رفتار ماهرانه در موقعيت هاي دشوار


 






 
بايد با آن روبه رو شويد. ممکن است در بعضي موقعيت هاي اجتماعي احساس ناراحتي، دست و پا چلفتي بودن، کمرويي و خجالت کنيم و نتوانيم آنچه را که در موردش فکر مي کنيم. صراحتاً بر زبان آوريم و کلمات مناسب براي ابراز آن پيدا نمي کنيم. ممکن است در يک مراسم ترحيم يا روزي باشد که يکي از همکاران تان از کار اخراج مي شود. ممکن است هرجايي اين احساس را تجربه کنيد.

با اين احساس مقابله کنيد
 

ياد بگيريد چطور اين احساس را در خود کنترل کرده و در موقعيت هاي خطرناک چه بکنيد. با اين که مي دانيد فرد مقابل حرف اشتباهي زده، به جاي ترک گفتگو بايد سعي کنيد که فرد مقابل را متقاعد کنيد. براي مثال وقتي در يک مراسم ترحيم به دوست تان تسليت گفته و او مي گويد: «نگران نباش، من خيلي هم به او نزديک نبودم»، شما چطور جواب مي دهيد؟ در مهماني هاي فاميلي هم ممکن است از اين اتفاقات بيفتد و يکي از بستگان سوالات زيادي در مورد هديه اي که آورده ايد، بپرسد. با اين رفتار چطور برخورد مي کنيد؟ خوشبختانه ما راه حلي براي اين موقعيت ها داريم اين نکات را بخوانيد تا ياد بگيريد که در اين موقعيت هاي ناراحت کننده چطور رفتار کنيد.

کسي از شما تعريف و تمجيد مي کند
 

سه ماه است که در ساعات بين کاري تان به باشگاه رفته و ورزش مي کنيد و کم کم ماهيچه هاي تان دارند روي فرم مي آيند. مي دانيد که ظاهر خوبي پيدا کرده ايد. دوستي قديمي را مي بينيد. او سريعاً متوجه تغييرات فيزيکي شما شده و صادقانه مشغول تحسين و تعريف کردن از شما مي شود. اما شما فرد خجالتي و متواضعي هستيد و نمي دانيد که چطور پاسخ اين دوست را بدهيد.
1 چه بگوييد:
گاهي يک جواب ساده، بهترين جواب است. در اين موقعيت هم وضع به همين منوال است. جواب ساده اي مثل يک «متشکرم» کوتاه مي تواند کارتان را آسان کند. هنگام گفتن اين جمله، در چشمان دوست تان نگاه کنيد تا تاثير بيشتري بگذارد.
مي توانيد اين تشکر را کمي بيشتر آب و تاب داده و مقداري شکسته نفسي کنيد. آهسته پشت دوست تان را نوازش کرده يا از ساير حرکات دوستانه استفاده کنيد تا بفهمد که تعريفش را جدي گرفته ايد.
در آخر براي اين که اين تمجيد را به موضوع بحث بکشانيد، مي توانيد کمي در مورد اين تغييرتان يا اين که چطور وزن کم کرده ايد، با او صحبت کنيد. اين باعث مي شود که دوست تان تصور کند موضوع کاملا مهمي را متوجه شده است.

به دوستي تسليت مي گوييد
 

يکي از بدترين موقعيت ها وقتي اتفاق مي افتد که دوستي يکي از بستگان نزديکش مثل مادر يا پدرش را از دست مي دهد. شما مي خواهيد دوست تان را مطمئن کنيد که آنجا هستيد و حاضريد هر کاري انجام دهيد تا ناراحتي او کمتر شود. اما نمي دانيد که او چطور با اين مشکل کنار مي آيد و نمي خواهيد مرزها را از بين ببريد احساس همدردي با دوستان در چنين موقعيت هايي کار ساده اي نيست. چطور براي ابراز آنچه در فکرتان است، کلمه ها را پيدا مي کنيد؟
1 چه بگوييد:
بهترين راه اين است که صادق باشيد. تماس هاي دوستانه (مثل بغل کردن، دست روي شانه فرد گذاشتن و...) مي تواند بسيار کمک کننده باشد. لازم نيست از روي چاپلوسي و رياکاري با او درددل کنيد. چيزي بگوييد که واقعا به آن فکر مي کنيد. اگر واقعا به آن اعتقاد داريد، بگوييد:« هر وقت خواستي، من پيشت هستم.» اما اگر واقعا مي توانيد اين کار را انجام دهيد، گفتن ساده، «متاسفم، همدردي من را بپذير» کفايت مي کند. همين که در مجلس ترحيم شرکت کرده ايد، نشان دهنده اين است که به او اهميت مي دهيد.
در اين موقع از سوال کردن ابا نداشته باشيد. در مورد ترتيب دادن مجلس ختم و اين مسائل از او سوال کنيد تا کمي از ناراحتي او کم شود. سعي کنيد هرچه مي توانيد انجام دهيد تا کمي از ناراحتي هاي او کم کنيد. از گفتن جمله هاي کليشه اي مثل «زندگي خوبي داشت» خودداري کنيد. اين جمله ها در آن شرايط کمي بي معنا هستند.

يکي از آشنايان از کار اخراج مي شود
 

با يکي از همکاران تان در اداره روابط نزديکي داشته ايد، اما او مجبور به ترک کار شده است. مطمئناً از اين مساله بسيار ناراحت است و شما کسي هستيد که بايد کمي به او اعتماد به نفس دوباره بدهيد. چه کاي مي کنيد؟
1 چه بگوييد:
درست است که صداقت بهترين راه برخورد مي باشد، اما در اين موقعيت گفتن دروغ مصلحتي بد نيست و خيلي به بهبود حال دوست تان کمک مي کند. فکر مي کنيد شانسي براي پيدا کردن شغلي با همان موقعيت ندارد؟ اشکالي ندارد، دروغ بگوييد. به او اطمينان دهيد شرکت هاي بسياري هستند که راغب به استفاده از فردي با شرايط او مي باشند. با اين کار باعث خواهيد شد که تصور کند هنوز هم فرد فعالي در اجتماع است و اعتماد به نفس از دست رفته خود را دوباره به دست آورد. به او بگوييد که مي تواند روي کمک شما حساب کند. اما قول پيدا کردن کار جديد را به او ندهيد. حرفي بزنيد که بتوانيد به آن عمل کنيد.

تصادفاً کسي را مي رنجانيد
 

همسر يکي از دوستان تان که حامله است، به شما مي گويد که مي خواهد اسم دخترش را بولا بگذارد. شما اين مساله را در جمع دوستان تان تعريف مي کنيد و با خنده و مسخره مي گوييد که بولا اسم زشتي است. يکي از دوستان تان در جمع ناراحت شده و مي گويد که اسم مادر او هم بولا است. چه جوابي مي خواهيد بدهيد؟
1 چه بگوييد:
يکي از بهترين راه هاي در رفتن از چنين موقعيت هايي اين است که مساله را به شوخي و خنده گرفته و جوري صحبت را عوض کنيد. مثلا بگوييد که چقدر هميشه حتي از اسم خودتان هم متنفر بوده ايد. راه ديگر اين است که خيلي ساده از دوست تان عذرخواهي کرده و بگوييد که قصد بدي نداشته ايد.

برخورد با آدم پرحرف
 

يک «حالت چطوره؟» ساده برايتان داستان مي سازد. امروزه اصطلاحاتي مثل «چطوري؟» يا «حالت چطوره؟» مانند سلام کردن براي احوالپرسي استفاده مي شود. فکر مي کنيد مردم واقعا دوست دارند بدانند که شما چطور هستيد؟ نخير، آنها فقط مي خواهند سلامي کرده باشند و توقع دارند که شما هم در جواب بگوييد:«خيلي ممنون، شما چطوريد؟»
اما شايد برايتان پيش آمده که فردي اين موضوع را درک نکرده و با چنين سوالي از جانب شما شروع به گفتن داستان زندگي اش کند. در چنين مواقعي چه برخوردي داريد؟
1 چه بگوييد:
در اين گونه مواقع سعي کنيد روي موضوع مورد بحث تمرکز کنيد. اگر درجواب «حالت چطوره؟» شما گفته مريض است و تب دارد، از او در اين مورد بيشتر سوال کنيد و نظرات و توصيه هاي خود را هم به او بگوييد. سعي کنيد با او به خوبي برخورد کرده و به نرمي صحبت کنيد. زندگي اش را برايتان بيان مي کند حتما نياز به درددل کردن دارد.

کسي ناخواسته به شما توهين مي کند
 

ممکن است جديداً رابطه خود با نامزدتان را به هم زده باشيد و اوقات سختي را مي گذرانيد و در اين مورد با دوستان تان براي همدردي مي گويد:«او از آن اول هم به درد تو نمي خورد» يا «زشت بود». شما متعجب مي شويد و با خود فکر مي کنيد که آيا وقتي اين همه مدت با آن فرد بوده ايد هم او چنين فکري مي کرده؟ شما هنوز نسبت به او احساس علاقه مي کنيد و اين دوست با گفتن اين حرف ها به کسي که برايتان عزيز است، توهين کرده. شايد دوست تان منظوري هم نداشته باشد اما به هر حال حرفي زده. در اين موقع چه مي کنيد؟
1 چه بگوييد:
اولين واکنش شما بايد ناديده گرفتن آن حرف باشد، طوري که انگار حرف آن فرد اصلاً ارزش توجه هم نداشته است. به قولي:« جواب ابلهان خاموشي است.» پس فراموشش کنيد. راه ديگر اين است که با دوست خود صحبت کرده و ماجرا را کاملا برايش شرح دهيد تا بفهمد که چه اتفاقي افتاده است.
منبع: نشريه راه موفقيت شماره 19