خنده


 

نويسنده: دکتر فريدون ضرغام




 
خنده جام مي و زلف گره گير نگاراي بسا توبه که چون توبه حافظ بشکست
مردم بايد ياد بگيرند که بخندند، زيرا اين خنديدن ازبسياري چيزهاي ديگرکه به گوش جهانيان خوش نواتر و مهم تر جلوه مي کند بهتراست.
*خنده درحکم يک داروي مقوي براي جسم است.
‏*خنده عمر را طولاني مي کند و کساني که بيشترمي خندند عمري طولاني تردارند.
*خنده قدرت ذهن و روحيه ما را بالا مي برد.
کسي گفت که فلان کارشدني نيست، ليکن او با لبخندي جواب داد ممکن است اين کار نشدني باشد، اما وي عقيده دارد که تا کا ري را نيازموده است ،اين چنين درباره آن اظهار عقيده نکند» ‏.
«کارمشکل را يک دفعه و درآن واحد و فوري انجام مي دهيم،کارغير ممکن را اندکي ديرتر»
خوش بين بودن در مورد مشکلات و لبخند زدن به آن ،موجب مي شود که با نيروي بيشتري براي حل آن مشکلات اقدام کنيم. زندگي همواره به مردماني که خيلي خودشان رامي گيرند سخت مي گيرد و کسي که بتواند به خودش بخندد، همواره موفق است، زيرا کسي که نتواند به خودش بخندد، درچنگال کبر و غرور اسيراست، حال آنکه کسي که مي تواند به خودش بخندد حداقل ازصفت فروتني برخوردارمي باشد، ياد بگيريم چگونه به خودمان بخنديم، چه به وسيله خودمان و چه به وسيله ديگران، خنده قيد و بندهاي رواني ما را ازميان مي برد و درعوض به خوشي هاي ما اضافه مي کند. خندان بودن موجب مي شود که با ديگران بيشتر معاشرت کنيم .

طوفان درمغزمن :
 

کودکان و ناراحتي هاي عاطفي(ناراحتي افسردگي ):
ناراحتي عاطفي چيست؟
هرکسي بعضي مواقع احساس هاي غمگيني، تحريکي يا غصه دارد. موقعي که کودکان سالم اند، تندخو يا غمگين اند، ممکن است داراي يک اختلال عاطفي باشند.
‏يک اختلال عاطفي يک بيماري مغزي است، احساس ها، افکار و رفتارهاي اختلالات عاطفي مي تواند درزندگي کودک باعث دشواري گردد .

يک اختلال عاطفي :
 

*احساس هاي با قدرت، نظير يک سيل، يک طوفان (1)يا حتي يک گرد باد(2) :
مي تواند کودکي را براي هفته ،يا ماه ها درتله عاطفي اندازد، يا ازکوره در رفتن سريع از يک احساس يا فکري بدون دليل به ديگري بپيوندد.
*يا کودکان را از چيزهاي لذت بخش مانند رفتن به مدرسه يا بازي با سايرکودکان بازدارد.
* يا باعث گردد کودکان عملي را که مي دانند اشتباه است يا راه هايي که به خودشان يا ديگران آسيب مي رساند انجام دهند.

چگونگي احساس کودکاني که مي دانند که دچاريک اختلال عاطفي اند؟
 

*مي ترسند، شرمنده ياعصباني اند و اين پرسش که چرا من؟
‏*غصه دارند، زيرا مغزشان مثل سايرکودکان کار نمي کند.
*گريزانند، سرگردانند، آيا آن ها بهترخواهند شد.
‏*سپاس ازدانستن اشتباه خود و اميد به اين که کمکي وجود دارد.

از خود مي پرسند بله من بهتر مي شوم ؟
 

بله با کمک خانواده ، دوستان و پزشک احساس بهتري مي توانند داشته باشند .
*پزشک شماممکن است جهت درمان بيماري شما دارو بدهد.
*بعضي مواقع ممکن است بيش از يک دارو احتياج داشته باشيد، يا انواع مختلف را امتحان نمايند ببينيد کدامشان بهتراست.
*پزشکان متخصص ممکن است باشما صحبت کنند و به شما کمک کنند که احساس بهتري داشته باشيد.
*سايرکودکان مبتلا به اختلالات عاطني و خانواده شان (يک گروه هم ياري) مي توانند به شما و خانواده کمک نمايند.

آيا اين به اين معني است که من شخص بدي هستم ؟
 

نه،شما شخص بدي نيستيد، شما باعث اين بيماري نشده ايد، تقصيرازشمانيست بعضي مواقع ممکن است بيماري شما را وادارکند که کاراشتباهي را انجام دهيد. به شماکمک مي شود که بگوييد متاسفم يا ببخشيد. ازآن به بعد سعي مي کنيد اين کار را دوباره انجام ندهيد.

شوروسروخوشي چيست و چگونه احساس مي گردد:
 

‏شور و سرخوشي يک عاطفه هيجاني يا عصبانيتي است با انرژي بالا. اين يک بخش از ناراحتي و قطبي است، هم چنين به نام شور و افسردگي (3)ناميده مي شود. دراختلال دو قطبي، تغييرعواطف بين شورو سوخوشي (هيجاني وعصبانيت) و افسردگي (غمگيني، بدخلقي و بدعنقي) است، يا اينکه ممکن است فرد و با هم در يک زمان اتفاق بيفتد. اين را به نام حالت مخلوط مي نامند.

درحالت شو ر و سرخوشي شما نيرومنديد:
 

*احساس شادي يا توهم هاي گوناگون درخصوص چيزها يي داريد که بيشتر اشخاص آن ها را ندارند. ممکن است شما قادر نباشيد که ازخنديدن به بعضي چيزها، خودداري نماييد.
*احساس مي کنيد که قدرت هاي مخصوص داريد،مانند اينکه مي توانيد اززمين با پروازکردن به مدرسه خود برويد.
*شماافکارزيادي درسرتان داريد، يا افکاري که سريع به سراغ شمامي آيند قدرت نگهداري مغزتان را نداريد که چه کارداريد مي کنيد.
‏*نمي خواهيد زيادبخوابيد، يا مي خواهيد درتمام شب بيدارماند ه کارهايي را انجاه دهيد.
‏*به سرعت و بلندتر از هرکس ديگري صحبت مي کنيد و اگر کسي شما را از پرگويي بازدارد پر خاشگر مي شويد.
‏*کارهاي خطرناکي انجام مي دهيد.
*قد رت فکرکردن درباره بدنتان يا گرفتن توصيه هاي مخصوص را نداريد.
*صداها يي مي شنو يد که به شما چيزها يي مي گويند يا اشخاص و چيزهايي را مي يبنيد که احساس امنيت نمي کنيد.

افسردگي چيست و چگونگي احساس آن ؟
 

*افسردگي يک احساس خيلي غمگين يا بدعنقي براي يک زمان طولاني است ممکن است ضمن افسردگي شما داراي حالات زير باشيد:
*از چيزي لذت نبريد حتي چيز هايي كه به كاربرنش لذت بخش است.
*احساس غمگيني تا حدي باعث گريستن شما مي شود.
*احساس خشم داريد.
‏*فکرمي کنيد يا مي گوييد که مي خواهيد بميريد.
*احساس تنهايي کردن، هيچ کس مراقب و مواظب من نيست.
*به آساني ازکوره در رفتن و
آشفته شدن
*قد رت خوا بيدن نداشتن يا زياد مي خوابيد.
*دشواري براي دقت و توجه نمودن
*احساس مي کنيد که بدن شما نسبتاً سنگين شده، شما به زحمت حرکت مي کنيد يا حرف مي زنيد ولي احساس نمي کنيد که دوستانتان را ديده يا صحبت تلفني داشته ايد. *سردرد يا دل درد (معده درد) داريد.

من چه کارکنم اگراحساس اذيت کردن، يا کشتن خود را داشتم ؟
 

اين گونه افکار يا احساسات دردناک به علت بيماري ايجاد مي گردد و هنگامي که احساس بهتري کرديد از بين خواهد رفت. با اطمينان با پدر و مادرخود و پزشک خود موقعي که دچار چنين احساساتي هستيد گفتگو کنيد .
*درست و صحيح تر گفتن آن به يک فرد جوان است. اگر نمي خواهيد با پدريا مادرتان بگوييد به عمو، دايي، دوست خانوادگي يا آموزگار خود بگوييد. اگر کسي را نداريد که به او بگوييد، با تلفن بررسي نا اميدان، امدادرسانان، (شماره تلفن 110 )فعلي درايران تماس بگيريد .
*به الکل،داروها يا مخدرها که راهنما و هدفي براي شما ندارند
*تنها به سرنبريد کسي را پيدا کنيد که با اوصحبت کنيد يا به آرامي با او در کنارش بنشينيد.

من چه كار مي توانم بكنم كه سام شوم:
 

*به پزشک خود مراجعه و تحت درمان قرارگيريد.
* به خاطرآوريد، که زماني طول مي کشد تا احساس بهتري نمامد. *دريا بيد که چه چيزي باعث بيماري شده، فکرکنيد، به پدر، مادر و پزشک خود بگوييد، اگرفشارهاي رواني برشما وارد شده بعد ازآن مي توانيد به طور صحيح رهايي يابيد.
‏*درباره چگونگي احساس خودتان تصويرهايي بکشيد يا بنويسيد .
*با سايربچه ها صحبت کنيد کساني که بيماري مانند شما دارند.
*به پدر و مادر خود يا آموزگاران بگوييد که در مدرسه از چه برخوردها يي با دوستان ناراحت مي شويد.
‏*پياده روي کنيد، سوار دوچرخه شويد، به استخرشنا برويد.
*غذا هاي مقوي ميل کنيد، ورزش نماييد و زياد بخوابيد.
*اگراحساس افسردگي مي نماييد، به کساني بگوييد که افسرده هستيد .
*بيرون ازخانه برويد، درآفتاب بمانيد، به مناظر زيباي طبيعت توجه نماييد.
*به موقع به رختخواب برويد و هرروزصبح به موقع بيدارشويد. *چنانچه بيماري شما شدت يافت به خاطرآوريد که مي توانيد احساس خوب تري بنماييد.
*هرگز نااميد نباشيد، اميد را از دست ندهيد.

نصايح به پدر و مادر:
 

*درباره ي ناراحتي هاي عاطفي و درمان افسردگي، ناراحتي دو قطبي و سايربيماري هايي که ممکن است کودک شما داشته باشد مطالعه کنيد. *يک رژيم روزانه براي مسائل عاطفي، انرژي رفتار، حالات مربوط به کودک شما، پاسخ درمان و خواب. اين ها را با پزشک درميان گذاريد.
* آيا کودک شما توسط روانپزشک متخصص کودک و با تجربه در ابتداي ناراحتي هاي عاطفي ارزيابي شده؟
*آيا توسط متخصص اعصاب و روان(4) يا روانشناس تربيتي از نظرياد گيري پنهاني و دشواري هاي آن که موجب فشار رواني او در مدرسه گرد يده، ارزيابي شده.
*ازنظر خواب طبيعي و فعاليت هاي کودک به او کمک کنيد.
*ازحا لات فشارزا يا جبر و زور اجتناب کنيد، فيلم هاي ترسناک و خوف آورکه تلويزيون نشان مي دهد خودداري شود و آماده ي مانع شدن ازحوادث اوليه و ضروري
گرديد.
*از روشنايي هاي زياد، سروصدا، انبارهاي بزرگ و گروه هايي که مي توانند تهديد کننده باشد بپرهيزيد.
*هرگزبه کودک خود داروهاي ديگران را ندهيد. ابتدا با پزشک کودک خود مشورت کنيد.
*موسيقي مؤثر، آرامبخش، نوارها، استحمام، ماساژکه کمک به خواب رفتن مي نمايد استفاده شود.
*بيشتر درباره ي ميزان درمان فرا گيريد که ارزش بسياردارد.

کارهايي که براي خودتان انجام مي دهيد:
 

*به خاطر داشته باشيد که شما عامل اختلال عاطفي كودكتان نيست.
*توجه نکردن به انتقادهاي معمولي به وسيله دوستان منسوبين و غريبه ها .
*از خود مواظبت بنماييد، ورزش کنيد، خوب و درست غذا بخوريد، به اندازه کافي بخو ايبد.
*اگرنمي توانيد بخوايبد يا خوب غذا بخوريد، يادچاراضطراب و نشانه هايي ازحالات عاطفي هستيد که « ‏بسياري از پدر و مادرها دارند ‏» به روانپزشک مراجعه کنيد.
*اعتماد به نفس داشته باشيد، ازعقايد متخصص چند موردرا براي خود گزينيد، مواقعي که گفته هاي اوبراي شما احساس نمي شود مجدداً ازوي بپرسيد .
*اميدوار و پابرجا باشيد تا تسکين و آرامش يابيد.
*درگروه شرکت کنيد و پدر و مادرهايي را پيدا کنيد که دچاراختلالات عاطفي اند ( اطلا عات بيشتر بعداً داده مي شود) .

نصايح براي آموزگاران:
 

*اختلالات عاطفي و مصرف داروهامي تواند براي درمان کودک
‏موثرباشد.
* حضور شما درکنار کودک موثراست.
‏*چاره سازي و تمرکز و دقت کودک را مورد توجه قرار دهيد.
*حساسيت به نور، صدا و فشارهاي رواني را درنظر داشته ‏باشيد. *جهش و انرژي مناسب براي ياد گيري را به کودک بياموزيد.
*به مرور زمان رفتار يک کودک روزانه، در فصل و درسال تحصيلي تغييرات فراواني مي نمايد ، توجه به اين تغيير آرامش دهنده و سرنوشت سازاست.

بعضي کمک هاي استراتژي:
 

*به خودتان آموزش دهيد،فراگيري درباره ي ناراحتي هاي عاطفي، سوء اثرات درمان هاي تجويزشده براي دانش آموزان شما .
*معين کنيد: زياد حساس بودن بي حوصلگي، زورگويي کارخانه، نظم و ترتيب و فشارها را کاهش دهيد.
*اغماض ،كندي و پنهان كردن ها مربوط به خستگي و اضطراب است.
*درخواست سرويس يادگيري يا استرات‍ي كمك كردن به دانش آموزاني كه دچار اختلالات عاطفي مي باشند.
‏*به خاطرآوريد که صداهاي کوتاه و يک آرامش، بسيارمؤثرترازبرخورد است (رويارويي).
* به روابط تکراري بين خانه ومدرسه يا يک دفترچه جلو وعقب، تلفن کردن يا... اهميت ندهيد. *دسترسي نامحدود فرد جهت آشاميدن آب و حمام کردن .
*تشويق هاي رفتاري در: ياد گيري، موسيقي کاردستي و نوشته هاي ابتکاري .
*آرامش داشتن درمقابل کار منزل، اختصاص روش هاي آزمايشي .
*براي انتقال هاي آرامش، بايد وقت بيشتري داشت و قبلاً راهنمايي نمودن و به هرنوع تغييربه طور طبيعي .
*اجازه حرکات جسمي و تکرار آن درصورت احتياج دانش آموز.
*مطلع بودن از تغييراتي که نيازبه علامت گذاري دارد از پدر و مادر و پزشکان بپرسيد چه کاري بکنيد و چگونه کمک نماييد؟
*درباره ي ناراحتي هاي عاطفي صحبت کنيد به تمام دانش آموزان آموزش دهيد، به آنان اجازه ي نام بردن، تست کردن لمس کردن او را ندهيد.

پي‌نوشت‌ها:
 

1-طوفان I-Tornad
2-گردباد 2-Hurricane 3-Manic
3-شور افسردگي Depression
4- متخصص اعصاب 4-Neuropsychologist
 

منبع:بهداشت و روان ش 28،29