کسي دير نيايد
کسي دير نيايد
کسي دير نيايد
نويسنده: معصومه سادات ميرغني
بچه ها سر کلاس نشسته بودند. بعضي از بچه ها کتاب و دفترشان را باز کرده و مشغول درس خواندن بودند. عده اي هم با يک ديگر صحبت مي کردند. يکي از بچه ها نگاهي به ساعتش کرد و با شيطنت گفت: « بچه ها! براي اولين بار آقا معلم دير کرده.» ديگري گفت: « راست ميگويد. حالا که آقاي رجايي دير کرده، ما او را توي کلاس راه نمي دهيم.» شاگردي ديگر ادامه داد: « خودش هميشه مي گفت بايد سر وقت توي کلاس باشيد و اگر من دير کردم، مي توانيد راهم ندهيد.»
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}