افسردگي و اضطراب


 






 
افسردگي و اضطراب از شايع ترين بيماري هاي روانپزشكي به شمار مي رود.بطور آماري از هر پنج زن، سه زن و از هر پنج مرد دو مرد در طول عمر دچار عارضه ي افسردگي و اضطراب مي شوند.اين بيماري ها جزو بيماري هاي مزمن و گاه ناتوان كننده هستند كه در صورت عدم درمان باعث اختلال در عملكرد اجتماعي، فردي، شغلي و زناشويي بيمار مي شوند.از جمله علايم شايع در بيماري افسردگي، كاهش سطح انرژي، احساس بي حسي و ضعف، احساس يأس و نااميدي، عدم احساس لذت، انزوا طلبي، اختلال درتمركز و حافظه، اختلال در اشتها، وزن و خواب، اختلال در عملكرد جنسي، دل مشغولي با احساس گناه، خود سرزنشگري و گاه خود كشي است.
در مورد عارضه ي اضطراب، بيمار در بسياري از مواقع با علايم جسمي مانند تهوع،استفراغ، اسهال، تپش قلب، احساس تنگي نفس، دردهاي قفسه سينه با دردهاي جسمي بدون علت در اندام ها، سر درد، بي خوابي، سرگيجه،و سبكي درسر، تعريق، لرزش و مورمور شدن اندام ها، عدم تمركز، اختلال حافظه، ناراحتي گوارشي به صورت احساس نفخ، يبوست و درد هاي گوارشي و تكرر ادراري به پزشك مراجعه مي كند.
بيماران مضطرب همچنين دچار علايم احساس لقمه در گلو، دلشوره، نگراني هاي بدون علت و اختلال خواب، اشتها و عملكرد جنسي هستند.بسياري از اين بيماران به علت شكايات جسمي به كلينيك هاي داخلي يا جراحي مراجعه مي كنند و در مورد وضعيت خود دچار نگراني هاي شديد هستند.بيماري هاي اضطرابي شامل چندين اختلال هستند؛ از جمله وسواس هاي فكري و عملي به صورت افكار مزاحم و تكراري و شديد آزار دهنده كه بيمار در مورد آن احساس گناه مي كند و در بسياري موارد از بازگو كردن آن امتناع مي ورزد.در مواردي بيمار براي خلاصي از اين افكار مزاحم نياز به صرف انرژي يا انجام اعمال تكراري كه براي سايرين بي معني است دارد.نوع ديگر اضطراب به صورت حملات ترس شديد و بدون علت است كه بيمار بطور ناگهاني دچار حملات ترس و وحشت شديد و احساس مرگ يا سكته مي شود و در مواقع عادي بيمار هميشه نگران تكرار اين حالت است.در بسياري مواقع بيمار به علت از خروج از خانه به تنهايي يا احساس عدم كنترل در جاهاي شلوغ خانه نشين مي شود.نوع شايع ديگر اضطراب، ترس از حضور در جمع، حيوانات، حشرات، ارتفاع، فضاي بسته يا آسانسور، خون و تزريق است.
از انواع ديگر اضطراب عمومي احساس بي قراري، عصبانيت، خلق گرفته، عدم تمركز، احساس سنگيني، درد در اندام ها، احساس خستگي و اختلال در خواب است.اين حالات خصوصاً در خانم ها در زمان هاي خاص مانند عادات ماهانه، پس از زايمان، سقط و دوران يائسگي شايع تر است.بيماران مبتلا به اضطراب و افسردگي از اختلالات شناختي مانند احساس منفي از خود، عملكرد خود و آينده ي خود كه موجب عدم اعتماد به نفس مي شود رنج مي برند.از مشكلات ديگر اين بيماران تفكر خوب و بد است كه تمام افراد و مسايل زندگي را به صورت خوب مطلق يا بد مطلق مي بينند.
اين بيماران حتي در مورد مسايلي كه به آنها ربطي ندارد خود را مقصر دانسته و سرزنش مي كنند.اين بيماران موفقيت هاي خود را كوچك و بي ارزش مي شمارند و شكست خود را بزرگ و به تمام زندگي بسط مي دهند و اين مسأله احساس بي ارزشي و عدم اعتماد به نفس را براي آنها به دنبال دارد.
منبع:هفت روز زندگي شماره 94.