چه كنيم كه حسود نباشيم؟


 





 
همه مي دانند كه حسادت صفتي ناپسنديده است. با اين حال همه‌ي ما در ميان اطرافيان و آشنايان افرادي را سراغ داريم كه به حسادت شهره هستند و خودمان هم در بعضي امور زندگي از حسادت در امان نمي مانيم، البته حساب حسادت را بايد با آنچه در ادبيات رشك ناميده مي شود از هم جدا كرد. رشك به معني حسرت بردن نسبت به ديگري است و در پي آن تلاش و ايجاد انگيزه براي ارتقاي خود و دستيابي به آنچه نداريم و ديگري دارد. در قرآن كريم ذكر مي شود كه مؤمنان در بهشت نسبت به مؤمنان ديگري كه جايگاهي بالاتر از آنان دارند رشك مي برند. در حقيقت رشك مانند حسادت جنبه‌ي تخريبي ندارد و به كسي كه نسبت به او رشك برده مي شود آسيبي نمي رساند. از اين منظر رشك مي تواند براي پيشرفت در زندگي خصوصيتي مفيد و كاربردي باشد. حتماً شنيده ايد كه بعضي مي گويند بدون حسادت كردن به جايي نمي رسيدند و در جا مي زدند. منظور اين افراد رشك بردن است و به اشتباه به جاي آن واژه حسادت را به كار مي برند.
اولين حسود تاريخ «قابيل» بود كه كارش به قتل برادرش كشيد. حال براي فرونشاندن آتش حسادت در خود و جلوگيري از تبديل آن به يك عادت و رذيله اخلاقي چه بايد كرد؟
تنگ نظري ريشه‌ي حسادت است. اين كه فردي از پيشرفت مادي و معنوي ديگري و برخورداري او از نعمت‌هاي زندگي ناراحت و آزرده شود چه معنايي جز تنگ نظري مي تواند داشته باشد. ديگران ممكن است بنا به قضاوت ما به حق يا ناحق از ثروت و دارايي و ارزش هاي اجتماعي نظير خوشنامي و شهرت برخوردار باشند. حال بايد انديشيد تغيير وضعيت آنان يا احتمالاً تلاش براي خدشه دار كردن شرايط آنان يا بدگويي پشت سرشان چه سودي به حال ما دارد و چه منفعتي براي مان به ارمغان مي آورد. حسودها گمان مي كنند اگر ديگران پيشرفت نكنند يا از نعمات برخوردار نباشند آنان زندگي بهتري خواهند داشت!
از قديم گفته اند دست بالاي دست بسيار است. آن كه به او حسادت مي كنيد خود نسبت به ديگران حسادت هاي رنگارنگي دارد و شرايط امروز ما نيز براي بسياري مايه‌ي حسادت و حسرت است. اگر قرار باشد شرايط خود را با ديگري كه از شما بالاتر است، مقايسه كنيد و حسرت خوردن و حسادت ورزيدن در اين باره را روا بدانيد بايد كار و زندگي خود را تعطيل كنيد و بنشينيد صبح تا شب غصه بخوريد و بدگويي كنيد. البته اگر كارتان به جاهاي باريك نكشد.
ديگران حسادت را مي شناسند و آن را در ميان رفتار و گفتار شما تشخيص مي دهند. همان طور كه شما اين توانايي را داريد كه حسادت ديگران را تشخيص بدهيد. درك حسادت شما شخصيت تان را نزد ديگران خرد مي كند و قضاوت منفي آنان را برمي‌انگيزد. حسادت مانند هر رذيله‌ي اخلاقي ديگر فرصتهاي ناشي از اعتماد به ديگران را از بين مي برد، حتي ممكن است افرادي كه سوء نيت دارند با شناخت اين صفت يا احتمال بروز آن و در حقيقت شناسايي اين نقطه ضعف شما را براي مقاصد خود به كار گيرند. حسادت همان قدر مايه‌ي پليدي و فساد است كه دروغ، غيبت و ساير رذايل اخلاقي.
پيشرفت ديگران بايد بيش از آن كه مايه‌ي بي اعتنايي يا حسادت ما باشد باعث خوشحالي مان شود. براي مثال اگر در ميان افراد فردي از نظر اقتصادي و شغلي موفق باشد اين امكان را براي ساير آشنايان پديد مي آورد كه آنان نيز پيشرفت كنند. يك كارخانه‌دار يا كارآفرين مي تواند جوانان فاميل را از بيكاري نجات دهد و يك مدير موفق و خوشنام مي تواند به آشنايانش براي پيمودن مسير پيشرفت كمك كند. اگر خانداني موفق داشته باشيد كه دست شان به دهنشان مي رسد مي تواند زير پر و بال شما را هم بگيرند باعث خوشحالي‌تان است يا اگر اطرافياني فقير با وضعيت نابسامان داشته باشيد كه از شما پول قرض بخواهند يا زحمت تان بدهند كه ضامن فلان وام‌شان شويد؟!
عزت نفس در مقابل حقارت قرار مي گيرد كه ريشه‌ي اغلب حسادت‌هاست. افراد ضعيف كه براي شخصيت خود و موجوديت شان ارزشي قايل نيستند تا اين درجه پايين مي‌آيند كه به خاطر چيزي به ديگري حسادت كنند. صاحبان اعتماد به نفس به جاي حسادت بيهوده شرايط خود را مي پذيرند. براي ارتقاي خود تلاش مي كنند و با صبوري مسير ترقي را مي پيمايند.
از قديم گفته اند حسود نياسود! حسودان به بيماري روحي مزمني گرفتار هستند آرامش دورني آنان را ذره ذره مي خورد و آنان را مضطرب مي كند. استرس دروني ناشي از حسادت به تدريج زمينه‌ي ساير انحرافات روحي و رواني را پديد مي آورد. كساني كه بر حسادت غلبه نكنند و تسليم آن نشوند در بلند مدت با انواع عقده هاي رواني مواجه مي شوند كه براي فرار از آنها راهي نمي يابند. حسودها در معرض لغزش ها هستند و چه بسا آرمش و سعادت خود را به پاي حسادت شان مي ريزند.
منبع: 7 روز زندگي(119)