شادی و نشاط در قرآن و روایات
شادی و نشاط در قرآن و روایات
مفهوم شناسی
تقسیم بندی
1. تفریح سالم؛
2. تفریح غیرسالم.
انواع مختلف تفریح، براساس به کار گیری اسباب و وسایل ایجاد شادی و خوشحالی، و نتایج آن، می تواند برای انسان مفید و یا مضر باشد، و همین تفاوت در اسباب و نتایج آن است که تفریح را به آن دو قسم عمده تقسیم می کند.
نیاز به شادی و تفریح
همچنان که بدن انسان نیاز به مواد غذایی سالم دارد، روح و روان آدمی نیز این نیاز را دارد. تشویش، نگرانی و اضطراب در زندگی مانند تب، لرز، سردرد و هزاران درد جسمی دیگر است که افزون بر تحلیل و از بین بردن توان جسمی، کاهش عملکرد اجتماعی فرد را نیز در پی دارد.
در روایات نسبت به نکوهش حزن و اندوه مطالبی به این شرح وارد شده است:
1. از امام علی (ع) روایت شده است که: حزن و اندوه نصف پیری و درهم شکستگی است.(10)
2. غصه و اندوه بدن را آب می کند.(11)
3. از حضرت عیسی (ع) روایت است: کسی که حزن و اندوه او زیاد باشد، بدنش مریض است (مریض می شود). (12)
4. از امام صادق (ع) روایت شده است:
اندوه ها و غصه ها بیماری قلب است، همان گونه که امراض، درد های بدن و جسم هستند.(13)
همچنین در آیات و روایات، راهکار های مبارزه با پدیده ی اندوه ارائه شده است، برای مثال، خداوند متعال می فرماید:
«آگاه باشید! که دوستان خدا، هیچ ترسی بر آنان نیست، و نه آنان اندوهگین می شوند.»(14)
ایمان به خدا و ارتباط با او، اندوه را از دل برطرف می کند و این، بهترین راهکار برای برطرف کردن حزن و اندوه و جایگزین کردن شادی است. از رسول گرامی اسلام روایت شده است:«خدای متعال به واسطه ی حکمت و فضلش، راحتی، آسایش و خوشحالی را در یقین و رضا و غم و اندوه را در شک قرار داده است.»(15)
خوشحالی و آسایش نشان دهنده ی یقین و رضاست و یقین و رضا بالاترین مراتب ایمان است، بنابراین، پرداختن به مقوله ی تفریح، برای تعالی روح در راستای تعالیم قرآنی و رسیدن به سعادت نهایی،(16) نه تنها کار بیهوده ای نیست، بلکه از ضروریات مباحث اخلاقی و اسلامی است.
در فرهنگ غنی اسلام که برگرفته از دو سرچشمه ی نورانی کتاب (قرآن) و اهل بیت (ع) است(17) ، هر چند به طور صریح واژه ی «تفریحات سالم» نیامده است ولی با دقت و بررسی آیات، روایات و دستور های اسلام در می یابیم که مجموعه ی دین برای زندگی با کرامت انسان (18)تدوین شده و کرامت انسان در گرو برخوردار بودن از روح سالم و جسم سالم است. در یک کلمه، «دین» راه و روش چگونه زندگی کردن را به ما می آموزد. که با به کارگیری این مجموعه دستور ها، می توان سلامت کامل جسمی و روحی خود را تضمین کرد.(19)
در این جا سخنان آیت الله شهید دکتر بهشتی را با عنوان «اسلام دین نشاط است،(20) نه اندوه» از نظر می گذرانیم:
«بر اساس برخی از حکایات صوفیانه که ارتباط چندانی با قرآن کریم ندارد، قرن های متمادی، تفریح و شادی را نقطه ضعف معرفی می کردند، مثلاً به ما می گفتند: قرآن مجید می فرماید: «و باید کم بخندید و بسیار گریه کنید.» (21)از ظاهر این آیه بدون توجه به شأن نزول و مراد اصلی آیه چنین تلقی می شود که «بایستی فراوان گریه کرد و اندک خندید.»
و عده ای با این آیه مردم را از خنداندن و خندیدن منع می کردند، اما اگر در همین یک آیه دقت کنیم، مطلب را درست بر خلاف مفهوم ظاهری به دست می آوریم، مطلب از این قرار است که پیغمبر (ص) دستور مبارزه علیه کفار و مشرکین را صادر کرده بود، وقتی کاروان نظامی حضرت به سوی مبارزه حرکت کرد، عده ای از فرمان بسیج خدا و پیامبر (ص) تخلف کردند، این آیات می گوید: لعنت خدا بر کسانی باد که دیدند پیامبر با مسلمانان به میدان نبرد می رود اما باز هم زندگی دوستی آن ها را وادار کرد از فرمان خدا و رسولش تخلف کنند. لعنت خدا بر آن ها باد! محروم باد این گروه از رحمت حق و به عنوان یک نفرین می گوید: از این پس این گروه نافرمان، کم بخندند و زیاد بگریند، خنده در زندگی آن ها کم باد و گریه در زندگی آن ها فراوان باد!
آیا از این آیه فهمیده نمی شود که اسلام دین نشاط است و زندگی توام با گریه و زاری و ناله، خلاف رحمت و نعمت خداست؟!
تفریح سالم یکی از نیاز های زندگی انسان است، نه فقط به عنوان تجدید قوا، بلکه اصولاً به عنوان یکی از نیاز های اصلی، مثل نیاز به مواد غذایی، یک نیاز طبیعی است. خدای آفریدگار طبیعت و نظام طبیعت، خواسته است آدمی با احساس احتیاج به تفریح، همواره نشاط زنده ماندن و زندگی کردن داشته باشد. خدای متعال به پیامبرش می فرماید: «[ای پیامبر] بگو: «چه کسی زیور[های] الهی را که برای بندگانش پدید آورده، و روز های پاکیزه را حرام کرده است؟!» بگو: «این [ها] در زندگی پست (دنیا)، برای کسانی است که ایمان آورده اند، (اگر چه دیگران نیز از آن ها استفاده می کنند،) در حالی که در روز رستاخیز مخصوص (مؤمنان) خواهد بود.» این گونه آیات (خود) را برای گروهی که آگاهند، شرح می دهیم.» (22)
این آیه از محکمات قرآن است که در سال های آخر بعثت و هجرت نازل شده است. می گوید: ای پیغمبر، در برابر کسانی که بسیاری از مواهب زندگی را حرام می شمردند، اعلام کن و بگو چه کسی زینت و آرایش و زیبایی هایی را که خداوند از درون طبیعت برای بندگانش بیرون کشیده، حرام کرده است؟ چه کسی روزی های پاک، مواهب پاک، مواهبی را که انسان از آن ها لذت مشروع و صحیح می برد، حرام کرده است؟ بگو این مواهب، این روزی های پاک، این زیبایی ها، برای مردم با ایمان در همین زندگی دنیاست.
در زندگی جاوید و آخرت هم همین زیبایی ها و همین مواهب برای مردم با ایمان است با یک تفاوت که در این دنیا، زیبایی ها به زشتی ها آمیخته و آلوده است.
شادی ها به غم آمیخته است، ولی در دنیای دیگر این زیبایی ها و مواهب پاک برای مردم با ایمان به صورت خالص وجود دارد.
از این آیه می فهمیم اسلام به بهره مند شدن از زیبایی ها، مواهب زندگی و عوامل نشاط آور اهمیت می دهد. طبیعی است که در این دنیا، خدا نشاط و شادی را با غم همراه قرار داده است، نشاط و شادی خالص، در دسترس هیچ کس نیست، ولی در حدودی که قوانین و حق و عدالت اجازه می دهد مردم با ایمان از آن بهره مند شوند و مال آن هاست.
بیش از چند صد آیه از قرآن کریم، مردم مسلمان را به ایمان و راستی و درستکاری دعوت می کند و به آن ها می گوید: اگر در این دنیا بر اساس صحیح زندگی کردید، با عدالت، با پاکی و درستی، با ایمان صحیح، حرکت کردید آن وقت به شما بهشت می دهیم.
بهشت چیست؟
اسلام دین فطرت است (25)و ارتباط فطرت با نشاط و شادابی بسیار زیاد است.
مولا علی (ع) روزی به خانه ی یکی از دوستانش قدم نهاد. دید خانه ی وسیعی دارد. به او فرمود: هان! در این دنیا چنین خانه ی وسیعی می خواهی چه کنی؟ آیا در روز قیامت بدین خانه محتاج تر نبودی ـ اول امام این مطلب را می گوید ـ بعد برای این که آن فرد اشتباه نکند، فرمود: هان! اشتباه نکن تو با داشتن همین خانه ی وسیع می توانی در همین دنیا آن را برای آخرت به کار بگیری از مهمانان پذیرایی کنی، صله رحم کنی این خانه را پایگاه اجتماعات برای تلاش در راه حق و عدالت قرار بدهی. دوست امام دید که نه، مطلب آن طور که او خیال می کرد که امام می خواهد به او زاهد منشی و ترک دنیا تلقین بکند، نیست، بلکه می خواهد بگوید یادت باشد که خانه فقط برای کامروایی نیست، چیز های دیگر هم باید باشد. عرض کرد: یا علی، برادر من را نصیحت کن، امام فرمود: موضوع چیست؟ گفت: برادرم لباس های پشمینه می پوشد، خانه را رها کرده و رفته در یک گوشه ای می گوید:
«من باید عبادت کنم.» نه به زنش می رسد نه به فرزندش، امام فرمود: به او بگو نزد من بیاید. وقتی آمد، امام به او پرخاش کرد و فرمود: هان! تو چه خیال می کنی؟ چه گمانی درباره ی خدا می بری؟ آیا فکر می کنی که خدا این همه مواهب را در این دنیا آفرید و حلال کرده ولی بعد از آفریدن و حلال کردن، دلش می خواهد ما به آن ها پشت پا بزنیم؟
آن مرد عرض کرد پس چرا شما این گونه زندگی می کنید؟ لباس شما از من خیلی خشن تر است. خوراکت از من خیلی ساده تر است. بی اعتنایی ات به مواهب زندگی از من خیلی بیشتر است. مولا فرمود: مطلب بر تو اشتباه نشود، حساب من از حساب تو جداست، من زمامدار امت اسلام هستم که واجب است زندگی شان هم سطح بینواترین مسلمانان باشد.»(26)
نمود های تفریح های سالم در دستور های اسلام
یک. ورزش و مسابقه
در قرآن کریم در داستان حضرت یوسف و یعقوب آمده است: آن گاه که فرزندان او خواستند یوسف را از ایشان جدا کنند، ورزش را بهانه کردند و گفتند: «فردا او را همراه ما بفرست تا ورزش و بازی کند و ما هم یقیناً از او محافظت می کنیم.»(28) و این بهانه هایی بود که حضرت یعقوب در برابر آن سکوت اختیار کرد، سکوتی که علامت رضایت و بیانگر تأیید این کار است.
نقل تأییدآمیز بازی و ورزش یوسف در داستان او، و نیز تأکید بر ورزش و مسابقات در روایات (29) و سفارش های فراوان در خصوص ورزش هایی که پیش از همه نشاط آور و مفرح است، (30)خود می تواند دلیلی بر تأکید دین اسلام بر تفریح های سالم باشد.
افزون بر این، قرآن کریم از دو پیامبر به خاطر ویژگی «قوت» و «نیروی بدنی» تعریف و تمجید می کند، یکی از طالوت (31) و دیگری از حضرت موسی در جریان کمک کردن او به دختران شعیب (32) که همگی نشان دهنده ی توصیه به قدرتمند شدن در پی تلاش و کوشش است. ورزش های سوارکاری، تیراندازی و شنا سه ورزش مورد تأکید اسلام است که فرح بخشی این سه در میان رشته های فراوان دیگر بر اهل فن پوشیده نیست.
دو. صله رحم و دید و بازدید
«و به پدر و مادر، و نزدیکان و یتیمان و بینوایان نیکی کنید و با مردم نیکو سخن گویید.»(33)
«و (بیان) راه معتدل و راست بر عهده ی خداست، و برخی از آن (راه ها) کژ است، و اگر (بر فرض خدا) می خواست حتماً همه شما را (به اجبار) راهنمایی می کرد.»(34)
از امام صادق (ع) در تفسیر آیه ی 19 سوره ی رعد نقل شده است که آنچه خدا به آن فرمان داده که آن پیوند را قطع نکنید، «صله رحم» است.(35)
همچنین از رسول خدا (ص) روایت شده است: «زودترین خیر از نظر ثواب صله رحم است.» (36)
از امام باقر (ع) برای صله رحم آثاری نقل شده است که به قرار زیر است:
1. اعمال را پاکیزه می کند.
2. اموال را زیاد می کند.
3. بلا را دفع می کند.
4. حساب را آسان می کند.
5. اجل را به تأخیر می اندازد.(37)
از رسول خدا (ص) روایت شده است: کسی که برادر مؤمنش را در منزل او بدون حاجت و درخواست زیارت کند، خداوند نام او را از زیارت کنندگان خودش می نویسد و واجب است بر خدا که زائر خود را گرامی بدارد.(38)
سه. اطعام و پذیرایی از مهمان
چهار. سیر و سفر و گردش
پنج. استفاده از مظاهر زیبای موجود در طبیعت
«و در آن ها برای شما زیبایی است، آنگاه که [آن ها را] از چراگاه بر می گردانید و هنگامی که (صبحگاهان) به چراگاه می فرستید.»(45)
صبح هنگام و عصرگاهان مواقعی است که انسان نیاز به آرامش روحی دارد. صبحگاهان، آن گاه که قصد شروع فعالیت روزانه را دارد و عصرگاهان، آن هنگام که نیازمند رفع خستگی تلاش روزانه است. قرآن مجید برای کسانی که در صحرا زندگی می کنند و از نعمت آب و هوای پاک و زندگی در طبیعت بهره مند هستند، توصیه می کند که به چارپایانی که خدا به شما عنایت کرده بیشتر توجه کنید که موقع رفتن و برگشتن آن ها، زیبایی و حسن نظر وجود دارد. خداوند به چنین مردمی توصیه کرده برای آرامش اعصاب و تفریح به چارپایان نگاه کنند و از نگاه به آنان لذت ببرند، حال آیا جا دارد بگوییم خدا مردمی را که هر روز با دود و دم و سر و صدا همنشین هستند از این نعمت و سایر تفریح ها منع کرده باشد؟! هرگز چنین نیست و انسان های شهرنشین نیز باید از این مواهب برای تأمین بهداشت روان و جسم و تفریح بهره گیرند و این نیز توصیه ای است برای رفتن به دل طبیعت و تماشای آن مناظر زیبا.
آیات دیگری نیز از جمله توصیه ی توجه به گیاهان زیبا (حج / 5)، آب های روی زمین (کهف / 7)، زینت آسمان ها در شب (صافات / 6 و فصلت / 12 و ملک / 5 و حجر / 16 و ق / 6) و ... بیانگر بهره برداری و لذت از مواهب الهی است که در طبیعت وجود دارد.
شش. خودآرایی و رسیدگی به سر و وضع و لباس
هفت. استفاده از لذات حلال در مسائل زناشویی
«ای کسانی که ایمان آورده اید! باید کسانی (از بردگان) که مالک شده اید و کسانی (از کودکان) که به بلوغ نرسیده اند، در سه مرتبه از شما رخصت بگیرند:
پیش از نماز صبح، و هنگام نیم روز که لباس های رسمی خود را فرو می نهید، و بعد از نماز عشا، [اینها] سه (وقت مخصوص) امور جنسی شماست که بعد از آن (زمان ها هیچ گناهی بر شما و بر آنان نیست (که بدون (اجازه) رخصت وارد شوند، چرا که) برخی از شما بر (گردن برخی دیگر) از شما می چرخید، این گونه خدا آیات را برای شما روشن بیان می کند و خدا دانای فرزانه است.»
در طول شبانه روز برای بهره برداری از لذت ها سه وقت مخصوص وجود دارد، به گونه ای که ورود اطفال غیربالغ ممنوع شمرده شده است، و افراد بالغ نیز که هیچ گاه بدون اذن وارد نمی شوند، زیرا در آیه ی بعد می فرماید: «هنگامی که کودکان شما به بلوغ می رسند، پس باید (در همه ی اوقات برای ورود به اتاق خصوصی پدر و مادر) رخصت بگیرند، همان گونه که کسانی (از بزرگسالان) که پیش از آنان بودند، رخصت می گرفتند.»(49)
از رسول گرامی اسلام (ص) نقل شده است: هر کار بیهوده ای از انسان مؤمن باطل است، مگر در سه چیز: تربیت و تعلیم اسب (سوارکاری) و تیراندازی و بازی با همسر که این سه چیز حق است.
هشت. کار، بالاترین تفریح
نتیجه گیری
افزون بر این، غنی سازی اوقات فراغت و اشتغال دائم به کار هایی از این قبیل، مانع از هجوم وسوسه های شیطانی است، زیرا شیطان به دنبال فرصت مناسب می گردد تا انسان را به گونه ای فریب دهد و به هدف اصلی خود یعنی «سقوط معنوی انسان» برسد.
پينوشتها:
1. فرهنگ فارسي، دکتر محمد معين، ج 1، ص 1112.
2. فرهنگ بزرگ سخن، دکتر حسن انوري، ج 3، ص 1811.
3. همان، ج 2، ص 1806.
4. همان.
5. همان، ج 2، ص 1995.
6. همان، ج 5، ص 4402.
7. همان، ج 4، ص 4729.
8. همان، ج 8، ص 7819.
9. ر.ک: آيين بهزيستي اسلام.
10. همان، به نقل از تحت العقول، ص 214.
11. همان، به نقل از غررالحکم، حديث 1039.
12. منتخب ميزان الحکمه، ص 137 به نقل از امالي صدوق، ج 3، حديث 436.
13. همان، به نقل از الدعوات، 276، 118.
14. يونس ، 62.
15. همان، به نقل از تحف العقول، ص 6.
16. هدف اصلي خلقت انسان رسيدن به کمال نهايي و قرب الي الله است. در آيه ي شريفه ي 56 سوره ي ذاريات مي خوانيم: «جن و انسان را جز براي پرستش خود نيافريدم». امام صادق(ع) در روايتي معروف مي فرمايد: «بندگي گوهري است که باطن آن ربوبيت است، پس هرچه از بندگي به دست نيامده باشد، در ربوبيت يافت مي شود و هرچه از ربوبيت پوشيده و پنهان باشد، در بندگي حاصل مي گردد.» مصباح الشريعه، باب 100 «في حقيقة العبوديه». به نقل از آداب الصلوة، امام خميني، ص 8.
17. «اني تارک فيکم الثقلين ...؛ من در ميان شما دو چيز گران بها، به يادگار گذاشته ام که اگر به آن ها تمسک جوييد، هرگز گمراه نخواهيد شد، کتاب خدا و عترتم اهل بيت و آن ها هرگز از يکديگر جدا نمي شوند تا آن که بر حوض به من خواهند پيوست». اهل بيت في کتاب السنه، محمد ري شهري، کمال الدين و تمام النعمه، ابوجعفر محمد بن علي شيخ صدوق و تعليق شيخ حسن اعلمي، ج 1، ص 225، ح 4 و اصول کافي و تهذيب که با تعاببير مختلف روايت کرده اند.
18. سوره ي اسراء، آيه ي 70: «و لقد کرمنا بني آدم و حملناهم في البر و البحر؛ و به يقين فرزندان آدم را گرامي داشتيم، و آنان را در خشکي و دريا،(بر مرکب ها) سوار کرديم، و ...» ترجمه ي آيات برگرفته از ترجمه ي گروهي قرآن کريم دکتر محمدعلي رضايي و ديگران.
19. روايات فراواني در مورد مستحبات وارد شده که آثار و نتايج علمي آن ها نيز به اثبات رسيده است.(ر.ک: قرآن و زندگي).
20. ر.ک: روزنامه همشهري، 1379، 4، 7.
21. «فليضحکوا قليلاً و ليبکوا کثيراً جزاء بما کانوا يکسبون» توبه، 82 و اعراف، 32.
22. اعراف، 32.
23. درباره ي بهشت و توصيف بهشت ر.ک: فهرست موضوعي تفسير نمونه، تهيه و تنظيم احمدعلي بابائي و رضا محمدي، ص 228 ـ 238.
24. زخرف، 71.
25. «فطرت الله التي فطر الناس عليها» روم، 30.
26. نهج البلاغه، دکتر سيد جعفر شهيدي، خطبه ي 209.
27. يوسف، 12.
28. همان.
29. ر.ک: ورزش و تربيت بدني در جمهوري اسلامي، اداره کل تربيت بدني وزارت آموزش و پرورش، 1360.
30. از ميان رشته هاي ورزشي بر سوارکاري، تيراندازي و شنا تأکيد شده است و حتي مسابقه دادن در اين رشته ها و تعيين جايزه هم نه تنها ممنوع نيست، بلکه توصيه شده است.(ر.ک: اولين دانشگاه و آخرين پيامبر، دکتر سيد رضا پاک نژاد. انتشارات کتابفروشي اسلامي، ج 14).
31. بقره، 247: «... و وسعتي در دانش و(نيروي) بدنش افزود.».
32. قصص، 26: «بهترين کسي که استخدام مي کني(شخص) نيرومند درستکار است.».
33. بقره، 83.
34. نحل، 9.
35. ميزان الحکمه، ج 4، ص 82 به نقل از بحارالانوار، ج 74.
36. همان به نقل از کافي، ج 2، ص 151.
37. همان به نقل از کافي، ج 2، ص 150.
38. منتخب ميزان الحکمه، محمدي ري شهري، تلخيص سيد مجيد حسيني، ص 247. در اين باره روايات فراوان ديگري وجود دارد که سفارش مي کند به زيارت يکديگر برويد.
39. «بعجل حنيذ»(هود، 69).
40. احزاب، 53.
41. کافي، 28، 1.
42. افزون بر اين، هر خانه اي که مهمان داخل آن خانه نشود، ملائکه نيز داخل آن خانه نمي شوند. منتخب ميزان الحکمه، ص 312.
43. انعام، 11: بگو: «در زمين گردش کنيد! سپس بنگريد فرجام تکذيب کنندگان چگونه بوده است؟!».
44. «سافروا تصحوا و تغنموا». منتخب ميزان الحکمه، حديث 253 به نقل از کنزالعمال 17470.
45. «و لکم فيها جمال حين تريحون و حين تسرحون» نحل، 6.
46. اعراف، 31.
47. اعراف، 32.
48. وسايل الشيعه، ج 3، ص 340.
49. نور، 58.
50. مشهور است که اين کلام به حضرت علي(ع) منسوب مي باشد، ولي در منابع روايي يافت نشد.
51. انفال، 8: «واعدوا لهم ما استطعتم من قوه و من رباط الخيل ...؛ و هر چه در توان داريد، از تير و از اسب هاي آماده براي(مقابله با) آن(دشمنـان)، آماده سازيد ....».
/ج
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}