نويسنده:محمد همدانی
منبع : اختصاصي راسخون


 
چکیده:
بوده و باید به عنوان سمبل ضد ارزش معرفی گردد؟ یا ارزش مثبت هم دارد. سپس به دو دسته از آیات که یک دسته به مذمت دنیا طلبان پرداخته، و آیاتی که خواستن دنیا را مذموم ندانسته و حتی به آن ترغیب نموده است، خواهیم پرداخت. در قسمت دیگر، ترجیح دنیا بر آخرت (دنیا طلبی) را مورد بررسی قرار داده و آثار آن را بیان می نمائیم. به دنبال آن به این پرسش پاسخ خواهیم داد که آیا هر عملی که در نظر مردم، نیک به شمار آید، در محضر خدا هم پذیرفتنی است و یا شرایطی دارد؟ و پس از آن خواهیم گفت که موفقیت در دنیا عاملی برای نجات در آخرت نیست ولی تفکر در امر دنیا و آخرت، عاملی برای نجات است. سپس به اقسام مردم در قبال دنیا و آخرت اشاره نموده و در پایان از نوشتار حاضر نتیجه گیری خواهیم نمود.
کلید واژه: دنیا، مذموم، ممدوح، دنیا طلبی، قرآن.
مقدمه
"دنیا پرستی ریشه همه بدکرداری های ماست (الدُنیا رَأسُ کُلِّ خَطیئَه)"،"دنیا ملعون است"، "دنیا کالائی بیش، نیست"، و یا "دنیا تجارت خانه آخرت است"، "لا تَنسَ نَصیبَکَ مِنَ الدُنیا ( بهره خود را از دنیا فراموش نکن)". وقتی به این گونه احادیث و آیات درباره دنیا برخورد می کنیم در ابتدا دچار یک سر در گمی و دو گانگی نسبت به دنیا خواهیم شد و این سئوال در ذهن ایجاد می شود که بالاخره دنیا چیز خوبی است یا بد؟ آن را دوست بداریم یا نه؟ برای آن تلاش نمائیم یا نسبت به آن بی تفاوت باشیم؟ نهج البلاغه، مطالب اخلاقی و آیات قرآنی، ما را از دنیا بر حذر می دارند و مرتباً گوشزد می کنند که در دام این عجوزه هزار داماد، گرفتار نشویم. همه این ها می طلبید که تحقیقی راجع به این سئوال های ذهنی انجام گردد. مقاله حاضر بحث آیاتی از قرآن که لفظ دنیا در آن وارد شده است را پی می گیرد که اگر بنا به انجام تحقیقی جامع و مانع درباره دنیا باشد باید تمام آیات قرآن بررسی گردد زیرا به نظر بنده چون قرآن برنامه زندگی است، همه آن مربوط به بحث دنیا می باشد. چنین تحقیقی بسیار فراتر از یک مقاله بوده به چندین جلد کتاب خواهد رسید که فعلا مجال آن نیست و به هر حال "جِئْنا بِبِضاعَةٍ مُزْجاةٍ". کتاب دنیا و آخرت از نگاه قرآن و حدیث، در این موضوع و در دو جلد نوشته شده است که به نظر بنده با این که بسیار ارزشمند و پر بهاست ولی بیشتر، بحث روائی بوده و در آن،کمتر به قرآن پرداخته شده است. در 126آیه از قرآن کریم، ریشه «دَنَوَ» موجود است که در 111آیه، لفظ دنیا وجود دارد. در این مقاله سعی شده است که همه آیات، بررسی گردد.

دنیا چیست؟
 

کلمه دنیا مؤنث کلمه ادنی است. در قرآن، دنیا همواره به عنوان وصف بوده و هرگز به عنوان اسم جنس، به کار برده نشده است. اما این که موصوف آن چیست؟ در آیات زیادی به عنوان توصیفی برای زندگی، به کار رفته است: "الحیوه الدنیا" و در مقابل، کلمه آخرت نیز وصفی دیگر، برای زندگی می باشد:"الحیوه الآخره". در همه کاربردها، دنیا به معنای نزدیک تر(1) آمده است و در واقع، دنیا و آخرت دو وضع برای زندگی یک موجود زنده هستند که می تواند دو گونه حیات داشته باشد؛ یکی زندگی فعلی و نزدیک تر و دیگری زندگی دورتر و آینده اش. (انسان و جن دارای دو حیات هستند).(2) در قرآن (3)، زندگی پیش از مرگ، با چهار نام به کار برده شده است(4):
حیات دنیا: «يَعْلَمُونَ ظَاهِرًا مِّنَ الحَْيَوةِ الدُّنْيَا وَ هُمْ عَنِ الاَْخِرَةِ هُمْ غَافِلُون؛ از زندگى دنيا، ظاهرى را مى‏شناسند، و حال آن كه از آخرت غافلند». (روم:7)
زندگی نخست: «وَ هُوَ اللَّهُ لَا إِلَاهَ إِلَّا هُوَ لَهُ الْحَمْدُ فىِ الْأُولىَ‏ وَ الاَْخِرَةِ وَ لَهُ الْحُكْمُ وَ إِلَيْهِ تُرْجَعُون؛ و اوست خدا [يى كه‏] جز او معبودى نيست. در اين [سراىِ‏] نخستين و در آخرت، ستايش از آن اوست، و فرمان، او راست و به سوى او بازگردانيده مى‏شويد».(قصص:70)
ادنی: «یَأْخُذُونَ عَرَضَ هَذَا الْأَدْنىَ‏ وَ يَقُولُونَ سَيُغْفَرُ لَنَا وَ إِن يَأْتهِِمْ عَرَضٌ مِّثْلُهُ يَأْخُذُوه؛ آن گاه بعد از آنان، جانشينانى وارث كتاب [آسمانى‏] شدند كه متاع اين دنياى پست را مى‏گيرند و مى‏گويند: «بخشيده خواهيم شد.» و اگر متاعى مانند آن به ايشان برسد [باز] آن را مى‏ستانند».(اعراف: 169)
2عاجله: «مَّن كاَنَ يُرِيدُ الْعَاجِلَةَ عَجَّلْنَا لَهُ فِيهَا مَا نَشَاءُ لِمَن نُّرِيدُ ثُمَّ جَعَلْنَا لَهُ جَهَنَّمَ يَصْلَئهَا مَذْمُومًا مَّدْحُورًا؛ هر كس خواهان [دنياى‏] زودگذر است، به زودى هر كه را خواهيم [نصيبى‏] از آن مى‏دهيم، آن گاه جهنم را كه در آن خوار و رانده داخل خواهد شد، براى او مقرر مى‏داريم».(اسراء: 18) این الفاظ با یکدیکرمرادفند و منظور از همه این ها همین حیات و زندگی موجود، می باشد. مصادیق دنیا و بعضی از ویژگی های آن در بعضی از آیات قرآن ذکر گردیده که در ذیل به آن ها اشاره می نمائیم:

مصادیق دنیا:
 

در آیه14 سوره مبارکه آل‏ عمران می فرماید: «زُيِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَواتِ مِنَ النِّساءِ وَ الْبَنينَ وَ الْقَناطيرِ الْمُقَنْطَرَةِ مِنَ الذَّهَبِ وَ الْفِضَّةِ وَ الْخَيْلِ الْمُسَوَّمَةِ وَ الْأَنْعامِ وَ الْحَرْثِ ذلِكَ مَتاعُ الْحَياةِ الدُّنْيا وَ اللَّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الْمَآبِ؛ (اكنون از سبب آن چه مردم را از صراط مستقيم و راه راست به راه باطل و نادرستى مي كشاند خبر داده مي فرمايد:) زينت داده شده و آراسته گرديد (شيطان آراسته گردانيد) براى مردم دوستى آرزوهاى نفس كه آن زنان و فرزندان و دارائي هاى بسيار از طلا و نقره بر سر هم توده و گرد شده و اسب هاى نيكو (يا علامت و نشانه‏دار، يا اسب هايى كه در چراگاه براى چرا رها شده‏اند) و چهار پايان (: شتر و گاو و گوسفند) و كشتزار است، آن چه بيان شده كالاى زندگى دنيا است (كه فانى مي شود) و نزد خدا است جاى بازگشت نيكو (بهشت جاويد و نعمتهاى هميشگى)».(5) در این آیه نکته بسیار ظریف و زیبائی نهفته است و آن این که خداوند در معرفی دنیا، "حبّ" این موارد را به عنوان مصداق دنیا (طلبی)معرفی می نماید. در سوره كهف آیه 46 می فرماید: «الْمالُ وَ الْبَنُونَ زينَةُ الْحَياةِ الدُّنْيا وَ الْباقِياتُ الصَّالِحاتُ خَيْرٌ عِنْدَ رَبِّكَ ثَواباً وَ خَيْرٌ أَمَلاً؛ (و پس از بيان فناء و نيست شدن زندگانى دنيا درباره مال و دارايى و فرزندان كه بزرگ ترين زينت و آرايش زندگانى دنيا است مي-فرمايد:) مال و دارايى و فرزندان زينت و آرايش دنيا است (كه به زودى فانى و نابود خواهد شد و به جز حسرت و اندوه سودى نخواهد داشت) و كارهاى نيكو (مانند به جا آوردن نمازهاى پنجگانه و روزه و حجّ و انفاق و بخشش به ناتوانان) كه (فائده و سودش هميشه) باقى و پايدار است، نزد پروردگارت بهتر است از روى ثواب و پاداش و بهتر است از روى اميدوارى (بهتر است كه در آخرت پاداش نيكو و بهترين آرزو و اميد را در بر دارد».(6)

ویژگی های دنیا: (7)
 

در آیات شریفه قرآن، خواص و ویژگی های زندگی دنیا بیان گردیده است که در ذیل به آن اشاره می نمائیم:
1.دنیا سرای آزمایش است: «إِنَّا جَعَلْنَا مَا عَلىَ الْأَرْضِ زِينَةً لهََّا لِنَبْلُوَهُمْ أَيهُُّمْ أَحْسَنُ عَمَلا؛ در حقيقت، ما آن چه را كه بر زمين است، زيورى براى آن قرار داديم، تا آنان را بيازماييم كه كدام يك از ايشان نيكوكارترند».(8) خداوند در آیه دیگری ضمن اشاره به فریبنده بودن دنیا، آن را مایه امتحان بشر شمرده اند: «وَ مَا الْحَياةُ الدُّنْيا إِلاَّ مَتاعُ الْغُرُور*ِلَتُبْلَوُنَّ فىِ أَمْوَالِكُمْ وَ أَنفُسِكُمْ؛ و زندگى دنيا جز مايه فريب نيست * قطعاً در مال ها و جان هايتان آزموده خواهيد شد».(9) در آیه 131 سوره طه، خداوند، نعمت هائی را که به کفار عطا کرده است را مایه آزمایش آن ها تلقی نموده و فرموده است: « و زنهار به سوى آن چه اصنافى از ايشان را از آن برخوردار كرديم [و فقط] زيور زندگى دنياست تا ايشان را در آن بيازماييم، ديدگان خود مدوز، و [بدان كه‏] روزىِ پروردگار تو بهتر و پايدارتر است».‏
2.دنیا کالای اندک است:
یکی از مظاهر حب دنیا حب جان است که در آیه 77 سوره نساء به آن هایی که در راه خدا از جهاد ابا می کنند اشاره نموده که از ترس جانشان و حبّ به دنیا به خدا شکایت می کنند که چرا برای ما حکم جهاد نمودی و خداوند به آن ها گوشزد می نماید که دنیا در برابر آخرت، کالای کمی بیش نیست: « گفتند: «پروردگارا، چرا بر ما كارزار مقرّر داشتى؟ چرا ما را تا مدّتى كوتاه مهلت ندادى؟» بگو: «برخوردارى [از اين‏] دنيا اندك، و براى كسى كه تقوا پيشه كرده، آخرت بهتر است، و [در آن جا] به قدر نخِ هسته خرمايى بر شما ستم نخواهد رفت». (10) در آیات دیگری نیز در این باره که دنیا در برابر آخرت بی ارزش است و به عنوان کالائی بیش، به حساب نمی آید؛ اشاره گردیده است.(11)
3.دنیا بازیچه است:
از ویژگی های دیگر دنیا در قرآن این است که دنیا بازیچه ایست که ارزش دل بستن ندارد. در آیات 64 سوره عنكبوت، 36محمد و 35زخرف دنیا به عنوان لهو و لعب معرفی گردیده است(12) و در آیات دیگر به بازیچه های دنیا اشاره نموده، می فرماید: « اعْلَمُوا أَنَّمَا الْحَياةُ الدُّنْيا لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ زينَةٌ وَ تَفاخُرٌ بَيْنَكُمْ وَ تَكاثُرٌ فِي الْأَمْوالِ وَ الْأَوْلادِ كَمَثَلِ غَيْثٍ أَعْجَبَ الْكُفَّارَ نَباتُهُ ثُمَّ يَهيجُ فَتَراهُ مُصْفَرًّا ثُمَّ يَكُونُ حُطاماً وَ فِي الْآخِرَةِ عَذابٌ شَديدٌ وَ مَغْفِرَةٌ مِنَ اللَّهِ وَ رِضْوانٌ وَ مَا الْحَياةُ الدُّنْيا إِلاَّ مَتاعُ الْغُرُور؛ِ (و چون كفر و نفاق به سبب حبّ و دوستى و شهوات و خواهش هاى دنيا است، مردم را به حقارت و پستى آن آگاه ساخته مي فرمايد: اى مردم) بدانيد كه زندگى دنيا بازيچه و بيهوده و آرايش (نيكويى ظاهرى) و فخر و سرفرازى يكديگر ميان شما و افزون‏ طلبى در دارايي ها و فرزندان است (و چون اين چيزها زود از دست مي رود انسان عاقل نبايد دل به آن بندد، و بدانيد) دنيا مانند بارانى است كه (سبز و خرّمى) گياه آن و آن چه را كه از زمين مي روياند كشاورزان را به شگفت آورد، پس از آن خشك گردد، سپس (اى بيننده) آن را (بعد از سبزى و خرمى) زرد شده ببينى، آن گاه ريزه ريزه و در هم شكسته (كاه) گردد، و در آخرت و سراى ديگر (براى كسى كه دنيا به او روى آورده و به وسيله آن آخرت را نطلبيده) عذاب و شكنجه سخت، و (براى كسى كه به وسيله آن آخرت را خواسته) مغفرت و آمرزش و رضوان و خوشنودى (رحمت و مهربانى خداى تعالى) است، و زندگانى دنيا (چيزى) جز كالا و سود بيهوده (كه زود از دست مي رود) نيست».(13)
در ترجمه فیض الاسلام ذیل آیه 32 سوره أنعام آورده است: « چون دوست داشتن لذّات و خوشي هاى دنيا انسان را از تفكّر و انديشه در آيات و نشانه‏هايى كه دلالت بر معاد و بازگشت دارد باز مي دارد، درباره پستى آن و شرافت و نيكى آخرت مي فرمايد: « حيات و زندگانى (اعمال و كردار) دنيا (هر گاه براى آخرت نباشد) جز بازيچه و بيهوده (باطل و نادرست و غرور و فريب كه زود فانى و نيست مي گردد) چيزى نيست، و (آن براى بچّه‏ها شايسته است، و) هر آينه خانه آخرت (كه باقى و جاويد مي باشد) بهتر است براى كسانى كه (از معاصى و گناهان) پرهيزكاراند، آيا تدبّر نكرده و نمي انديشيد (تا بر شما هويدا گردد كه كدام يك از اين دو سرا بهتر است)».
4.دنیا فریبنده است:
دنیا فریباست و از کسانی که به او ابراز دلدادگی می کنند، دل می برد و برای غیر آن ها هم فریبندگی می نماید و بسیاری از مردم در دام او گرفتار می شوند و به فرجامی بد رهنمون می گردند و «از آن جا که بين فريب خوردن از دنيا و بازيچه گرفتن دين خدا، ملازمه است، وقتى انسان نسبت به كام گرفتن از لذت هاى مادى، افسار گسيخته شد و همه كوشش خود را صرف آن نمود، قهرا از كوشش در دين حق، ‏اعراض نموده و آن را شوخى و بازيچه مى‏پندارد»(14) تا جائی که خداوند بنده نواز و مهربان، نظر رحمتش را برمی گرداند و به پیامبرش می فرماید: «وَ ذَرِ الَّذينَ اتَّخَذُوا دينَهُمْ لَعِباً وَ لَهْواً وَ غَرَّتْهُمُ الْحَياةُ الدُّنْيا؛ و رها كن و واگذار كسانى را كه دين و آئينشان را بازيچه و بيهوده گرفته‏اند (بت ها را عبادت و پرستش مي كنند) و زندگى دنيا فريبشان داده (ايشان را از انديشه در عاقبت و پايان كار بازداشته)».(15) و زیورهای دنیا در بعضی از انسان ها چنان اثر می گذارد که گویا غیر از این زیبائی های مادی، زیبایی دیگری وجود ندارد و فرای این دنیا زندگی دیگری نخواهد بود. به همین دلیل، نه تنها به فکر ایمان آوردن و انجام اعمال نیکو نیستند که مؤمنان را به علت نداشتن این دنیای مادی نیز مسخره می نمایند. قرآن در این رابطه می فرماید: «زُيِّنَ لِلَّذينَ كَفَرُوا الْحَياةُ الدُّنْيا وَ يَسْخَرُونَ مِنَ الَّذينَ آمَنُوا... ؛ (و سبب ايمان نياوردنشان آنست كه) زندگانى دنيا براى آنان كه كافر شدند زينت داده و آراسته شده (شيطان آن را براى ايشان آراسته گردانيد) و (از اين رو) آنان را كه ايمان آورده (و فقير و بينوا) اند استهزاء و ريشخند مي كنند».(16)و در بعضی از آیات قرآن کریم، علت عدم توجه به انذار انبیا را فریب خوردن از دنیا بیان نموده، می فرماید: « اى گروه جن و انس، آيا از ميان شما فرستادگانى براى شما نيامدند كه آيات مرا بر شما بخوانند و از ديدار اين روزتان به شما هشدار دهند؟ گفتند: "ما به زيان خود گواهى دهيم." [كه آرى، آمدند] و زندگى دنيا فريبشان داد، و بر ضد خود گواهى دادند كه آنان كافر بوده‏اند»(17). فریب دنیا همان طور که با بازیچه گرفتن دین، ملازم است موجب فراموش نمودن خدا می گردد که آن هم با فراموش شدن از سوی خدا ملازم است. توصیف این گروه در این آیه آمده است که می فرماید: «الَّذينَ اتَّخَذُوا دينَهُمْ لَهْواً وَ لَعِباً وَ غَرَّتْهُمُ الْحَياةُ الدُّنْيا فَالْيَوْمَ نَنْساهُمْ كَما نَسُوا لِقاءَ يَوْمِهِمْ هذا وَ ما كانُوا بِآياتِنا يَجْحَدُونَ؛ كفّار و ناگرويدگان آنانند كه دين و آئين خودشان (دين اسلام) را (كه خداى تعالى آنان را به پيروى از آن امر نموده) بازيچه و بيهوده گرفتند، و زندگى دنيا (هواى نفس، آرزوى دراز، مال و دارايى و جز آن) ايشان را فريب داد (آن ها را از ياد خدا و انديشه در پايان كار بازداشت) پس ما امروز فراموششان مي كنيم، چنان كه ايشان (در دنيا) ديدار امروزشان را فراموش كردند و آيات و نشانه‏هاى (اوامرو نواهى) ما را (از روى دشمنى و سركشى) انكار كرده و نمي پذيرفتند».(18)و(19) 5.دنیا سرای برخورداری محدود است
خداوند جلّ و علی می فرماید:« فَمَا أُوتِيتُم مِّن شىَ‏ْءٍ فَمَتَاعُ الحَْيَوةِ الدُّنْيَا وَ مَا عِندَ اللَّهِ خَيرٌْ وَ أَبْقَى‏ لِلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَ عَلىَ‏ رَبهِِّمْ يَتَوَكلَُّون؛ ‏و آن چه به شما داده شده، برخوردارى [و كالاى‏] زندگى دنياست و آن چه پيش خداست براى كسانى كه گرويده‏اند و به پروردگارشان اعتماد دارند بهتر و پايدارتر است»(20).

تمثیل هایی از دنیا(21):
 

در سوره يونس درباره کسانی که به خدا افترا بسته و نسبت فرزند داری به خدا می دهند؛ می فرماید: این ها سعادت مند نمی شوند و از نعمت های اخروی بی بهره خواهند بود و فقط در این چند روزه اندک از کالای کم دنیا بهره مند می گردند. سپس فانی بودن دنیا را به صورت مثالی در آیه 24برای مردم بیان می فرماید: « جز اين نيست كه زندگانى دنيا مانند آبى (بارانى) است كه آن را از آسمان فرود آورديم، پس گياه زمين از آن چه مردم و چهار پايان مي خورند به آن آب آميخته شود تا آن گاه كه زمين پيرايه و آرايش خود را فرا گرفته و زينت كرده و آراسته شد، و اهل و مردم آن زمين (مالكين و دارايان آن) گمان كردند كه ايشان مي توانند بر (سود بردن از گياه هاى) آن زمين دست يابند (ناگهان) امر و فرمان (آفت و آسيبى از جانب) ما در شب يا در روز بر (تباه ساختن گياههاى) آن آمده، پس آن را درو شده (از هم پاشيده و در هم ريخته) گردانيديم كه گويى ديروز اين زمين بر پا نبوده و گياهى نداشته!! اين چنين آيات و نشانه‏ها (ى قدرت و توانايى خود) را بيان كرده و آشكار مي نمائيم براى گروهى كه فكر نموده و مي انديشند».(22) و در تمثیلی دیگر آورده است: « و براى آن ها زندگى دنيا را مثل بزن كه مانند آبى است كه از آسمان فرو فرستيم پس گياهان زمين به وسيله آن (برويند و) به هم مخلوط گردند (و مناظر زيبايى پديد آيد) سپس (در اندك مدتى) به حال خشكى بازگردند به طورى كه بادها آن ها را (به همه جا) بپراكنند. و خداوند هميشه بر همه چيز تواناست».(23)در هر دو مثال،گذرا بودن و فانی بودن دنیا تذکر داده شده است، همان طور که برای این موضوع، لفظ عاجله(24) نیز برای دنیا به کار رفته است.

اهمیت دنیا و نقش آن در ساختن آخرت
 

در این بخش به تعریف اصل دنیا خواهی، خوب بودن یا بدی آن و مصادیق آن می پردازیم. آیا دنیا چیز مذمومی بوده و باید به عنوان سمبل ضد ارزش معرفی گردد؟ از آن جهت که اگر دنیا نباشد آخرتی هم به دست نمی آید و طبق احادیث، «الدُنیا مَزرَعَه الآخِرَه؛ دنیا مزرعه آخرت است» باید گفت که نه تنها مذموم نیست بلکه ارزش مثبت هم دارد. و از آن جهت که نعمت های جاویدان بهشتی در برابر کارهایی داده می شود که در عمر کوتاه دنیا انجام گرفته است. باید پرسید این همه اهانت به دنیا در قرآن و احادیث به چه دلیل می باشد؟(25) قبل از پاسخ به سئوال مذکور چند آیه راجع به دنیا خواهی بیان می نمائیم. مردم دو گروه می شوند و بعضی طالب دنیا و برخی طالب آخرت اند:«... مِنْكُمْ مَنْ يُريدُ الدُّنْيا وَ مِنْكُمْ مَنْ يُريدُ الْآخِرَةَ...؛ برخى از شما دنيا را و برخى از شما آخرت را مى‏خواهد» .(26)
پس از تقسیم مردم به دو گروه مذکور، در آیات متعدد به مذمت دنیا طلبان پرداخته، که در این بخش به آن ها خواهیم پرداخت:
« هر كس كشت آخرت بخواهد (بذر عمل براى محصول آخرت بكارد) بر كشت او مى‏افزاييم (حد اقل بهاى تفضّلى را ده برابر بهاى عادله مى‏دهيم)، و هر كس كشت دنيا بخواهد (عمل به قصد دنيا كند، ما طبق تقدير خود) از آن به او مى‏دهيم و ديگر او را در آخرت نصيبى نخواهد بود».(27) « پس، از هر كس كه از ياد ما روى برتافته و جز زندگى دنيا را خواستار نبوده است، روى برتاب».(28) « (و چون شرك و كفر مشركين بر اثر علاقه و دلبستگى به دنيا بوده و از اين رو از پيغمبر اكرم مي خواستند كوه‏هاى مكّه را طلا كند و يا گنجى براى آن ها آورد، خداى تعالى دنيا خواهان را تهديد نموده و ترسانده مي فرمايد:) هر كه زندگى دنيا و آرايش آن را خواهد جزاء كردارشان را در دنيا كامل و تمام و بى‏آنكه چيزى از آن بكاهيم به ايشان مي دهيم، و از برخورداريشان در آن كاسته نخواهد شد (تا در آخرت شايسته ثواب و پاداش نباشند)* آن گروه كسانى هستند كه براى ايشان در بازپسين جز آتش (دوزخ بهره‏اى) نيست، و آن (كارهاى شايسته‏اى كه) در دنيا كرده‏اند (چون براى خداى تعالى نبوده) فاسد و تباه گشته و آن (كارهاى نيكويى كه از روى رثاء و خودنمايى) به جا آورده‏اند باطل و نادرست شده (سزاوار اجر و پاداش نيست) ».(29) « پس [قارون‏] با كوكبه خود بر قومش نمايان شد كسانى كه خواستار زندگى دنيا بودند گفتند: «اى كاش مثل آنچه به قارون داده شده به ما [هم‏] داده مى‏شد واقعاً او بهره بزرگى [از ثروت‏] دارد.» و كسانى كه دانش [واقعى‏] يافته بودند، گفتند: «واى بر شما! براى كسى كه گرويده و كار شايسته كرده پاداش خدا بهتر است، و جز شكيبايان آن را نيابند».(30) « اى پيامبر، به همسرانت بگو: «اگر خواهان زندگى دنيا و زينت آنيد، بياييد تا مَهرتان را بدهم و [خوش و] خُرّم شما را رها كنم. و اگر خواستار خدا و فرستاده وى و سراى آخرتيد، پس به راستى خدا براى نيكوكاران شما پاداش بزرگى آماده گردانيده است»(31).« اما هر كه طغيان كرد، و زندگى پستِ دنيا را برگزيد، پس جايگاه او همان آتش است».(32) « ‏ليكن [شما] زندگى دنيا را بر مى‏گزينيد با آن كه [جهان‏] آخرت نيكوتر و پايدارتر است»(33). « اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد، شما را چه شده است كه چون به شما گفته مى‏شود: «در راه خدا بسيج شويد» كُندى به خرج مى‏دهيد؟ آيا به جاى آخرت به زندگى دنيا دل خوش كرده‏ايد؟ متاع زندگى دنيا در برابر آخرت، جز اندكى نيست»(34). « كسانى كه اميد به ديدار ما ندارند، و به زندگى دنيا دل خوش كرده و بدان اطمينان يافته‏اند، و كسانى كه از آيات ما غافلند آنان به [كيفر] آنچه به دست مى‏آوردند، جايگاهشان آتش است »(35).در آیاتی از قرآن کریم، یکی از عوامل گمراهی و گمراه کردن دیگران، داشتن اموال و نعمت های بی شمار بیان شده است چنان چه در نفرین حضرت موسی علیه السلام در سوره يونس آیه 88 می فرماید: « و موسى گفت: «پروردگارا، تو به فرعون و اشرافش در زندگى دنيا زيور و اموال داده‏اى، پروردگارا، تا [خلق را] از راه تو گمراه كنند، پروردگارا، اموالشان را نابود كن و آنان را دل‏سخت گردان كه ايمان نياورند تا عذاب دردناك را ببينند».(36)
در آیات بالا دنیا خواهی از مسائل مذمومی شمرده شده است که نزد خدا ناپسند می باشد، اما آیاتی هم داریم که خواستن دنیا را مذموم ندانسته و حتی به آن ترغیب نموده است. به آیات زیر دقت فرمائید:
1.« [اى پيامبر] بگو: «زيورهايى را كه خدا براى بندگانش پديد آورده، و [نيز] روزي هاى پاكيزه را چه كسى حرام گردانيده؟» بگو: «اين [نعمتها] در زندگى دنيا براى كسانى است كه ايمان آورده‏اند و روز قيامت [نيز] خاصّ آنان مى‏باشد.» اين گونه آيات [خود] را براى گروهى كه مى‏دانند به روشنى بيان مى‏كنيم».(37)
2.در آیه 148سوره آل‏عمران در پاسخ به دعای مؤمنان برای پیروزی دنیوی بر مشرکان می فرماید: « پس خدا پاداش دنيا (فتح و فيروزى) و نكويى پاداش آخرت (بهشت) را به ايشان داد (زيرا ايشان نيكوكار بودند) و خدا نيكوكاران را دوست مي دارد».(38)
3.و در آیه 134سوره نساء به مؤمنان اشاره می فرماید که اگر خواستار نعمت های دنیائی هستند؛ آن را از خدا بخواهند: « هر كس پاداش دنيا بخواهد، پاداش دنيا و آخرت نزد خداست، و خدا شنواى بيناست».(39)
4.و در آیاتی از قرآن، دعای مؤمنین درباره نعمت های دنیوی را بیان نموده و تأیید می فرماید. از جمله در سوره الأعراف آیه156می-فرماید: «وَ اكْتُبْ لَنا في‏ هذِهِ الدُّنْيا حَسَنَةً وَ فِي الْآخِرَةِ إِنَّا هُدْنا إِلَيْكَ ؛ و براى ما در اين دنيا نيكى مقرّر فرما و در آخرت [نيز]، زيرا كه ما به سوى تو بازگشته‏ايم».(40) و نیز در آیه 201 سوره بقره که می فرماید: «وَ مِنْهُمْ مَنْ يَقُولُ رَبَّنا آتِنا فِي الدُّنْيا حَسَنَةً وَ فِي الْآخِرَةِ حَسَنَةً وَ قِنا عَذابَ النَّارِ؛و برخى از ايشان كسانی اند كه مي گويند: پروردگار ما در دنيا نيكويى (تندرستى، آسودگى، توفيق عبادت و بندگى و مانند آن ها) و در سراى ديگر نيكويى (ثواب و پاداش و نعمتهاى جاويد) به ما بده، و ما را از شكنجه آتش (دوزخ) نگهدار (گناهانمان بيامرز و به عذاب هميشگى گرفتارمان مفرما)».(41)
5.همچنین خود خداوند بعضی پاداش ها را مخصوص دنیا می داند چنان چه در آیه 64 سوره یونس می فرماید: « در زندگانى دنيا و آخرت شادند، وعده‏هاى خدا تغيير نمى‏كند، اين همان رستگارى بزرگ است».(42) و در سوره عنكبوت آیه 27 می فرماید: « و اسحاق و يعقوب را به او عطا كرديم و در ميان فرزندانش پيامبرى و كتاب قرار داديم و در دنيا پاداشش را به او بخشيديم و قطعاً او در آخرت [نيز] از شايستگان خواهد بود»(43)
6.در آیه 77سوره قصص دنیا را ابزاری به عنوان رسیدن به آخرت معرفی نموده، می فرماید: « و با آن چه خدايت داده سراى آخرت را بجوى و سهم خود را از دنيا فراموش مكن، و هم چنان كه خدا به تو نيكى كرده نيكى كن و در زمين فساد مجوى كه خدا فسادگران را دوست نمى‏دارد».پس از بیان آیات مذکور پاسخ پرسش مطرح شده را بیان می نمائیم: همان طور که در بعضی آیات قرآن آمده است، خوردن و آشامیدن و استفاده از نعمت های حلال، هیچ اشکالی ندارد. ولی سخن در این جاست که انسان با چه بینشی به نعمت های دنیا بنگرد؟ آیا دنیا را پایان راه می بیند؟ آیا رابطه ای بین دنیا و آخرت لحاظ می نماید و اگر رابطه را قبول دارد دنیا را وسیله می داند یا هدف؟ راه می داند یا مقصد؟ اگر نظر به خود دنیا باشد و آن هدف اصلی قرار داده شود، به او بیش از حد توجه شود، به آن دلبستگی ایجاد شود و در یک جمله، اگر دنیا برآخرت ترجیح داده شود، این دنیا مذموم خواهد بود ولی اگر به عنوان معبر و وسیله رسیدن به مقصد نهائی به او نگریسته شود و از آن برای شکوفائی استعدادها و رشد و رسیدن به کمال، استفاده شود این، همان دنیای خواستنی و ممدوح است چنان چه امیرالمؤمنین علیه السلام فرموده اند: « الدُنیا مَتجَرُ اَولیاءِالله؛ دنیا تجارت خانه دوستان خداست».(44) همان طور که در بالا بیان گردید دنیا تجارت خانه است و در تجارت خانه خرید و فروش انجام می شود. در روایات متعددی به این مطلب اشاره گردیده است که به عنوان نمونه به یکی از آن ها اشاره می نمائیم: امام زین العابدین علیه السلام فرمودند: «دنیا بازار آخرت است و نفس، بازرگان است و شب و روز، سرمایه و سود بهشت است و دوزخ، زیان».(45)

ترجیح دنیا بر آخرت(دنیا طلبی)
 

در دو آیه زیر به صراحت، بحث ترجیح دنیا برآخرت وارد شده و شدیداً مذمت گردیده است:
1.إبراهيم : 3 « (واى بر كافران از عذابى سخت همانان كه زندگى دنيا را بر آخرت ترجيح مى‏دهند و مانع راه خدا مى‏شوند و آن را كج مى‏شمارند. آنانند كه در گمراهى دور و درازى هستند».
2.نحل : 107 « ولى هر كه سينه‏اش به كفر گشاده گردد خشم خدا بر آنان است و برايشان عذابى بزرگ خواهد بود. زيرا آنان زندگى دنيا را بر آخرت برترى دادند و [هم‏] اين كه خدا گروه كافران را هدايت نمى‏كند». در توضیح این مطلب باید گفت که کسانی هستند که برای به دست آوردن دنیا و منافع مادی، حاضر به انجام هر گونه عملی می باشند حتی اگر قرار به قتل پیامبران و اوصیای آن ها و یا فرزندان پیامبرصلی الله علیه و آله باشد نیز فرو گذار نخواهند بود. تاریخ امثال فراوانی بر تأیید این موضوع دارد؛ مانند: طلحه، زبیر، یاران امام حسین علیه السلام که در شب عاشورا ایشان را تنها گذاردند، مردم کوفه و... . اما حکایت(46) جالبی از این گونه موارد را ذکر می نماییم: وقتی معاویه تصمیم به جنگ با حضرت علی علیه السلام گرفت ، برای جذب نیرو، اقدامات گسترده ای را آغاز کرد و از جمله نامه ای به عمروعاص فرستاد. وقتی نامه به دست او رسید، مطلب را با دو پسرش عبدالله و محمد درمیان گذارد. عبدالله گفت:"با او همکاری نکن و سابقه خود را خراب نکن زیرا تو هرگز به خلافت نخواهی رسید و نزدیک است که آفتاب عمر تو غروب کند". ولی فرزند دوم برخلاف او نظر داد . عمرو عاص به عبدالله گفت:" نظر تو به نفع دین من است ولی نظر محمد به نفع دنیای من. سپس به سمت شام حرکت کرد و پس از مذاکراتی با معاویه که نشان دهنده آگاهی او به مقام امیرالمؤمنین علیه السلام است(47) به او گفت: در ازای این همکاری چه بهائی می پردازی؟ معاویه گفت: چه می خواهی؟ عمرو عاص گفت: حکومت مصر. این دو در حال چانه زنی بودند که برادر معاویه، عتبه، وارد شد و گفت: چرا او را با حکومت مصر نمی خری؟ سپس این شعر را سرود: إعطِ عَمرواً إنَّ عَمرواً تارکٌ دینَه الیوم َلِدُنیا لَم تَجز خواسته عمرو را به او بده . او امروز دین خود را به خاطر دنیا ، ترک و رها ساخته است! از این نوع ترجیحات، در زندگی بشر بسیار اتفاق افتاده است و با وجود ارسال رسل و انذار نذر، همچنان بشر نخواسته است که از این دام، رهاگردد و در بعضی موارد، مثل حکایت مذکور، کار به جائی می رسد که فرد، از اهل عذاب گردیده برای او در قیامت تخفیفی نخواهد بود؛ چنان چه خداوند در آیه 86 سوره بقره می فرماید: «أُولئِكَ الَّذينَ اشْتَرَوُا الْحَياةَ الدُّنْيا بِالْآخِرَةِ فَلا يُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذابُ وَلاهُمْ يُنْصَرُونَ؛ همين كسانند كه زندگى دنيا را به [بهاى‏] جهان ديگر خريدند. پس نه عذاب آنان سبك گردد، و نه ايشان يارى شوند»(48). این دنیا طلبی و ترجیح دنیا و فروش آخرت در بعضی مواقع چنان فرد را به پستی می کشاند که حاضر است خود فروشی و یا واسطه گری برای فحشا نموده به متاع قلیل دنیا دست یابد. در آیه 33 سوره نور به اجبار کردن کنیزان برای عمل فحشا اشاره نموده می فرماید: « و كنيزان جوان خود را كه خواهان عفّت‏اند براى طلب متاع زندگى دنيا به زنا وادار مكنيد».(49) گاهی دنیا خواهی در غالب دین بروز می کند و افراد، لباس دین به آن می پوشانند و آن در مواردی است که فرد به اشتباه بودن کار خود، واقف است ولی باب توجیه را برخود می گشاید تا به هدف دنیایی اش نائل گردد. قرآن کریم در این مورد می فرماید: « اى اهل ايمان اگر در راه خدا (براى پيكار با كفّار) سفر كرديد پس (حال و چگونگى كسى را كه مي خواهيد بكشيد) معلوم و هويدا گردانيد (تا مؤمنى را بنا حقّ نكشيد) و به كسى كه به شما سلام كرده و درود مي فرستد (يا تسليم شده فرمان شما مي برد و اظهار مي نمايد من هم كيش شمايم) نگوئيد از اهل ايمان نيستى (و از ترس كشته شدن اسلام آوردى) در حالى كه (از كشتن او) متاع و كالاى زندگانى دنيا (غنيمت و سود جنگى و مال و دارايى) مي طلبيد، پس (اگر غنيمت مي خواهيد) نزد خدا غنيمت ها (نعمت ها و روزي ها، يا ثواب و پاداش ها) ى بسيار است (آن ها را بخواهيد كه هميشگى است و بنا حقّ مؤمنى را براى كالاى دنيا كه از دست مي رود نكشيد) ».(50) البته خدا به دلیل اختیاری که برای بشر قرار داده است دنیا خواهان را در دنیا به خواسته هایشان موفق می نماید همان طور که آخرت خواهان را به آرزویشان خواهد رساند. در آیه 145سوره آل‏عمران آمده است: « وَ مَنْ يُرِدْ ثَوابَ الدُّنْيا نُؤْتِهِ مِنْها وَ مَنْ يُرِدْ ثَوابَ الْآخِرَةِ نُؤْتِهِ مِنْها وَ سَنَجْزِي الشَّاكِرينَ؛ و هر كه پاداش اين دنيا را بخواهد به او از آن مى‏دهيم و هر كه پاداش آن سراى را بخواهد از آن به او مى‏دهيم، و به زودى سپاسگزاران را پاداش خواهيم داد»(51). در آیات و روایات ما به این موضوع اشاره شده است که مسلمان نباید دنیا را بر آخرت ترجیح دهد و همه امکانات و انرژی و سرمایه خود را صرف کسب آن نماید، همان طور که نباید سهم خود را از دنیا فراموش نموده تارک دنیا گردد. «وَ ابْتَغِ فيما آتاكَ اللَّهُ الدَّارَ الْآخِرَةَ وَ لا تَنْسَ نَصيبَكَ مِنَ الدُّنْيا وَ أَحْسِنْ كَما أَحْسَنَ اللَّهُ إِلَيْكَ وَ لا تَبْغِ الْفَسادَ فِي الْأَرْضِ إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ الْمُفْسِدينَ؛ و در آنچه (مال و دارايى) كه خدا به تو داده (نعمت هاى) سراى آخرت را به دست آور، و بهره خود را از دينارها فراموش مكن (همه مال و داراييت را در راه آخرت بكار مبر، بلكه پاره‏اى از آن را براى معاش و زندگانى خود بگذار) و (با بندگان خدا) نيكويى كن، چنان كه خدا بتو نيكويى كرده (مال و دارايى بسيار داده) و در زمين فساد و تباهكارى مكن (طول امل و آرزوى دراز، حرص و آز، تكبّر و گردنكشى و خودخواهى نداشته باش) محقّقا خدا تباهكاران را دوست ندارد (از رحمت و مهربانيش بهره‏مند نگرداند)».(52) و در آیات200 و 201سوره بقره، طالبان متاع مادی دنیا را مذمت نموده و کسانی که دنیا و آخرت را از خدا طلب می کنند را تحسین می فرماید. «فَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَقُولُ رَبَّنا آتِنا فِي الدُّنْيا وَ ما لَهُ فِي الْآخِرَةِ مِنْ خَلاقٍ * وَ مِنْهُمْ مَنْ يَقُولُ رَبَّنا آتِنا فِي الدُّنْيا حَسَنَةً وَ فِي الْآخِرَةِ حَسَنَةً وَ قِنا عَذابَ النَّارِ؛ پس (ياد كنندگان خدا دو دسته‏اند:) بعضى از مردم كسى است كه (به روز رستاخيز ايمان ندارد) مي گويد: پروردگار ما (بهره ما را) در دنيا به ما عطاء كن، و براى او در آخرت و سراى ديگر نصيب و بهره‏اى نيست (گفته‏اند: مشركين هنگامى كه در منى مي ماندند مي گفتند: بار خدايا شتر و گاو و گوسفند و غلام و كنيز روزى ما گردان، و مغفرت و آمرزش در خواست نمي نمودند چون به معاد و بازگشت اعتقاد و باور نداشتند) و برخى از ايشان كسى است كه مي گويند: پروردگار ما در دنيا نيكويى (تندرستى، آسودگى، توفيق عبادت و بندگى و مانند آن ها) و در سراى ديگر نيكويى (ثواب و پاداش و نعمتهاى جاويد) به ما بده، و ما را از شكنجه آتش (دوزخ) نگهدار (گناهانمان بيامرز و به عذاب هميشگى گرفتارمان مفرما».(53) در سوره كهف آیه 28 خداوند تفاوت دنیا طلبان و مأمنین راستین را به منصه ظهور می گذارد و به پیامبرش صلی الله علیه و آله دستور می دهد که به خاطر جلب رضایت دنیا طلبان ثروتمند و بی دین، حتی حاضر به برگرداندن چشمت از مؤمنین فقیر به ظاهر ژولیده هم مشو. در این آیه می فرماید:« با كسانى باش كه پروردگار خود را صبح و عصر مى‏خوانند، و تنها رضاى او را مى‏طلبند! و هرگز به خاطر زيورهاى دنيا، چشمان خود را از آن ها برمگير! و از كسانى كه قلبشان را از ياد خود غافل ساختيم اطاعت مكن! همان ها كه از هواى نفس پيروى كردند، و كارهايشان افراطى است». خداوند در آیه ای به ترغیب ترجیح آخرت بر دنیا پرداخته و در راستای آن دستوری را بیان می فرماید: « پس بايد كسانى كه زندگى دنيا را به آخرت مى‏فروشند در راه خدا پيكار نمايند. و هر كس در راه خدا پيكار كند پس كشته شود يا پيروز گردد به زودى او را پاداشى بزرگ عطا مى‏كنيم»(54) .

اثر اعمال افراد در دنیا متفاوت است
 

گفتیم که دنیا بازار خرید آخرت است و بهشت، بهای اعمال نیک هستند. حال باید به این پرسش پاسخ داد که آیا هر عملی که در نظر مردم نیک به شمار آید، در محضر خدا هم پذیرفتنی است و یا شرایطی دارد ؟ در پاسخ باید گفت که از آیات و روایات این گونه برداشت می گردد که شرط پذیرفته شدن اعمال انسان ها به جهت کسب آخرت، ایمان داشتن افراد است و عملی می تواند سود بخش باشد که از فرد با ایمان صادر گردد و در مراتب بالاتر از فرد با تقوا (إِنَّما يَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقين؛ ‏خدا فقط از تقواپيشگان مى‏پذيرد. مائده: 27) و بالاتر از آن شرط اخلاص در عمل است. در مورد اثر عملی که از فرد غیر مؤمن صادر می شود می فرماید: « مثل و داستان آن چه را كفّار در اين زندگى دنيا انفاق كرده و مي بخشند مانند داستان بادى است كه در آن سرماى سخت بوده به كشتزار گروهى رسد كه (به سبب كفر و نگرويدن و معاصى و گناهان) به خود ستم كرده‏اند، پس آن كشتزار را نابود كند، و خدا (در نابود كردن كشتزار و درباره احباط و تباه ساختن خيرات و نيكي هايى را كه به جا آورده‏اند) بايشان ستم نكرده، ليكن آن ها خودشان بر خود ستم مي كنند (چون خلاف دستور خدا و رسول رفتار مي نمايند از نيكي هاشان سود نبرده مستحق و شايسته پاداش نمى‏گردند)».(55) و نیز در آیات 103 تا 105 سوره کهف به نکته ای اشاره می فرماید که شنیدن آن نیز تکان دهنده و سخت است و آن این که بعضی به گمان خود اهل خیر و سعادتند ولی در واقع مطلب، چیز دیگری است. « بگو: آيا شما را خبر دهم و آگاه سازم به كسانى كه در كارها زيانكارترين (مردم) اند زيان كارترين مردم کسانی هستند كه سعى و كوشششان (در كارهاى نيكو) در زندگانى دنيا (به سبب كفر و نگرويدنشان) ضائع و تباه شده و مى پندارند كه نيكوكارانند آن گروه كسانى هستند كه به آيات و نشانه‏هاى پروردگارشان و ديدار (جزاء و پاداش و كيفر) او كافر شده و نگرويده‏اند، پس كارهاى ايشان (كه به اعتقاد و باورشان نيكو بوده و از آن ها سود مى برند) فاسد و تباه گشته، و ما روز رستاخيز براى (كارهاى) آنان وزن و سنجشى بر پا نمي داريم (ارزشى قرار نمي دهيم)». عذاب دنیوی، عذاب اخروی و حبط اعمال(56)
دنیا علاوه بر این که محل عمل است و پاداش دهی در سرای دیگر انجام می شود ولی از برخی آیات این گونه بر داشت می شود که برای بعضی از افراد در همین دنیا جزای عمل صادر و اجرا می گردد. چنان چه در داستان سامری که قوم خود را به گوساله پرستی واداشت ،در قرآن آمده است که: «قالَ فَاذْهَبْ فَإِنَّ لَكَ فِي الْحَياةِ أَنْ تَقُولَ لا مِساسَ وَ إِنَّ لَكَ مَوْعِداً لَنْ تُخْلَفَهُ ؛ موسى گفت: (از ميان ما) بيرون رو كه البتّه براى تو (عذاب و شكنجه) در زندگانى (دنيا) آنست كه (به مردم) بگويى: لا مساس يعنى كسى دست خود را به بدن و تن من نزند (گفته‏اند: هر كس دستش ببدن سامرىّ مي رسيد او و سامرىّ هر دو به تب سخت گرفتار مي شدند، از اين رو مردم از او مي گريختند و او هم از مردم، و هميشه فرياد مي كرد: كسى دستش را به من نرساند) و هر آينه براى تو (در قيامت) وعده (عذاب و شكنجه) اى است كه هرگز خلاف آن برايت روى ندهد و البتّه انجام داده خواهد شد».(57) و باز درباره عذاب های دنیوی در قرآن آمده است که: « آيا شما به پاره‏اى از كتاب [تورات‏] ايمان مى‏آوريد، و به پاره‏اى كفر مى‏ورزيد؟ پس جزاى هر كس از شما كه چنين كند، جز خوارى در زندگى دنيا چيزى نخواهد بود، و روز رستاخيز ايشان را به سخت‏ترين عذاب ها باز برند، و خداوند از آن-چه مى‏كنيد غافل نيست»(58).‏ نابودی عمل یکی از مجازات هائی است که خداوند درباره بعضی به کار می گیرد یکی از اعمالی که موجب حبط است ارتداد از دین یعنی برگشتن از اسلام است. خداوند، در این باره فرموده است: :«وَ مَنْ يَرْتَدِدْ مِنْكُمْ عَنْ دينِهِ فَيَمُتْ وَ هُوَ كافِرٌ فَأُولئِكَ حَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ أُولئِكَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فيها خالِدُونَ؛ و هر كه از شما از دين خود برگردد و بميرد در حالى كه كافر باشد پس آن گروه (كسانى كه از دين برمي گردند و كافر مي ميرند) كردارها (ى نيكو) يشان (كه هنگام مسلمان بودن به جا آورده‏اند) در دنيا و آخرت باطل و تباه شده است (نفع و سودى ندارد، در دنيا مؤمنين براى آنان استغفار و طلب آمرزش نمي كنند و در آخرت هم از ثواب و پاداش بى‏بهره‏اند) و آنان اهل آتش‏اند كه هميشه در آن خواهند بود»(59).
موفقیت در دنیا عاملی برای نجات در آخرت نیست
ممکن است کسانی در دنیا با طرفداری عده ای به موفقیت هائی دست یابند و دنیا بر وفق مراد آن ها پیش رود، ولی اگر مرادشان حق نباشد، به کامیابی ابدی دست نخواهند یافت. در این رابطه قرآن کریم فرموده است: « آنان (كفّار و نگرويدگان به خدا و رسول و كشندگان پيغمبران و مؤمنين) كسانى‏اند كه در دنيا و آخرت اعمال و كردارشان (تمسّك و چنگ زدنشان به تورات و اقامه و برپا داشتن دين حضرت موسى عليه السّلام) باطل و تباه گشته (زيرا در دنيا خداپرستان ايشان را نمي ستايند، و در آخرت هم ثواب و پاداشى به دست نمي آورند، چون خلاف گفتار خدا در تورات رفتار نموده‏اند) و (در قيامت) براى ايشان يارى كنندگانى نخواهد بود (تا عذاب الهى را از آنان دور گردانند».(60)
 

نعمت برای عذاب
 

همیشه این گونه نیست که کسانی که غرق در نعمت اند و دیگران به آن ها غبطه می خوردند بتوانند از این نعمت به نفع دنیا و آخرت خود استفاده نمایند بلکه در مواردی همین نعمت ها عاملی برای امتحان، سقوط، انحراف و افزایش عذاب افراد خواهد بود. چنان چه خداوند در دو آیه 55 و85 سوره توبه که تقریباً عین الفاظ تکرار شده اند، می فرماید: «فَلا تُعْجِبْكَ أَمْوالُهُمْ وَ لا أَوْلادُهُمْ إِنَّما يُريدُ اللَّهُ لِيُعَذِّبَهُمْ بِها فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ تَزْهَقَ أَنْفُسُهُمْ وَ هُمْ كافِرُونَ؛ داراييها و فرزندان ايشان (منافقين) تو را به شگفت نياورد كه جز اين نيست که خدا مي خواهد (بر اثر معاصى و گناهانشان) به آن دارايي ها (و مشقّت و رنج در گرد آوردن و نگهدارى و ترس از دست رفتن آن ها و هزينه در بيماري ها و بدخوئي ها و مردن فرزندانشان) آنان را در زندگانى دنيا عذاب نمايد (گرفتار سازد و ناگهان) جان هایشان (از تن‏ها) بيرون رود در حالى كه كافر و ناگرويده (به خدا و رسول) باشند»(61).
امکان اصلاح و برداشتن عذاب دنیوی نیز در این دنیا ممکن است
دنیا محل ثبت اعمال و محو آن هاست. انسان می تواند به خدا و آن چه مرضیّ او است، ایمان آورد و در راه او عمل نماید و می تواند گردن کشی کرده از تحت فرمان خدا خارج شود. اگر حالت اول را انتخاب نماید، دنیا برای او تجارت خانه ای پرسود خواهد بود که اگر مایملک تجارتخانه اش را از دست سارقین حفظ کند و آن را به سر منزل مقصود برساند، مزد و پاداشی بسیار، فراتر از کالایش به او خواهند داد و در همین دنیا نیز امدادهای غیبی و توجهات ویژه الهی شامل حالش خواهد شد و در مشکلات و گرفتاری ها و درماندگی-ها احساس تنهائی نخواهد کرد. و اگر هم گاهی خسارتی می بیند یا به اندوه ها و غم ها مبتلا می گردد به جهت امتحان و یا افزایش درجه و... خواهد بود. با همه این احوالات اگر انسان ها پس از گردن کشی ها و اعمال ناشایست خود، عذر به درگاه خدا آورده از او طلب رحمت و مغفرت نمایند؛ خداوند توبه آن ها را خواهد پذیرفت زیرا که « إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَحيمٌ. حجرات:12» خداوند در قرآن، قومی را که پس از گناه و نافرمانی توبه نکردند تا عذاب خدا بر آن ها نازل شد را توبیخ نموده می فرماید: « پس چرا اهل و مردم شهرى (يا دهى) نبودند كه (پيش از آمدن عذاب از گناهانشان توبه نموده و) ايمان آورند، و ايمانشان به آنان سود رساند (عذاب را از ايشان دور گرداند) مگر قوم و مردم زمان يونس كه چون (پيش از آمدن عذاب از گناهانشان توبه و بازگشت نموده و به خدا و پيغمبر او) ايمان آوردند، ما عذاب رسوا كننده را در زندگانى دنيا از آنان برداشتيم، و ايشان را تا هنگام مرگ (از كالاى دنيا و نيكبختى در آن) بهره‏مند ساختيم». (62)
در آیات زیادی از قرآن کریم برای اعمال مختلف، عذاب دنیایی ذکر گردیده است که برای اختصار به عناوین آن ها بسنده می نمائیم:
1.آن كس كه نگذارد در مساجد خدا، نام وى برده شود، و در ويرانى آن ها بكوشد. بقرة : 114
2.کسانی که کافر شدند. آل‏عمران : 56
3.محاربین و فساد کنندگان در زمین. مائدة : 33
4.كسانى كه در كفر شتاب مى‏ورزند و آنان كه با زبان خود گفتند: «ايمان آورديم»، و حال آن كه دل هايشان ايمان نياورده بود. مائدة : 41
5.کسانى كه گوساله را [به پرستش‏] گرفتند. أعراف : 152
6.مشرکان . رعد : 34
7.كسانى كه بى‏علم و دانش و بى‏راهنما (بدون دليل عقلى) وبدون وحى و پيغام آسمانى درباره (توحيد و يگانه دانستن و قدرت و توانايى) خدا مجادله و كشمكش مي كنند تا مردم را از راه خدا (دين و آئين مقدّس اسلام) گمراه سازند. حج : 9
8.امثال قبيله عاد كه آيات و نشانه‏هاى (توحيد و يگانگى) پروردگارشان را انكار كرده و نپذيرفتند و پيغمبران او را نافرمانى نمودند. هود : 60
9.اشاعه دهندگان فحشاء. نور : 19
10.کسانى كه زنان عفيفه و پاكدامن ايمان آورده و گرويده (به خدا و رسول) را كه (از فاحشه و كارزشت) بي خبر و نا آگاهند، دشنام داده و به زنا نسبت دهند. نور : 23
11.فرعون و لشگريان . قصص : 42
12.آنان كه خدا و رسول او را مي رنجانند (كارى مي كنند كه خدا و رسولش، آن را نمى‏پسندند). الأحزاب: 57
13.كفّاری كه پيغمبرانشان را تكذيب كردند. زمر : 26
14.قوم عاد،[و امثال آن ها]که به ناحقّ، در زمين سر برافراشتند و گفتند: «از ما نيرومندتر كيست؟» فصلت:16
15.قبیله بنى نضير. حشر : 3
16.منافقين و مردم دورو. حج : 11
تفکر در امر دنیا و آخرت عاملی برای نجات
در این باره آیه ای در قرآن هست که خداوند در پاسخ به پرسش مردم از بحث شراب، قمار و حیطه انفاق، می فرماید: «كَذَلِكَ يُبَينِ‏ُّ اللَّهُ لَكُمُ الاَْيَاتِ لَعَلَّكُمْ تَتَفَكَّرُونَ فىِ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ؛ اين گونه، خداوند آيات [خود را] براى شما روشن مى‏گرداند، باشد كه در [كار] دنيا و آخرت بينديشيد»(63)

دنیا داران آخرت دار
 

مردم به چهار گروه تقسیم می شوند:
1.دنیا دار بی آخرت؛ مثل: فرعون.
2.بی دنیای بی آخرت؛ مانند: فقیران بی دین.
3.بی دنیای با آخرت؛ مثل: مؤمنین فقیر .
4.دنیا دار آخرت دار؛ مانند: حضرت سلیمان علیه السلام.
اگر خداوند با عنایت ویژه خود برای کسی هم دنیا بخواهد و هم آخرت لطف بی کران خود را نصیب او ساخته است. در آیاتی از قرآن از پاداش ها، لطف ها، وجاهت و اجرهای دنیایی سخن به میان آمده است که در زیر، به آن اشاره می نمائیم:
1.نور : 14 « و اگر فضل خدا و رحمتش در دنيا و آخرت بر شما نبود، قطعاً به [سزاى‏] آن چه در آن به دخالت پرداختيد، به شما عذابى بزرگ مى‏رسيد».
2.يوسف : 101 « پروردگارا، تو مرا بهره‏اى از ملك و حكومت دادى و از تعبير خواب‏ها و تفسير احاديث (كتاب‏هاى آسمانى و كلمات انبيا) آموختى، اى آفريننده آسمان‏ها و زمين، تو در دنيا و آخرت ياور و سرپرست منى، مرا در حالى كه تسليم (امر تو) باشم بميران و به صالحان ملحق ساز».
3.نحل : 30 « براى كسانى كه در اين دنيا نيكى كردند [پاداش‏] نيكويى است، و قطعاً سراى آخرت بهتر است، و چه نيكوست سراى پرهيزگاران».‏
4.نحل : 41 « و كسانى كه پس از ستم ديدن در (راه) خدا هجرت نمودند، مسلّما آنها را در دنيا در جايگاهى نيك جاى خواهيم داد، و البته پاداش آخرت بزرگتر است اگر بدانند».
5.نحل:122 « و او[ ابراهیم(ع)] را در دنيا زندگانى نيكى (مقبوليت ميان امم، طول عمر، اولاد صالح و ثروت سرشار) داديم، و البته او در آخرت از صالحان خواهد بود».
6.إبراهيم : 27 « خدا كسانى را كه ايمان آورده‏اند، در زندگى دنيا و در آخرت با سخن استوار ثابت مى‏گرداند، و ستمگران را بى ‏راه مى‏گذارد، و خدا هر چه بخواهد انجام مى‏دهد».
7.غافر : 51 « در حقيقت، ما فرستادگان خود و كسانى را كه گرويده‏اند، در زندگى دنيا و روزى كه گواهان بر پاى مى‏ايستند قطعاً يارى مى‏كنيم‏».
8.فصلت:31 « [فرشتگان می گویند:] ما در زندگانى دنيا و در آخرت دوستان شمائيم، و براى شما است در آخرت (يا در بهشت) آن چه نفسهاى شما خواهد، و براى شما است در آن آن چه را آرزو كنيد».
9.آل‏عمران: 45 « (به ياد آر) هنگامى كه فرشتگان گفتند: اى مريم، همانا خداوند تو را به كلمه‏اى از جانب خود (به فرزندى كه به گفتار «كن» در رحم ايجاد شود) كه نامش مسيح عيسى بن مريم است مژده مى‏دهد كه صاحب جلال و احترام در دنيا و آخرت و از مقربان (درگاه خدا) است».
10.بقرة:130 « و كيست كه از آيين ابراهيم روى گرداند جز آن كه قدر خود را نشناخته و خود را به نادانى زند؟! و ما به يقين او را در دنيا (به نبوّت و امامت و حكمت) برگزيديم و حتماً در آخرت از شايستگان است». نتیجه گیری:
دنیا با این که یک مفهوم با مصادیق متعدد است ولی در آیات و روایات، با دو وصف مذموم و ممدوح توصیف گردیده است علت این امر، این است که دنیا به خودی خود یکی از مخلوقات خداوند است. آن چه که دنیا را موصوف به خوب یا بد می کند نحوه ارتباط انسان ها با آن می باشد. دنیاست که در آن عده ای اهل بهشت می گردند و همین است که جهنّمیان در آن مستوجب عذاب اخروی خواهند شد. در دو حدیث از نبی مکرم اسلام صلی الله علیه و آله دنیایی که برای خدا باشد و در آن آخرت آباد گردد، دنیای ممدوح محسوب گردیده و غیر آن ملعون است(64). و از آن حضرت است که :«"بنده مؤمن باید از دنیای خود برای آخرتش بهره برگیرد"و "هرکه در دنیا توشه برگیرد، در آخرتش سود می دهد"».(65) و امیر المؤمنین علیه السلام فرمودند: «با دنیاست که آخرت به دست می آید».(66) و امام باقرعلیه السلام فرمودند: «چه خوب کمکی است دنیا برای به دست آوردن آخرت».(67) در احادیث ما از ذم و ناسزا گوئی به دنیا نهی شده است(38) و در قرآن از رهبانیت برحذر داشته شده ایم.(69) و توصیه شده ایم که از دنیا بهره بگیریم(70) و برای رفاه زندگی دعا کنیم(71). و در مورد بهره گیری و دعا در احادیث ما نیز بسیار تأکید شده است(72) و رسول خدا فرمودند: « برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زنده ای و برای آخرتت چنان کار کن که گوئی همین فردا خواهی مرد».(73) و فرمود: « از فهمیدگی مرد است که که معیشتش را درست کند و تلاش برای آن چه تو را سر و سامان می بخشد، از دنیا دوستی ات به شمار نمی آید».(74) اما دنیای مذموم و ناپسند، دنیائی است که با این همه پند و انذار و تحذیر و فرستاده شدن انبیا باز مردم در دام آن گرفتار می شوند و ویژگی های زیر در آن مشهود است:
1.گمراهی از صراط مستقیم را به ارمغان آورد. (آل عمران:14)
2.حبّ آن سبب کفر و نفاق گردد. (حدید: 20)
3.مانع تفکر و اندیشه در آیات الهی از جمله معاد گردد. (انعام: 32)
4.موجب بازیچه گرفتن دین خدا شود. (انعام: 70)
5.باعث عدم توجه به انذار انبیا شود. (انعام: 130)
6.فراموش کردن خدا و قیامت را در پی داشته باشد. (اعراف: 51)
7.موجب استهزاء مؤمنین شود. (بقره: 212)
8.باعث گمراهی و گمراه گردن دیگران شود. (یونس: 7) و...
خداوند در سوره زخرف فرموده است: « و اگر نه آن بود كه [همه‏] مردم [در انكار خدا] امّتى واحد گردند، قطعاً براى خانه‏هاى آنان كه به [خداى‏] رحمان كفر مى‏ورزيدند، سقف ها و نردبان هايى از نقره كه بر آن ها بالا روند قرار مى‏داديم. و براى خانه‏هايشان نيز درها و تخت هايى كه بر آن ها تكيه زنند. و زر و زيورهاى [ديگر نيز]. و همه اين ها جز متاع زندگى دنيا نيست، و آخرت پيش پروردگار تو براى پرهيزگاران است.»(75) این آیه بیان گر آن است که دنیا ارزش دل بستن ندارد. بهترین راه برای داشتن زندگی راحت و همراه با آرامش ، زهد در دنیاست یعنی اگر خداوند امکانات دنیائی را در اختیار فرد گذارد، طغیان نکند و مغرور نگردد و به ناسپاسی و کفر، مبتلا نشود و اگر هم تقدیر خدا برای مدتی بر فردی ، فقر و یا درد و ...بود، به داشتن ایمانش افتخار کند و روش گله و شکایت را در پیش نگیرد و این مفهوم آیه 23 سوره حدید است که فرمود: « لِكَيْلا تَأْسَوْا عَلى‏ ما فاتَكُمْ وَ لا تَفْرَحُوا بِما آتاكُمْ وَ اللَّهُ لا يُحِبُّ كُلَّ مُخْتالٍ فَخُور؛ اين به خاطر آن است كه براى آن چه از دست داده‏ايد تأسف نخوريد، و به آن چه به شما داده است دلبسته و شادمان نباشيد و خداوند هيچ متكبّر فخرفروشى را دوست ندارد».و در آخر آیه می فرمایدکه چیز های پایدار و ماندنی مثل آخرت، قابلیت دل بستن، تلاش، صرف وقت، و صرف هزینه را دارند. و نیز در آیه 27 سوره شوری از بی طاقتی مردم در دنیا داری سخن به میان آورده، فرموده است: « و اگر خدا روزى را بر بندگانش فراخ گرداند، مسلّماً در زمين سر به عصيان بر مى‏دارند، ليكن آن چه را بخواهد به اندازه‏اى [كه مصلحت است‏] فرومى‏فرستد. به راستى كه او به [حال‏] بندگانش آگاهِ بيناست». و این مطلب همین چیزی است که به چشم دیده می شود که مستکبران و دنیا داران، اکثراً از یاد خدا غافلند و غالباً به دنیای خود مشغول شده به گناه و فساد دچار می گردند. و راست گفت خدای بلند مرتبه که " كلاََّ إِنَّ الْانسَانَ لَيَطْغَى*أَن رَّءَاهُ اسْتَغْنى؛ حقّاً كه انسان سركشى مى‏كند. همين كه خود را بى‏نياز پندارد».

پي نوشت ها :
 

1. الأنفال : 42 إِذْ أَنْتُمْ بِالْعُدْوَةِ الدُّنْيا وَ هُمْ بِالْعُدْوَةِ الْقُصْوى‏؛ َ آن گاه كه شما بر دامنه نزديكتر [كوه‏] بوديد و آنان در دامنه دورتر
2. برگرفته ازاخلاق درقرآن، ج 1، صص193تا196
3. دنیا و آخرت، ج 1، ص15
4. در احادیث نیز دنیا در سه کاربرد استفاده گردیده است: الف)جهان پیش از مرگ. ب)بهره گیری از امکانات این جهان در راستای تأمین نیاز های مادی و معنوی، دنیوی و اخروی. ج) بهره گیری از امکانات این جهان در راستای تأمین خواسته های مادی به بهای از دست دادن ارزش های اخروی. دنیا به معنای اول، یکی از مخلوقات و نشانه های قدرت حق است .به معنای دوم، ستوده و به معنای سوم، نکوهیده است. (دنیا و آخرت، ج 1، ص16)
5.ترجمه فيض الاسلام، ج‏1، ص10
6. ترجمه فيض الاسلام
7. درباره ویژگی های دنیا در احادیث، به طور مفصل بیاناتی ارائه گردیده که اجمال آن چنین است: سرای آزمایش، محنت کده، مصیبت کده، غم کده، عبرتکده، سرای برخورداری محدود، سرای کوچیدن، سرای رفتن، سرای جدائی، زود گذر بودن و احاطه شده به شهوت ها. (دنیا و آخرت، ج 1، صص 25 تا 59)
8.کهف:7 . درآیات 2سوره ملک، 7هود و131 طه نیز به این مطلب اشاره گردیده است.(دنیا و آخرت، ج 1، ص25)
9. ترجمه فولادوند، آل‏عمران : 185و186
10.ترجمه فولادوند
11. الرعد،26: « اللَّهُ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشاءُ وَ يَقْدِرُ وَ فَرِحُوا بِالْحَياةِ الدُّنْيا وَ مَا الْحَياةُ الدُّنْيا فِي الْآخِرَةِ إِلاَّ مَتاعٌ» وسوره غافر : 39 «يا قَوْمِ إِنَّما هذِهِ الْحَياةُ الدُّنْيا مَتاعٌ وَ إِنَّ الْآخِرَةَ هِيَ دارُ الْقَرارِ» و نیز : يونس : 23 و70 ، القصص : 60 و61 و الشورى : 36
12. العنكبوت : 64 «وَ ما هذِهِ الْحَياةُ الدُّنْيا إِلاَّ لَهْوٌ وَ لَعِبٌ وَ إِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِيَ الْحَيَوانُ لَوْ كانُوا يَعْلَمُونَ»، الزخرف : 35، «وَ زُخْرُفاً وَ إِنْ كُلُّ ذلِكَ لَمَّا مَتاعُ الْحَياةِ الدُّنْيا وَ الْآخِرَةُ عِنْدَ رَبِّكَ لِلْمُتَّقينَ »، محمد : 36، «إِنَّمَا الْحَياةُ الدُّنْيا لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ إِنْ تُؤْمِنُوا وَ تَتَّقُوا يُؤْتِكُمْ أُجُورَكُمْ وَ لا يَسْئَلْكُمْ أَمْوالَكُمْ».
13. حديد : 20، ترجمه فیض الاسلام
14. ترجمه تفسیر المیزان ذیل آیه
15. أنعام: 70، ترجمه فيض الاسلام
16. بقرة : 212 ، ترجمه فيض الاسلام
17. أنعام : 130 ترجمه فولادوند
18. أعراف : 51 ، ترجمه فيض الاسلام
19. در سوره های لقمان: 33 ، فاطر : 5 و الجاثية : 35 نیزسخن از متاع بودن دنیا آورده شده است.
20. شوری:36. در آیه 77سوره نسا نیز به این موضوع اشاره شده است.(دنیا و آخرت، ج 1، ص35)
21.البته در احادیث، گستره تمثیل ها درباره دنیا بسیار فراوان است که به صورت گذرا به آن اشاره می نمائیم: مثال دنیا در روایات عبارتند از: مرغزار، پل، سایه و ابر، رویا، سراب، دریای ژرف، مسافر و میهمانی. (دنیا و آخرت، ج 1، صص 61تا81)
22 یونس: 24 ، ترجمه فيض الاسلام
23. كهف : 45 ، ترجمه مشکینی
24. اسراء: 18
25. برگرفته ازاخلاق درقرآن، ج ا، صص196 و 197
26. آل عمران: 152، ترجمه فولادوند
27. شورى : 20 ، ترجمه مشکینی
28. نجم : 29 ، ترجمه فولادوند
29. هود : 15 ، ترجمه فیض الاسلام
30.قصص : 79 و80
31. أحزاب : 28 و 29
32. نازعات : 37 تا39
33. أعلى : 16و17
34. توبة : 38
35. يونس : 7
36. ترجمه فولادوند
37. أعراف: 32، ترجمه فولادوند
38. ترجمه فیض الاسلام
39. نساء: 134، ترجمه فولادوند
40. ترجمه فولادوند
41. همان
42. ترجمه تفسير جوامع الجامع‏
43. ترجمه فولادوند
44. برگرفته ازاخلاق در قرآن، ج 1، صص198 تا 202
45. دنیا و آخرت، ج 1، ص117، به نقل از اعلام الدین، ص96
46. به نقل از کتاب فروغ ولایت، صص489 تا 494
47. او به معاویه گفت: عرب، هرگز تو را همسنگ علی نمی داند. علی به رموز جنگ، آشناست و در قریش برای او نظیری نیست و او به حق، صاحب حکومتی است که آن را در دست دارد... به خدا سوگند تو و علی هرگز در شرافت، یکسان نیستید. تو هرگز نه فضل مهاجرت او را داری و نه دیگر سوابق او را ؛ نه مصاحبت او با پیامبر را داری و نه جهاد با مشرکان و نه فهم و دانش او را. به خدا سوگند، علی فکری تیز، ذهنی صاف و تلاشی پی گیر دارد. او فردی با فضیلت و سعادت مند و در نزد خدا مجرَّب و ممتَحَن است.( فروغ ولایت، ص 493)
48. ترجمه فولادوند، ذیل آیه
49. ترجمه مشکینی
50. نساء : 94 ، ترجمه فیض الاسلام
51. ترجمه فولادوند، ذیل آیه
52. قصص:77 ، ترجمه فیض الاسلام
53. ترجمه فیض الاسلام، ذیل آیه
54. نساء: 74 ، ترجمه مشکینی
55. آل‏عمران : 117، ترجمه فیض الاسلام
56. مقصود از احباط و ابطال عمل آنست كه كسى كارى را خلاف دستورى كه بر آن كار مستحقّ ثواب گردد انجام دهد، نه آن كه بر آن كار مستحقّ ثواب گشته آن گاه آن ثواب باطل و تباه شود كه احباط به اين معنى جائز و روا نيست(ترجمه فیض الاسلام، ذیل آیه 117 آل عمران)
57. طه: 97، ترجمه فیض الاسلام
58. بقره: 85، ترجمه فولاد وند
59. بقرة : 217، ترجمه فیض الاسلام
60. آل‏عمران :22 ، همان
61. بقره: 55 ، ترجمه فیض الاسلام
62. يونس : 98 ، ترجمه فیض الاسلام
63. بقره: 219 و 220 ، ترجمه فولادوند
64. دنیا و آخرت ، ص83
65. همان، ص111
66. همان، ص113، به نقل از نهج البلاغه، خطبه 156
67.همان، ص117، به نقل ازکافی، ج5، ص73
68. کتاب دنیا و آخرت، صص120 تا 126احادیث مربوطه را ذکر نموده است.
69. آیات 87 مائده، 32 اعراف و 27 حدید.
70. آیه 77 قصص
71.آیات 201بقره و 156 اعراف.
72. دعا های امام سجاد (ع) و دعا های دیگر معصومین که در کتب دعا وارد شده است دلیلی بر این مطلب می باشد. در کتاب دنیا وآخرت صص165 تا 180نیز مواردی را ذکر نموده است.
73. دنیا و آخرت ، ص161، به نقل از من لا یحضره الفقیه ، ج3، ص156
74. همان، ص163، به نقل ازکنز العمال، ج3، ص50
75. زخرف،33 تا35

فهرست منابع
1.سبحانی، جعفر،[آیت الله]، فروغ ولایت، چاپ هفتم، موسسه امام صادق(ع)،قم، 1384(ه.ش)
2.محمدی ری شهری، محمد، دنیا و آخرت از نگاه قرآن و حدیث، ترجمه حمیدرضا شیخی، دارالحدیث، قم،1384(ه.ش).
3.مصباح، محمد تقی،[آیت الله]، اخلاق در قرآن، انتشارات مؤسسه امام خمینی(ره)،قم، 1389 (ه.ش)
4.نرم افزار جامع التفاسیر، میدلاین
5.فيض الاسلام سيد على نقى، ترجمه و تفسير قرآن عظیم، انتشارات فقيه، تهران، 1378(ه.ش)
6.فولادوند، محمد مهدى، ترجمه قرآن، دار القرآن الكريم (دفتر مطالعات تاريخ و معارف اسلامى)، تهران ، 1415ق.
7.مشكينى على، ترجمه قرآن كريم ، انتشارات الهاد، قم،1381 (ه.ش)
8.موسوى همدانى، سيد محمد باقر، ترجمه تفسیر المیزان، دفتر انتشارات اسلامى جامعه‏ى مدرسين حوزه علميه قم، قم، 1374ش
9.مترجمان، ترجمه تفسير جوامع الجامع ، بنياد پژوهش هاى اسلامى آستان قدس رضوى، مشهد، 1377 ش‏