به من بگوييد با خشمم چه کنم؟


 

نويسنده:زهرا قلي زاده
کارشناس ارشد روانشناسي



 
خشم، احساسي است که همه ما از خرد وکلان آن را تجربه مي کنيم.خشم تقريبا بخشي از زندگي ما به شمار مي رود اما بهتر اين است که به بچه ها روش کنار آمدن با آن را بياموزيم.
-پرخاش به آنان و آزارهاي کلامي
-بي اعتنايي و يا برعکس حمله فيزيکي
اصرار و پافشاري براي انجام دادن و يا ندادن کاري
کنترل خشم يک مهارت در زندگي است و به کودکان بايد چگونگي اين کنترل را آموخت، بنابراين به آنان ياد بدهيم چه به لحاظ فکري و چه از جنبه بدني خشم را از خودشان دور کنند.براي شروع بهتر است مهارت هاي حل مساله را به آنان آموزش دهيم.به طور مثال به بچه ها بياموزيم که هنگام خشم چه کارهايي را مي توانند انجام بدهند و مجاز به چه کارهايي نيستند.
شکستن وسايل، فرياد زدن بر سر ديگري، آسيب رساندن به خودشان و پرت کردن اشيا به در و ديوار از شمار کارهايي است که نبايد انجام دهند و برعکس دور شدن از موقعيت، کمک خواستن، حرف زدن درباره موضوع ناراحت کننده، کشيدن يک نقاشي و ...از موارد پيشنهادي به کودک در حين خشمگين شدن است.مي توانيم بچه ها را تشويق کنيم تا احساس خشمشان يا احساسات دروني خود را روي کاغذ بنويسند.
نخست بپذيريم خشم يک واکنش طبيعي است بهتر است هنگام خشم کودک رفتار شما اين گونه باشد:
-سعي نکنيد در وي اين باور را ايجاد کنيد که خشمش بي مورد است و مساله مهمي وجود ندارد در عوض با او همدردي کنيد و به او بگوييد که شرايطش را درک مي کنيد و مي فهميد که او عصباني است.
-خشم او را کوچک، حقير و مسخره جلوه ندهيد و در لحظه عصبانيت کودک نخنديد.گفتن جمله هايي مانند:مرد به اين بزرگ خجالت داره، باز هم که آبغوره مي گيري، وقتي عصباني هستي چقدر زشت مي شوي و ...فقط او را عصباني تر مي کند.
-به هنگام خشم کودک رفتار خودتان را مثال نزنيد بلکه درباره احساسات او حرف بزنيد.
-سخنراني و موعظه و پند و اندرز در اين گونه موارد کارساز نيست.
-او را با کودکان ديگر مانند خواهر و بردار و همکلاسي هايش مقايسه نکنيد.
-بکوشيد علت خشم و عصبانيت او را بفهميد و از او بخواهيد درباره آن صحبت کند.
هنگامي که کودکان درباره احساساتشان و عواملي که آن را به وجود آورده صحبت مي کنند، گوش دادن بدون قضاوت، بدون امر و نهي و پند و اندرز به آنها کمک مي کند تابه تفاوت ميان خشم و آرامش پي ببرند.
منبع:نشريه خانواده مطهر