مردي به جاي مرد


 

نويسنده: محس پويا




 

مروري بر ماجراي انتخاب دومين رهبر انقلاب اسلامي
 

همزمان با کسالت امام خميني(ره) و وخيم شدن حال عمومي ايشان و با توجه به عزل آقاي منتظري از قائم مقامي رهبري، بزرگ ترين سوالي که ذهن مسوولان و دلسوزان نظام را به خود مشغول کرده بود، اين بود که چه کسي بايد رهبر باشد؟ سوالي که شايد دغدغه اي بزرگ مي نمود؛ سوالي که بايد خيلي زود به جواب خوب مي رسيد. اين در حالي بود که رسانه هاي خارجي به خصوص راديو صداي آمريکا و راديو رژيم صهيونيستي شروع به زمينه سازي براي جنگ قدرت در مورد جانشين رهبري کرده بودند. آنچه از پي مي آيد گزارش اجمالي از انتخاب دومين رهبر انقلاب اسلامي در ايران است.

امام در بستر
 

حالشان بد شده بود؛ آن قدر که بعد از مدتي براي تحت نظر بودن در بيمارستان بستري شدند. تمام اخبار و اطلاعات درباره وضعيت امام(ره) به سران نظام داده شد. اميدي نبود. از همان موقع نگراني هايي درباره رهبر آينده شروع شد.
در روز پاياني عمر امام(ره) وقتي که ايشان زير دستگاه تنفس مصنوعي بودند، در جماران، آقايان خامنه اي، هاشمي رفسنجاني، ابراهيم اميني، خلخالي، مشکيني و... که از سران نظام و مجلس خبرگان بودند، جلسه اي تشکيل دادند تا درباره آينده صحبتي کنند. در اين جلسه دو ديدگاه مطرح شد؛ رهبري فرد و رهبري شورايي. اتفاق نظر بيشتر روي رهبري شورايي بود اما نکته اينجا بود که در کميسيون ولايت فقيه، شورايي بودن رد شده بود. تماس ها برقرار شد؛ از همه اعضاي خبرگان خواسته شد که به يک جلسه فوق العاده بيايند.
اتفاقي که گريزي از آن نبود افتاد. خبر فوت امام (ره) را حاج احمد آقا به مسوولان رساند. ولوله اي ميان بزرگان افتاد. همه دل هايشان شکسته بود.

قائم مقامي که رهبر نشد
 

در برهه اي آيت الله منتظري قائم مقام ولي فقيه بود. اين جايگاه از طرف خبرگان رهبري با عنوان قائم مقام تعريف نشد و تصميمي که خبرگان رهبري در سال 1364 به آن رسيدند، اين بود که خبرگان در آن زمان آقاي منتظري را مصداق اصل 107 قانون اساسي مي داند که مورد پذيرش مردم براي رهبري آينده جمهوري اسلامي است.
قرار بر اين شد که اين خبر علني نشود، ولي زمزمه هاي اعضاي خبرگان، زمينه سازي مطبوعات و نزديکان آقاي منتظري باعث شد که اين خبر صورت رسمي و علني بگيرد و بعد از آن نهادي به وجود بيايد به نام «قائم مقام رهبري» که بسياري از تصميمات در آن گرفته شود. اين روند ادامه داشت تا موضوع صورت ديگري به خود گرفت و بعضي از مسائل، به خصوص دخالت ديگران در تصميمات آقاي منتظري باعث شد امام در نامه اي عملاً ايشان را از قائم مقامي عزل کنند.
در اين بين دو نفر از معتمدان دفتر امام (ره) (قربان علي دري نجف آبادي و عبدالله نوري) براي مذاکره و تغيير فضاي ايجاد شده به قم رفتند و نتيجه مذاکرات اين دو با آيت الله منتظري، شد نامه استعفاي ايشان.

شرط مرجعيت چه شد
 

بعد از رفع مساله استعفاي آقاي منتظري بحث مرجعيت پيش آمد که يکي از شرايط رهبري بود؛ يعني در اصل 107 و109 قانون اساسي (قبل از بازنگري) صحبت از شرط مرجعيت به ميان آمده بود و مراد از مرجعيت در اين اصل، شخصي بود که در بين مردم مرجع تقليد شناخته شده بود.
البته امام (ره) در جواب نامه اي که آقاي مشکيني درباره اين شرط پرسيده بود، جواب داده بودند: « ما که نمي توانيم نظام اسلامي مان را بدون سرپرست رها کنيم. بايد فردي را انتخاب کنيم که از حيثيت اسلامي مان در جهان سياست و نيرنگ دفاع کند. من از ابتدا معتقد بوده و اصرار داشتم که شرط مرجعيت لازم نيست. مجتهد عادل مورد تأييد خبرگان محترم سراسر کشور کفايت مي کند.»
دو جبهه تشکيل شد؛ عده اي از اعضاي خبرگان به نظر امام(ره) به عنوان حکم حکومتي استناد مي کردند و عده اي ديگر با اين استدلال که نظر امام (ره)، نبايد ملاک عمل مجلس قرار بگيرد، بر اصل مرجعيت تاکيد داشتند.
بعضي آيت الله گلپايگاني را براي رهبري معرفي کردند و به مرجعيت ايشان تاکيد کردند و چون ايشان با توجه به ضعف جسماني ممکن بود نتوانند به خوبي از عهده امور بربيايند، آقاي خامنه اي را به عنوان جانشين معرفي کردند. عده اي هم از شوراي رهبري دفاع مي کردند که در اين باره سه پيشنهاد با ترکيب هاي مختلف ذکر شد:
ترکيب اول: « آيت الله خامنه اي، آيت الله مشکيني و آيت الله موسوي اردبيلي.»
ترکيب دوم:« آيت الله خامنه اي، آيت الله مشکيني، آيت الله موسوي اردبيلي، آقاي هاشمي رفسنجاني و سيد احمد خميني.»
ترکيب سوم: « آيت الله خامنه اي، آيت الله مشکيني، آيت الله موسوي اردبيلي، آيت الله فاضل لنکراني و آيت الله جوادي آملي.»
اما بعد از کش و قوس هاي فراوان بالاخره رأي گيري صورت گرفت و بر اين اساس، 45 نفر به رهبري فرد و بيست و چند نفر به شوراي رهبري رأي دادند؛ نکته جالب اينجا بود که رئيس جمهور وقت- آقاي خامنه اي- يکي از مخفالفان رهبري فرد بود.

رهبر انتخاب شد
 

در اثناي جلسه فوق العاده خبرگان عده اي نام آيت الله خامنه اي را به عنوان رهبر مطرح کردند. اولين کسي که به مخالفت با اين پيشنهاد پرداخت خودشان بودند. خود ايشان در اين باره گفته اند: « بالاخره در مجلس خبرگان بحث هايي پيش آمده و حرف هايي زده شد. در همان مجلس کوشش، تلاش و استدلال کردم تا اين کار صورت نگيرد ولي انجام گرفت و اين مرحله گذشت.»
مخالفت خود آقاي خامنه اي که از سر احساس مسئوليت و تواضع بود؛ در نظر اعضاي مجلس تأثيري نداشت. مثلاً آقاي آذري در جلسه گفتند: «نه خير، قطعاً شما از پس اين کار برمي آييد و بايد اين پيشنهاد را قبول کنيد.»
آقاي خامنه اي به آقاي آذري جواب دادند: « آقاي آذري! اگر من به عنوان رهبر انتخاب شوم، آيا شما حاضريد تمام حرف ها و دستورات مرا گوش کنيد؟»
آقاي آذري هم در جواب گفتند: « بله من به عنوان وظيفه شرعي بر خود واجب مي دانم که هرچه شما دستور مي دهيد، عمل کنم.» و به اين ترتيب آقاي خامنه اي به عنوان کانديداي اصلي رهبري معرفي شدند اما بعد از آن بحث اصلي راجع به اين بود که آيت الله خامنه اي اهليت رهبري دارند يا نه؟

نقل قول هاي سرنوشت ساز
 

يکي از عوامل بسيار مهم علاوه بر اجماع کلي مجلس خبرگان رهبري که باعث شد انتخاب آيت الله خامنه اي با سرعت بيشتري صورت بگيرد، جلسه اي بود که با حضور سران سه قوه و مسوولان نظام خدمت امام (ره) تشکيل شده بود. در اين جلسه مسوولان نگراني خودشان را از خلا رهبري بعد از ايشان (با توجه به عزل آقاي منتظري) ابراز مي کنند و امام (ره) در پاسخ آنها مي گويد: « خلا رهبري پيش نمي آيد، همين آقاي خامنه اي {مناسب است}». در اين جلسه آقاي خامنه اي از امام (ره) درخواست مي کنند که ذکر مطالب اين جلسه را تحريم کنند و امام (ره) هم چنين مي کنند.
ماجراي اين جلسه در مجلس خبرگان توسط حاضران تاييد شد. آقاي هاشمي هم در جلسه خبرگان رهبري درباره اين موضوع گفتند: « در جلسه اي که تنهايي خدمت امام (ره) رسيدم مطالب خود را با صراحت بيشتر بيان کردم و گفتم:« آقا با وضعيت به وجود آمده درباره رهبري چه کنيم؟ ما که کسي را نداريم؟ امام (ره) فرمودند: با وجود آقاي خامنه اي چرا اين قدر ترديد به خود راه مي دهيد؟»
آقاي هاشمي همچنين آيت الله اردبيلي را هم به عنوان شاهد مي گيرد و آقاي اردبيلي هم خاطره اي از طرف سيد احمد خميني ذکر مي کند؛ او مي گويد: « گويا يک وقتي که آقاي خامنه اي رئيس جمهور بودند به يک سفر خارجي رفته بودند که تصاوير آن هم از تلويزيون پخش مي شد، در اين حين حاج احمد آقا مي گويند: ايشان (آقاي خامنه اي) براي رياست جمهوري صلاحيت دارند. حضرت امام هم در پاسخ مي فرمايند: «براي رهبري هم صلاحيت دارند.»
اين نقل قول ها به همه ترديدها پايان داد. سرانجام در راي گيري نهايي در مجلس 80/9 درصد حاضران در مجلس که شامل 72 درصد کل اعضا بودند به رهبري آقاي خامنه اي رأي دادند و ايشان رهبر شدند.

جلسات فقهي
 

اما نکته اي که هنوز وجود داشت بحث مرجعيت آيت الله خامنه اي بود. براي اينکه در اين مورد شبهه و شکي ايجاد نشود و صلاحيت علمي و ديني ايشان بر همگان محرز شود بعد از انتخاب آيت الله خامنه اي، سلسله جلساتي فقهي اي با اعضاي شوراي نگهبان برگزار شد.
آيت الله خامنه اي در اين باره فرمودند که همه فقها منصوب به امام (ره) باشند. اين جلسات برگزار شد و افرادي مانند حضرات آيات خزعلي، محمدي گيلاني، مهدوي کني، امامي کاشاني، يزدي و... در اين جلسات حضور داشتند که بعدها اين مجموعه مباحث به صورت مقالات و جزواتي توسط آيت الله هاشمي شاهرودي و آيت الله محمد مؤمن جمع آوري شد.
آيت الله محمد مؤمن درباره وجهه علمي آيت الله خامنه اي مي گويد: « من با آيت الله خامنه اي ارتباط داشتم اما چون در مورد مسائل فقهي، علمي و اسلامي نبود در پي برگزاري اين جلسات فهميدم که ايشان از نظر علمي- اجتهادي بسيار توانمند هستند.»

همراهي رهبر
 

بعد از انتخاب ايشان به رهبري بسياري از آيات عظام و مراجع تقليد؛ آيت الله خامنه اي را مورد تأييد قرار دادند و از ايشان حمايت کردند. اين در حالي بود که رسانه هاي خارجي اين انتخاب را شروع جنگ قدرت در ايران مي دانستند ولي اين تأييدات جوابي بود بر تمام دشمنان ايران اسلامي:
آيت الله گلپايگاني: «از خداوند متعال مسألت دارم که تأييدات خود را در منصب حساس رهبري جمهوري اسلامي مستدام بر شما بدارد.»
آيت الله اراکي: « انتخاب شايسته حضرتعالي مايه دلگرمي و اميدواري ملت قهرمان ايران است.»
آيت الله بهاءالديني: « از همان زمان، رهبري را در آقاي خامنه اي مي ديدم؛ چرا که ايشان ذخيره الهي براي بعد از امام (ره) بوده است. بايد او را در اهدافش ياري کنيم.»
آيت الله ميرزا هاشم آملي:« انتخاب شايسته شما از سوي مجلس خبرگان موجب اميد و آرامش شد؛ چرا که شما شخصيتي متفکر، عارف به اسلام و صاحب درايت و تدبير هستيد.»
آيت الله سيد کاظم حائري: « آنچه براي من خيلي مشخص بود، مسأله اخلاص ايشان است که ايشان جز خدا چيزي را در نظر ندارند. اخلاص ايشان خيلي روشن است براي من.»
آيت الله يوسف صانعي:« آيت الله خامنه اي، نه تنها مجتهد مسلم است بلکه فقيه جامع الشرايط و واجب التباع هم هست.»
آيت الله مهدوي کني:« اين الهامي بود از الهامات الهي و هدايتي از هدايت معنوي روح حضرت امام(ره).»
آيت الله هاشمي رفسنجاني:« تمام مناصبي که آيت الله خامنه اي قبول کردند با اصرار فراوان ديگران بوده و در قلب اين مرد، غير از اطاعت خداوند و خدمت و اداي فريضه الهي، چيز ديگري وجود ندارد.»
و اينها تنها گوشه هايي از تاييدات آيات عظام هستند.
منبع: نشريه همشهري قرآن (آيه) شماره2