاهليت در ميدان هاي جنگ به نام بت هاي خود تفأل زده و به آنها توسل جسته و به مبارزه مي پرداختند. ديگر با هدف شناسايي نيروي خودي و آن استراتژي نظامي تحت عنوان «نام شب» يا «رمز شب» است. اين دو شيوه امروزه نيز كاربرد نظامي دارد. در اهميت اين مسأله همين بس كه پيامبر بر اين قضيه تأكيد و امر به انتخاب شعار قبل از جنگ نموده در توصيه اي فرموده اند كه در شعارهايتان نامي از نام هاي الهي باشد ( تميمي مغربي، 1385 ق: 1، 370). به برخي از شعارهاي مسلمانان و نيز كفار در كتب روايي مانند كافي، بحار الانوار و وسايل الشيعه اشاره شده است و بابي تحت عنوان «باب استحباب برگزيدن شعار توسط مسلمانان» به آن اختصاص داده شده است. به عنوان نمونه، در ذيل حديثي از كتاب اخير مي آوريم: «از ابا عبداللّه امام صادق روايت شده است كه فرمود شعار ما «يا محمد يا محمد» است و در روز بدر «يا نصر اللّه اقترب» و شعار مسلمانان در روز احد « يا نصر اللّه اقترب» بود و روز بني النضير « يا روح القدوس أرح» و روز بين قينُقَاع « يا ربنا لا يغلبنك» و روز طائف « يا رضوان» و شعار روز حنين «يا بني عبداللّه يا بني عبد اللّه» و روز احزاب «حم لا يصرون» و روز بني قريظة « يا سلام أسلمهم» و روز مُريسيع يا بني المصطلق « ألا إلي اللّه الآمر» و روز حديبيه «ألا لعنة اللّه علي الظالمين» و روز خيبر يا روز القموص «يا علي آتهم من عل» و روز فتح مكه « نحن عباد اللّه حقا حقا» و روز تبوك «يا أحد يا صمد» و روز بني الملوح « أمت أمت» و روز صفين « يا نصر اللّه» بود و شعار حسين (ع) « يا محمد» و شعار ما نيز « يا محمد» است (حر عاملي، 1409ق: 12، 384).

تواشيح
 

تواشيح يكي از شعارهاي اسلامي است كه در سال هاي اخير نيز وارد كشور ما شده است. كلمه تواشيح جمع است و مفرد آن «روشاح» است كه در لغت به معني زينت و زيبايي است و در اصطلاح خواندن اشعار موزون و زيبا به طور جمع خواني و هم خواني را گويند. امروزه در محافل و جلسات قرآني و مذهبي در كنار تلاوت قرآن، گروه هايي به اجراي تواشيح مي پردازند. مضامين تواشيح گاهي مدايح پيامبر(ص) و ائمه معصومين(ع) و گاهي ادعيه قرآني يا اشعار زيباي عربي يا فارسي است كه توسط جمع يا انفرادي در يكي از دستگاه هاي موسيقي به صورت هماهنگ و يكنواخت خوانده مي شود (خرمشاهي، 1381: 1، 812). اشعار تواشيح از نظر معنا بسيار غني و پر محتوا و داراي مضامين عالي و عرفاني مي باشد و قلوب را به خود جذب مي كند زيرا مفاهيم و معاني آنها توحيدي و تضرع و لابه با باريتعالي است. خواندن اين اشعار دسته جمعي و آهنگين و توسلات به ائمه اطهار در كالبد مسلمانان شور و جذبه اي وصف ناشدني ايجاد مي كند.

پي نوشت ها :
 

* استاديار گروه الهيات دانشگاه اصفهان
** كارشناس ارشد رشته الهيات دانشگاه اصفهان
1- روضه و روضه خواني از شعائر رايج در فرهنگ ديني است. روضه در لغت به معناي باغ و بوستان است. روضه در اصطلاح به معناي ذكر مصيبت سيد الشهداء و مرثيه خواني براي ائمه و معصومين(ع) است. روضه را بدين جهت به اين نام خوانده اند كه در قديم، اهل منبر، سخنان و روايات خود را از كتاب «ملا محسن كاشفي» به نام «روضه الشهداء» مي خواندند و در مورد ائمه اطهار و بويژه امام حسين(ع) ذكر مصيبتي نمودند لذا اين سنت، به روضه خواني معروف شد. در اين باره اشاره اي مي كنيم به سرود ملي كشورها كه در درجه اول نشان و علامت خاص هر كشور است و نماينده مذهب و هنر و آمال آنان است و به عبارت ديگر سرود هر كشور در واقع شعار آن كشور است كه فرهنگ آن را فرياد مي زند.
 

منابع:
- قرآن كريم
- ابن منظور، محمد بن مكرم (1414ق) لسان العرب، بيروت، دار صادر، چاپ سوم.
- اشراق، محمد كريم (1360) تاريخ و مقررات جنگ در اسلام، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامي
- اكبري، محمد رضا (1381) تفسير نماز، تهران، انتشارات پيام آزادي، چاپ اول.
- تميمي آمدي، عبد الواحد بن محمد (1366) غرر الحكم و درر الحكم، قم، انتشارات دفتر تبليغات اسلامي.
- تميمي مغربي، نعمان بن محمد (1385ق) دعائم الإسلام، 2 جلد، دار المعارف مصر.
- حافظ شيرازي، شمس الدين محمد (1379) ديوان حافظ، تصحيح قاسم غني و محمد قزويني، تهران، نشر فروغ.
- حر عاملي، محمد ابن حسن (1409ق) وسايل الشيعه الي تحصيل مسايل الشريعه، قم، موسسه آل البيت (ع).
- حسيني كشكوئيه، سيد محمد (1372) نگرش اجتماعي به كعبه و حج از ديدگاه قرآن، تهران، انتشارات امير كبير.
- حلي، ابن فهد (1407ق) عدة الداعي، بي جا، دار الكتاب الاسلامي.
- خامنه اي، سيد محمد (1371) حج از نگاه حقوق بين المللي، تهران، سازمان انتشارات كيهان.
- خرمشاهي، بهاء الدين (1381) دانشنامه قرآن و قرآن پژوهي، بيجا، انتشارات دوستان و انتشارات ناهيد، چاپ دوم.
- دهخدا، علي اكبر (1341) لغت نامه، زير نظر محمد معين، تهران، نشر دانشگاه تهران.
- راغب اصفهاني، حسين بن محمد (1412ق) المفردات في غريب القرآن، تحقيق صفوان عدنان داودي، دمشق بيروت، دار العلم الدار الشامية، چاپ اول.
- رهبر، محمد تقي (1371) پژوهشي در تبليغ، مركز چاپ و نشر تبليغات اسلامي و دانشگاه امام صادق(ع)، چاپ اول.
- شعيري، محمد بن محمد بن حيدر (1363) جامع الأخبار، قم، انتشارات رضي.
- شوقي، احمد (1413ق) ديوان شعر، بيروت، دار الكتاب العربي، چاپ دوازدهم.
- صدوق، ابوجعفر، محمد بن علي بن حسين بن موسي بن بابويه قمي (1362) الأمالي (للشيخ الصدوق)، بي جا، انتشارات كتابخانه اسلاميه، چاپ چهارم با اصلاحات.
- صدوق (ابن بابويه قمي)، محمد بن علي بن حسين (1413ق) من لا يحضره الفقيه، انتشارات جامعه مدرسين قم.
- طباطبايي، سيد محمد حسين (1374) تفسير الميزان في القرآن، ترجمه سيد محمد باقر موسوي همداني، قم، دفتر انتشارات اسلامي جامعه ي مدرسين حوزه علميه قم،چاپ پنجم.
- طريحي، فخر الدين (1375ش) مجمع البحرين، تحقيق سيد احمد حسيني، تهران، كتابفروشي مرتضوي، چاپ سوم.
- طوسي، ابو جعفر محمد بن حسن (1365) التهذيب، تهران، دار الكتب الإسلاميه.
- طيب، سيد عبد الحسين (1378) اطيب البيان في تفسير القرآن، تهران، انتشارات اسلام، چاپ دوم.
- فاضل مقداد، جمال الدين مقداد بن عبد اللّه سيوري (1384) كنز العرفان في فقه القرآن، ترجمه و تصحيح عقيقي بخشايشي، قم، دفتر نشر نويد اسلام، چاپ اول.
- قرائتي، محسن (1383) تفسير نور، تهران، مركز فرهنگي درهايي از قرآن، چاپ يازدهم.
- قرشي، سيد علي اكبر (1371) قاموس قرآن، تهران، دار الكتب الإسلاميه، چاپ ششم.
- قمري، داريوش (1384) همبستگي ملي در ايران، مقاله از محمد حسين جمشيدي، تهران، انتشارات تمدن ايراني، چاپ اول.
- كليني رازي، محمد بن يعقوب بن اسحاق (1365) الكافي، تهران، دار الكتب الإسلاميه، چاپ چهارم.
- مجلسي، محمد باقر(1404ق) بحار الانوار، بيروت- لبنان، مؤسسة الوفاء.
- محدث نوري، ميرزا حسين (1408ق) مستدرك الوسائل، قم، مؤسسه آل البيت(ع)
- مطهري، مرتضي (1386) پانزده گفتار، تهران و قم، انتشارات صدرا.
- مكارم شيرازي، ناصر (1374) تفسير نمونه، تهران، دار الكتب الإسلاميه، چاپ اول.
- نجفي خميني، محمد جواد (1398ق) تفسير آسان، تهران، انتشارات اسلاميه، چاپ اول.
منبع: نشريه فصلنامه ي قرآني کوثر، شماره 34... .



 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.