احکام کسب و کار
احکام کسب و کار
احکام کسب و کار
نويسنده: روح الله حبيبيان
اندر فوايد کار
و صدالبته ناگفته نماند که اين فعاليت ها زمينه فراهم کردن پس انداز مالي را نيز به دنبال دارد و اگر رفقاي ناباب و البته شکم مبارک و ساير هوس هاي پرخرج و برج بگذارند، آخر تابستان در حساب ذخيره ارزي بچه ها چيزي مي ماند تا کفاف آرزوهاي کوچک و نيمه بزرگ شان را بدهد و چند مثقالي از بار دوش پدر بزرگوار کم کند. اتفاقاً اين تجربه کسب درآمد، رابطه مستقيمي با شکل مصرف و کيفيت و کميت هزينه افراد نيز دارد؛ چون تحمل رنج و سختي کسب پول، خواسته يا ناخواسته باعث مي شود انسان در هزينه کردن هاي بعدي نيم نگاهي هم به دشواري به دست آوردن اين «چرک کف دست» داشته باشد و معناي کلام پدر بزرگوار را وقتي در برابر درخواست هاي مکرر پول توسط فرزندان مقاومت نشان داده و مي فرمايد: « مگر پول علف خرس است!» بهتر درک کند. البته که چه ربطي بين پول و خرس و علف وجود دارد و اصولاً آيا خرس علف خاصي مي خورد و آيا اين علف همه جا يافت مي شود و ... الله اعلم!
الفقه ثم المتجر
اگر به استفتائات يا رساله مرجع تقليدتان سري بزنيد با مواردي مواجه مي شويد که افراد به خاطر عدم اطلاع کافي از اصول شرعي تجارت و ساير فعاليت هاي اقتصادي پس از سال ها متوجه مي شوند که همه درآمدشان حرام يا مخلوط به حرام بوده و اين بدترين مصيبت است. اين ها همه نشانه هاي درستي کلام مولاي ما اميرالمومنان است که در بازار کوفه تازيانه به دست، قدم مي زد و به فروشندگان هشدار مي داد: « الفقه ثم المتجر؛ اول دانش و آگاهي احکام، آنگاه تجارت.»
ما هم در اين شماره به برخي نکات مفيد در خصوص فعاليت هاي گوناگون اقتصادي، به خصوص آن چه به درد شاغلين مي خورد اشاره مي کنيم. ( حال شاغلين موقت تابستان باشند، خواه شاغلين دائم)
تاجر يا موجر!
شکل معروف اين قسم، همان قرارداد استفاده از منافع يک منزل يا يک مغازه است اما در واقع به خدمت گرفتن يک کارگر، بردن لوازم خانگي براي تعمير به تعميرگاه و حتي سوار شدن ماشين براي رسيدن به خانه و مدرسه و ... نوعي اجاره کردن است. در اين نوع معامله، مشتري فردِ داراي مهارت يا توانمندي خاص را اجير مي کند تا در ازاء مبلغ معيني کاري را براي او انجام دهد.
آيا وکيلم؟!
حتماً مي پرسيد با اين وضعيت لازم است ما براي خريدن دو تا نان لواش هم در آن شلوغي نانوايي با شخص شاطر صيغه عقد بيع بخوانيم؟ مثلاً( بعت هذين اللواشين بثمانين تومان)! و او هم از کنار تنور داد بزند (قبلت قبلت!!) در حالي که اين طور نيست. چون اين کار معقول و حتي شدني نيست. به همين خاطر فقها شکل رايج معاملات بين مردم، به خصوص در معاملات عادي و کم ارزش را نوعي توافق دو طرفه صحيح مي دانند که « معاطات» خوانده مي شود . يعني دو طرف به نحوي اعلام رضايت مي کنند که هر کدام از مال ديگري استفاده کند، مشتري از نان فروشنده و فروشنده از پول مشتري!
ناگفته نماند رضايت و توافق دو طرف معامله و قرارداد، جاي بقيه شرايط شرعي لازم را نمي گيرد. والاّ بين نزول ده و نزول بگير هم در بسياري از موارد رضايت و توافق کامل وجود دارد!
حساب حسابه، کاکا برادر!
اشتباه رايج در اين موارد به تعيين نرخ دستمزد بر مي گردد که معمولاً در ابتدا توافقي بر سر آن مي شود. ولي پس از پايان کار، چانه زني بر سر قيمت شروع مي شود.
البته در بسياري از مشاغل که بر اساس قانون نرخ گذاري اصناف، قيمت خدمات معين است کار راحت مي شود، زيرا صحبت نکردن از قيمت، به معناي توافق دو طرف بر همان نرخ مصوب محسوب مي گردد، اما در برخي موارد مساله اين طور نيست. مثل کسي که کاري را از شما مي خواهد و مي گويد:«اين زحمت را براي من بکش،از خجالتت در مي آيم» يا ماشيني را به کمک ذکر مهم و موثر «دربست» متوقف مي کنيد؟! و وقتي مي پرسيد تا فلان جا چند؟ راننده مي گويد « بشين دعوامون نمي شه!»
اين موارد در پايان کار دو صورت دارد: يا کار به صورت توافق و نوعي مصالحه حل مي شود و يا مساله بيخ پيدا مي کند و همان راننده خندان که مي گفت دعوايمان نمي شود با يک دست، يقه شما را محکم گرفته و با دست ديگر قفل فرمان ماشين را به هوا بلندکرده!؟ در اين موارد قانون و قاعده مراجعه به «اجره المثل» يا همان عرف بازار است. در واقع در اين شرايط لازم است شما قيمت متعارف کار انجام شده را با رعايت شرايط و موقعيت هاي خاص آن به فرد بپردازيد.
صد در صد حلال، ولي بي وسواس
مثلاً اگر در يک مغازه عرضه و فروش محصولات صوتي و تصويري کار مي کنيد، نبايد به انجام کارهايي مانند فروش نوارها يا CD هاي غير مجاز يا تکثير آن ها بپردازيد و اگر قرار باشد بخشي از مسئوليت شما انجام اين کارها و مانند آن باشد حرام است و حق پول گرفتن در قبال آن را نداريد؛ چون در برابر کار حرام نمي توان پول گرفت. البته بايد توجه داشت دقت در اين مساله نبايد به وسواس هاي بي مورد و تفحص هاي بي دليل کشيده شود و رسيدن به يقين در حلال بودن همه معاملات و فعاليت هاي صاحب فروشگاه ضرورت ندارد، بلکه مي توان بسياري از کارهاي مسلمان را حمل بر صحت کرد، به شرطي که برخي حرام هايي که روشن است را به بهانه حقوق خوب يا با کلاس بودن کار و ... زير سبيلي رد نکنيد.
هنر هنرشناسي
عبادات مالي
منبع: نشريه ديدار آشنا شماره 128
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}