شهيد شقاقي، اولين پيام‌رسان انقلاب اسلامي در منطقه


 





 

درآمد
 

بي ترديد مجمع جهاني تقريب مذاهب اسلامي كه مسئوليت گسترش اتحاد و همبستگي ميان مسلمانان را بر عهده دارد، از نقش شهيد فتحي شقاقي كه پرچمدار وحدت اسلامي نيز بوده غافل نمانده است، چرا كه دكتر فتحي در آغاز دهه هشتم از قرن بيستم با انتشار كتاب شيعه و سني، غوغاي ساختگي» تحول »چشمگيري در افكار عمومي جهان اسلام بوجود آورد. به همين دليل براي آگاهي از ديدگاه‌هاي تقريبي اين شهيد بزرگوار پاي صحبت‌هاي آيت‌الله تسخيري، دبير كل اين مجمع نشستيم.

تفاوت آقاي شقاقي با شخصيت‌هاي مسلمان ديگر از كشورهاي اسلامي و عربي و ويژگي ايشان چه بود؟
 

ابتدا اجازه دهيد از اهتمام نشريه شاهد ياران به شهداي بزرگ جهان اسلام تشكر كنم. اين شخصيت‌ها و شهدا نور تاريخ و نشان دهنده راه ملت‌ها به سوي سعادت هستند. اما اين كه امتياز مرحوم شقاقي به ديگر متفكران چه بوده، من احساس مي‌كنم مرحوم شقاقي اين ويژگي را داشت كه از ابتدا راه و هدف را مشخص كرد و خود را وقف آن قرار داد. ايشان راه بسيج توده‌هاي مسلمان عليه استكبار جهاني و صهيونيسم بين‌الملل را به طور كامل انتخاب كرد و الگوي خودش را حضرت اباعبدالله قرار داد، كه با حركت و فداكاري بزرگ خود براي همه مسلمين تاريخ الگو بود. او اين پيام را گرفت و جداً به آن وفادار بود. الهام راه انقلابي‌اش را هم از امام‌خميني (ره) گرفت. مي‌توان گفت رشد فكر انقلابي مرحوم شقاقي ازامام و انقلاب اسلامي گرفته شده است. او يكي ازآثار بزرگ پيروزي انقلاب اسلامي بود و حركت بيداري اسلامي در كل جهان اسلام را رهبري كرد. به نظرم هنر امام اين بود كه زمام هدايت بيداري اسلامي را به دست گرفت. رشد و عمق بخشيد. مرحوم شقاقي يكي از شخصيت‌هاي متأثر ازامام بود و توانست انقلاب فلسطين را پس ازعبور آن ازراه‌هاي بيهوده ملي، ناسيوناليستي، سوسياليستي حتي وطني و ملي و نرسيدن به نتيجه، راه انقلاب اسلامي و بسيج توده‌هاي مردم را انتخاب كند. مرحوم شقاقي با الهام‌‌گيري از انقلاب اسلامي اين راه را ترسيم كرد و الحمدلله به نتايج زيبايي هم رسيد.

حضرتعالي در صحبت‌هايتان فرموديد كه شهيد شقاقي در ادبياتش زياد به امام حسين، كربلا و عاشورا اشاره مي‌كرد. بفرماييد كه ايشان تا چه اندازه واقعاً معتقد به قيام كربلا و نهضت امام حسين(ع) بود؟
 

ايشان وقتي مطلع شد كه انقلاب اسلامي ايران نفحه‌اي از نفحات انقلاب امام حسين (ع) بود، از نو متولد شد و از نو دگرگوني عظيمي در فكر و روشش به وجود آمد و به سمت اجراي آن الگو در انقلاب فلسطين رفت. يك بعد انقلاب امام حسين (ع) شناخت اسلام ناب و رفتن به سوي تحقق اهداف اسلامي، بعد ديگري تكيه بر توده‌هاي مسلمان و ديگر بعد آن فداكاري در راه هدف است. مرحوم شقاقي اين ابعاد را كاملاً درك كرد و سعي نمود آنها را در زمينه فلسطين اجرا كند. به نكته‌اي اشاره مي‌كنم كه واقعاً مرحوم شقاقي مشكلات و راه‌حل‌هاي آن را درك كرد كه يكي از آنها تفرقه‌اي است كه استكبار و دشمنان امت اسلامي بين شيعه و سني به وجود آوردند و ما شاهد هستيم كه هر مرحله‌اي كه استكبار ضربه‌اي نظير شكست جولاي (تابستان گذشته) اسرائيل در مقابل حزب ‌الله ببيند، مسأله تفرقه بين شيعه و سني را ازنو زنده مي‌كند و گسترش مي‌دهد. عده‌اي از وعاظ و حتي منتسبين به تفكر اسلامي هم وارد اين گودال تفرقه شده‌اند. مرحوم شقاقي تشخيص داد كه اين يك غوغا ساختگي است و جزوه‌اي جالب و زيبا نوشت كه به توده‌هاي مسلمان نشان دهد كه اين حركت واقعيت ندارد. شيعه و سني بايد در كنار هم باشند و عليه استكبار و صهيونيسم بين‌الملل بجنگند. كتابي كه ايشان نوشت بسيار زيبا است و ما هر چه از آن چاپ كرديم باز تقاضاي بيشتري هست. ايشان سعي كرد كه با نام فرد ديگري يعني عزالدين ابراهيم آن را چاپ كند. ولي بعداً توده‌هاي مسلمان فهميدند كه نويسنده اين كتاب كيست. ما هم تلاش كرديم هم به زبان عربي و اخيراً هم به زبان فارسي آن را چاپ كنيم و توضيح دهيم كه اين فرد بزرگ چه خدماتي را راجع به اين مسأله انجام داده است.

با توجه به تلاش‌هايي كه مرحوم شقاقي در ارتباط با ضرورت حل اختلافات مذهبي و تلاش براي نزديك كردن ديدگاه‌هاي علماي سني و شيعه داشت، در مجمع جهاني تقريب، چه جايگاهي دارد؟‌
 

وقتي كه مجمع تقريب شكل گرفت، ايشان شهيد شد. ولي به طور كل كاملاً معلوم است كه متأثر از تفكر دارالتقريب قاهره است و خيلي هم به رهبران آن جا علاقه‌مند بود. ما معتقديم كه همه ابعاد تفكر ايشان تقريبي بود، بلكه مي‌خواهم صراحتاً بگويم هر متفكر اسلامي واقعي و دلسوز امت اسلامي به طور طبيعي تقريبي است؛ چرا كه اصلاً اسلام ريشه و پايه‌هاي تقريب را از ابتدا مطرح كرده يعني دعوت اسلام به عقلانيت، گفتگو و بيدار كردن زمينه‌هاي مشترك با ديگران حتي با اهل كتاب را عنوان كرده است. در قرآن آياتي وجود دارد كه نشان مي‌دهد يك فرد مسلمان همواره بر زمينه‌هاي مشترك با ديگران تأكيد مي‌كند. به نظر من تأكيد اسلام، بر اخوت و وحدت اسلامي است. همه اين تاكيدات دليلي بر دعوت اسلام به تقريب است. هر متفكر آگاه وقتي به عمق اسلام نگاه كند بايد تقريبي شود. مرحوم شقاقي هم كه فرزند اسلام و عاشق اسلام است، فهميد هم اسلام اين هدف را دارد و هم مصلحت امت اسلامي اين است؛ لذا كتابش را در اين زمينه نوشت. من معتقدم يكي از جزوه‌هاي جالب در اين موضوع همين كتاب تشيع و تسنن يك قوم ساختگي است.

آيا باز هم در برنامه‌تان هست كه ادبيات يا نشريات ديگري را از او منتشر كنيد؟
 

بله، انشاالله. ما هر قدرت بتوانيم ايده‌هاي امثال ايشان را گسترش دهيم در حقيقت خدمت بزرگي به تقريب وحدت اسلامي خواهيم كرد. اميدواريم روحيه مرحوم شقاقي در دل و وجدان همه توده‌هاي مسلمان زنده شود، همه احساس كنندكه راه نجات اين است و مشكلات فقط با طي نمودن راه اسلام و استفاده از نيروي عظيم توده‌هاي اسلامي و دنبال كردن اهداف بزرگ اسلام و راه‌حل‌هاي اسلامي برطرف مي‌شود.
بعضي از صاحب‌نظران بر اين عقيده هستند كه با توجه به اين كه انقلاب اسلامي در ابتداي پيروزي‌اش در جهان عرب در حالت غربت قرار داشت شهيد شقاقي اولين پيام رسان انقلاب اسلامي در كشورهاي منطقه بوده است، ولي من معتقدم كه امام خميني (ره) وقتي زمام بيداري اسلام را به دست گرفت، نيروهاي نهفته اين امت را در خيلي از زمينه‌ها به فعليت رساند و الهام‌بخش جوان‌هاي مخلص در كل جهان اسلام شد. او يكي ازشاگردان و الهام‌گرفتگان ازامام‌خميني (ره) بود. در حقيقت انقلاب اسلامي ايران اولاً بيداري اسلامي را گسترش داد و ثانياً اميد جهان اسلام به آينده روشنش را زنده كرد. بعد از اين كه دشمنان امت اسلامي اين اميد را در دل توده‌ها خاموش كردند. نكته سوم مسأله هدايت احساسات اين امت است؛ يعني شايد خيلي جاها متفكران ايده خوبي دادند، اما كم بود. ايده‌هايي كه محرك احساسات توده‌ها باشد و امام اين احساسات را هماهنگ كرد. يكي از مؤثرترين در اين راه و الهام گرفتگان ازامام، شهيد شقاقي بود.

مرحوم شقاقي زياد به ايران مي‌آمدند و با امام هم ملاقات‌هايي داشتند، آيا از ايشان خاطره‌اي داريد؟
 

من خاطره زيادي ازايشان ندارم، ولي با خودش تماس‌هايي داشتم. واقعاً شيفته فكر جهادي و اصرارش بر حفظ جهاد اسلامي بودم. البته با ايشان ارتباطات كمي داشتم و خاطره زيادي از او ندارم.

با توجه به شناختي كه از رهبران و شخصيت‌هاي جهان اسلام داريد، آيا راه شهيد شقاقي را در ادامه راه افرادي چون ابوالاعلاي مودودي و حسن البنا مي‌دانيد؟
 

بله، او با اين بزرگان هم مسير بود. يعني در همان خط بيداري اسلامي قرار داشت كه مرحوم ابوالاعلاي مودودي و قبل از آن مرحوم سيد جمال‌الدين حسيني وسيد قطب و همه اين بزرگان در آن مؤثر بودند. البته امام با اين حركتي كه كرد بيشترين اثر را در اين زمينه داشت و تأييد كننده راه اين افراد بود.

من در ادبيات شهيد شقاقي كه مطالعه مي‌كردم ديد م كه ايشان بسيار به شهيد سيد محمد باقر صدر ارادت داشت تا چه اندازه به ديدگاه‌هاي ايشان خصوصاً در زمينه اقتصاد وفلسفه نو متعصب بود؟
 

مي‌دانيد كه كتاب‌ها و نوشته‌هاي مرحوم صدر يك تحول اساسي در فكر امت اسلامي به وجود آورد. يكي از شخصيت‌هاي بزرگ جهان اسلام، آقاي دكتر احمد محمد علي، رييس بانك توسعه اسلامي اعلام كرد، روزي كه كتاب اقتصاد و چه در زمينه فلسفه، يك حركت عظيم فكري را در جهان اسلام به وجود آورد و به طور طبيعي شهيد شقاقي كه جواني انقلابي بود از اين فكر كمال استفاده را كرد و به آن عشق مي‌ورزيد. ولي اين كه ارتباط به چه صورتي بوده، آيا ارتباط فعلي بوده يا مكاتبه‌اي من اطلاعي ندارم.

حضرت عالي سابقه ديرينه‌اي در جنبش‌هاي اسلامي منطقه داريد تفاوت جنبش جهاد اسلامي را با برخي جنبش‌هاي اسلامي ديگر در چه مي‌دانيد؟
 

من احساس مي‌كنم كه حركات اسلامي را مي‌توان به چند گرايش تقسيم كرد؛ عده‌اي از حركت‌ها فقط يك حركت اصلاحي و برخي از آنها فقط حركت فكري بود. يعني به سمت تحرك سياسي گرايش نداشتند.
برخي از حركت‌ها متأثر از تفكرات سلفي بودند و تا حدي جمود از خودشان نشان دادند. برخي ديگر اصلاً بر تربيت فكري تأكيد نكردند و بيشتر به سوي حركت‌هاي عملي و جهادي رفتند. بنده معتقدم كه حركت جهاد اسلامي از همه گرايش‌هاي افراطي نجات يافته كاملاً هدفش را تشخيص داد. تعادلي بين فكر و عمل ايجاد كرد و اين امر از تأثير شخصيت مرحوم شقاقي بود. ايشان هم متفكر، هم مجاهد في سبيل‌الله بود و هم در اين راه فداكاري‌هاي زيادي انجام داد. تماس‌هايي با متفكران جهان داشت. به نظرم حركت جهاد اسلامي حركتي است آگاه، كه خوب هدف را شناخت. جاي پايش را مشخص كرد و راه به سوي هدف را نيز تشخيص داد. لذا اين حركت تا امروز كه رهبرانش هم شهيد شدند و خودش را سالم نگه داشته است، راه‌حل را كاملاً حركت اسلامي مي‌دانست، از طرح‌هاي سازش كارانه به دور بود و اتباعش را تربيت فكري و عملي كرد. خود حركت جهاد اسلامي يك حركت مخلصانه، روشن و حركتي است كه تعادل بين فكر و عمل را به وجود آورده است. مي‌دانم و مطمئنم كه در كنار حركت‌هاي ديگر فلسطين انشاالله به هدفش خواهد رسيد.

واكنشي از سوي جنبش اسلامي بر عملكرد جنبش‌هاي اسلامي سنتي مي‌بينيد؟
 

به نظرم شهيد شقاقي كه اين حركت را به وجود آورد پس از مأيوس شدن از حركتي نظير حزب تحرير و همه حركت‌هاي ديگري كه مردم فلسطين براي اعتراض عليه صهيونيست‌ها طي كردند، كل اين‌ها را بررسي كرد و ابعاد اين حركت را به وجود آورد. مثلاً حزب تحرير يك حركت جامع و غير پويا بود. حتي حركت عمومي اخوان المسلمين به رغم اين كه حركت وسيعي بود ولي آن جنبش و تحرك مطلوب را از نظر ايشان نداشت. لذا حركت جهاد بعد از شناخت كل تحركات، انتخاب دقيق راه و فداكاري در راه تحقق اهداف به وجود آمد.
منبع: ماهنامه شاهد یاران، شماره 26