سيماي پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) در آيينه وحي


 

نويسنده: عبدالکريم تبريزي




 
اشاره: در اين نوشتار سعي شده در حد وسع، خلق و خوي حضرتش در پرتو آيات وحياني قرآن بررسي شود، تا به اين وسيله جان و دل خود را با آيات نور روشنايي بخشيده و از صفات ستوده محمدي (صلي الله عليه و آله و سلم) بهره مند شويم، چرا که بر اين باوريم: زيباترين و کامل ترين سيماي آن گرامي را بايد در آيينه کلام وحياني پروردگار به نظاره نشست و خصلت هاي زيباي نبوت را از سرچشمه نور جستجو کرد و آن بزرگوار را الگو قرار داد که خداوند متعال فرمود: « لقد کان لکم في رسول الله اسوه حسنه* مطمئناً براي شما در [در رفتار و گفتار] رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) سرمشق نيکو [ و کاملي ] مي باشد»احزاب /21

نرم خويي و مهرباني
 

از منظر قرآن کريم يکي از شاخص ترين ويژگي هاي حضرت رسول (صلي الله عليه و آله و سلم)، اخلاق زيبا و برخورد شفقت آميز با ديگران بود. آن بزرگوار با داشتن اين خصلت ستودني توانست در طول 23 سال، دل هاي بسياري را به خود شيفته کرده و به صراط مستقيم هدايت نمايد، در حالي که هيچ قدرتي توان چنين کار شگفتي را نداشت. خداوند متعال اين عامل اساسي را چنين شرح مي دهد:« فبما رحمه من الله لنت لهم و لو کنت فظا غليظ القلب لا نفضوا من حولک* به برکت رحمت الهي در برخورد با مردم، نرم و مهربان شدي و اگر خشن و سنگ دل بودي، از اطراف تو پراکنده مي شدند». آل عمران /159 اساساً آن حضرت بر اين باور بود که فلسفه بعثت براي تکميل مکارم اخلاق است و مي فرمود: انما بعثت لاتمم مکارم الاخلاق* همانا من براي به سامان رساندن فضائل اخلاقي مبعوث شده ام». (1) ابراز محبت و مهرورزي آن حضرت نه تنها شامل دوستان و اهل ايمان مي شد، بلکه مخالفين آن بزرگوار نيز از اخلاق نرم و شفقت آميز آن گرامي بهره مندبودند و اين سبب جذب آنان به سوي اسلام مي گرديد. به همين جهت خداوند متعال رسول گرامي اش را تحسين کرده و فرمود: و «انک لعلي خلق عظيم* و يقيناً تو داراي اخلاق عظيم و برجسته اي هستي» . قلم/4

دلسوزي براي اهل ايمان
 

کساني که خود را وقف اصلاح جامعه کرده و براي سعادت افراد آن از هيچ کوششي فرو گذار نمي کنند و با دلسوزي و عشق و علاقه به انجام وظايف محوله مي پردازند، بدون ترديد جاياه خود را در جامعه و دل هاي مردم تحکيم مي بخشند و ارتباط نزديک تري با مخاطبان خود پيدا مي کنند، در نتيجه مردم به آنان به ديده احترام نگريسته و به ايشان اعتماد کرده و به آساني گفته ها و خواسته هايشان را مي پذيرند. مردم عاشق کساني هستند که بدون هياهو به دنبال اصلاح جامعه و رفع گرفتاري هاي آنان باشند. اگر اين دلسوزي و خدمات بي ريا، مخلصانه و فقط براي رضاي خداوند عالم باشد، نتيجه آن مضاعف و توفيق در کار حتمي و قطعي خواهد بود. اين ويژگي در رهبران الهي و پيشوايان جامعه از اهميت ويژه اي برخوردار است. قرآن مجيد، پيامبر گرامي اسلام را با اين خصلت پسنديده معرفي کرده و مي فرمايد:« لقد جاءکم رسول من انفسکم عزيز عليه ما عنتم حريص عليکم بالمومنين رؤوف رحيم* همانا فرستاده اي از خود شما به سويتان آمد که رنج هاي شما بر او سخت است و اصرار بر هدايت و راهنمايي شما دارد و نسبت به مؤمنان دلسوز و مهربان است». توبه /128 دلسوزي حضرت خاتم الانبياء به حدي بود که گاهي از شدت غصه و ناراحتي در آستانه مرگ قرار مي گرفت. رسول مکرم اسلام نه تنها از انحراف و کج روي هاي برخي از مسلمانان آزرده خاطر مي شد، بلکه از گمراهي و ناداني نامسلمانان نيز در رنج و عذاب بود. تا اين که خداوند متعال از دلسوزي رسول خويش چنين ياد مي کند: « فلعلک باخع نفسک علي آثارهم ان لم يومنوا بهذا الحديث اسفا* گويي مي خواهي به خاطر اعمال [نارواي ] آنان، اگر به اين گفتار ايمان نياوردند، خود را هلاک کني». کهف /6

آشنايي با درد مردم
 

توفيق در مديريت جامعه به عوامل مختلفي بستگي دارد که يکي از مهم ترين آن آشنايي با مشکلات و گرفتاري هاي طبقات محروم اجتماع است. پيامبران الهي عموماً و پيامبر اسلام خصوصاً از چنين خصلت والايي برخوردار بودند. آنان خود را از مردم مي دانستند و هيچ گونه امتياز و تفوقي بر خويشتن نسبت به ساير اقشار جامعه قائل نبودند. پيامبر اسلام (صلي الله عليه و آله و سلم) مي فرمود:« انما انا بشر مثلکم * همانا من هم همانند شما بشر هستم». کهف /110 افزون بر مردمي بودن، آشنايي و آگاهي و لمس واقعيت هاي پنهان جامعه از خصلت هاي بارز آن حضرت بود. کساني که مشکلات و محروميت ها را از نزديک لمس کرده اند، درد و رنج طبقات محروم جامعه را بهتر و راحت تر درک مي کنند. قرآن کريم مي فرمايد: « الم يجدک يتيما فاوي. ووجدک ضالا فهدي. و وجدک عائلا فاغني* آيا تو را يتيم نيافت و پناه داد؟! و تو را گمشده يافت و هدايت کرد و تو را فقير يافت و بي نياز نمود». ضحي/ 6 ،7،8

صبر و بردباري
 

گذري کوتاه به تاريخ پيامبران الهي نشان مي دهد که آنان در راه اعتلاي کلمه توحيد و انجام رسالت خويش با سخت ترين موانع روبرو بوده اند، هم چنان امام صادق (عليه السلام) فرمود: « ان اشد الناس بلاء الانبياء؛ همانا که انبياء الهي سخت ترين گرفتاري ها را داشته اند. »(2) اما در اين ميان حضرت خاتم الانبياء(صلي الله عليه و آله) بيش از ساير انبياء در معرض بلاها و آزمايشات سخت قرار گرفت. آن حضرت در اين مورد مي فرمايد: «ما اوذي نبي مثل ما اوذيت؛ هيچ پيامبري همانند من مورد آزار و اذيت قرار نگرفت.(3) اما تحمل و بردباري پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) در برابر کوه مشکلات که از هر سو به آن حضرت روي مي آورد و موانع گوناگوني که هر يک مي توانست سد راه اهداف بلند حضرتش باشد، تمام دشمنان و مخالفين سرسخت آن حضرت را به زانو در آورد. استاد شهيد مطهري (رحمه الله عليه) در اين زمينه مي نويسد:«اراده و استقامتش بي نظير بود. از او به يارانش نيز سرايت کرده بود. دوره 23 ساله بعثتش يک سره درس اراده و استقامت است. او در تاريخ زندگي اش مکرر در شرايطي قرار گرفت که اميدها از هر جا قطع مي شد، ولي او يک لحظه تصور شکست را در مخيله اش راه نداد. ايمان نيرومندش به موفقيت، يک لحظه متزلزل نشد». (4) گاهي خداوند متعال براي تقويت روحيه صبر و مقاومت رسول گراميش مي فرمود:« فاصبر کما صبرو اولوا العزم من الرسل * پس صبر و بردباري پيشه کن، آن گونه که پيامبران اولوالعزم صبر کردند». احقاف/ 35

عبوديت
 

بندگي و خضوع در مقابل حق، فضيلتي ستودني است که قرآن بارها بر اين صفت زيباي محمدي اشاره دارد. خداوند متعال پيامبر گرامي اش را با وصف بندگي ـ که تمام اوصاف والاي حضرت خاتم الانبياء (صلي الله عليه و آله و سلم) را تحت الشعاع قرار داده ـ ياد مي کند و رسول گرامي اسلام نيز به عبوديت خود در پيشگاه حق هميشه افتخار مي کرد. به نمونه اي از آياتي که حضرت رسول را با صفت والاي عبوديت توصيف مي کند اشاره مي کنيم:« تبارک الذي نزل الفرقان علي عبده ليکون للعالمين نذيراً* بزرگوار و پر برکت است آن خداوندي که قرآن را بر بنده[ خاص] خود نازل کرد تا بيم دهنده جهانيان باشد» فرقان/1
پيامبر گرامي اسلام آن چنان شيفته عبادت و بندگي در بارگاه ربوبي بود که گاهي خود را فراموش مي کرد و از خود بي خود مي شد، تا اين که آيه نازل شد:«طه. ما انزلنا عليک القرآن لتشقي* طاها! ما قرآن را بر تو نازل نکرديم که اين قدر به زحمت و مشقت بيفتي». مرحوم فيض کاشاني در ذيل اين آيه مي نويسد: پيامبر اکرم آن چنان در عبادت الهي حريص بود که از کثرت عبادت پاهاي مبارکش متورم شده بود، تا اين که خداوند متعال اين آيه را فرستاد. امام باقر (عليه السلام) مي فرمايد: روزي يکي از همسران آن حضرت به وي گفت: يا رسول الله! چرا به خود اين قدر زحمت مي دهي، در حالي که بنده آمرزيده هستي. پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) پاسخ داد:« اولاً اکون عبدا شکوراً* آيا بنده شکر گزاري نباشم»(5)

عدالت خواهي
 

عدالت خواهي يکي از مهم ترين اهداف بعثت پيامبران الهي است. خداوند متعال در سوره حديد مي فرمايد: « لقد ارسلنا رسلنا بالبينات و انزلنا معهم الکتاب و الميزان ليقوم الناس بالقسط* ما فرستادگان خود را با دلايل روشن فرستاديم و با آنان کتاب آسماني و ميزان نازل کرديم تا مردم به عدالت قيام کنند». حديد/25 و در آيات متعددي قرآن از عدالت خواهي پيامبر اکرم که يکي اهداف بعثت آن حضرت نيزمي باشد سخن گفته و مردم را به تبعيت از آن بزرگوار ترغيب و تشويق مي کند. عدالت طلبي در تمام زواياي زواياي زندگي انسان، معاملات، خانواده، دوستان، فرزندان، همکاران و حتي ساير ملل نيز کشيده مي شود. قرآن کريم مي فرمايد:«و اذا قلتم فاعدلوا* و هنگامي که سخني مي گوييد، عدالت را رعايت نماييد»* و هنگامي که سخني مي گويد، عدالت را رعايت نماييد» انعام /152 پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) آن چنان به اين مسئله حياتي اهميت مي داد که حتي در نگاه کردن به ديگران عدالت را رعايت مي نمود. امام صادق (عليه السلام) مي فرمايد:« کان رسول الله يقسم لحظاته بين اصحابه فينظر الي ذا و ينظر الي ذا بالسويه* رسول خدا نگاه خود را در ميان اصحاب به طور مساوي تقسيم مي کرد، گاهي به اين و گاهي به آن ديگري به طور مساوي نگاه مي کرد.(6) پيامبر اکرم در يک منشور جهاني، عدالت خواهي و تساوي حقوق انسان ها را در جوامع اعلام کرد و ملاک احترام به حقوق بشر را معين نمود. آن منادي راستين عدالت و آزادي هنگامي که مشاهده کرد يکي از اصحاب عرب وي، سلمان فارسي را به خاطر غير عرب بودن تحقير مي کند، در کلمات حکيمانه و معروفي فرمود:« همه مردم از زمان حضرت آدم تا به امروز همانند دانه هاي شانه[ مساوي و برابر]هستند. عرب بر عجم و سرخ بر سياه برتري ندارد مگر به تقوي». (7)

راستي و امانت داري
 

امانت داري و صداقت پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) نه تنها ياران و پيروان آن حضرت را شيفته ايشان نموده بود بلکه دشمنان نيز به اين حقيقت اذعان داشته و صداقت آن بزرگوار را مي ستودند. سه سال از بعثت مي گذشت که حضرت رسول (صلي الله عليه و آله و سلم) روزي در کنار کوه« صفا» روي سنگ بلندي قرار گرفت و با صداي رسايي قشرهاي مختلف مردم مکه را به سوي خويش فرا خواند، آنگاه خطاب به مشرکين و ساير مردم فرمود: اي مردم! هر گاه من به شما گزارش دهم که پشت اين کوه دشمنان موضع گرفته اند و قصد جان و مال شما را دارند، آيا مرا تصديق مي کنيد؟ همگي گفتند: آري، زيرا ما در طول زندگي از تو دروغي نشنيده ايم. (8)
حضرت خديجه نيز هنگامي که پيشنهاد ازدواج به آن حضرت مي داد و شيفتگي خود را به آن وجود گرامي اعلام مي نمود با تأکيد بر امانت و صداقت آن بزرگوار، چنين گفت:«اني قد رغبت فيک لقرابتک وسطتک في قومک و امانتک و حسن خلقک و صدق حديثک (9) به خاطر خويشاونديت و بزرگواريت در ميان قوم خودت و امانت داري تو و اخلاق نيک و راستگوئيت، مايلم با تو ازدواج کنم».
در اين ميان تصريح آيات الهي و تأکيد کلام وحياني قرآن بر صداقت و راستي و امانت داري آن حضرت حلاوتي ديگر دارد. بعضي از آياتي که به امانت داري و راستي پيامبر عظيم الشأن اسلام اشاره دارند عبارتند از:1 ـ «قل لا اقول لکم عندي خزائن الله و لا اعلم الغيب و لا اقول لکم اني ملک* بگو: من نمي گويم خزائن خدا نزد من است و من [ جز آن که خدا به من بياموزد] از غيب آگاه نيستم و به شما نمي گويم من فرشته ام» انعام /50
2ـ « و ما ينطق عن الهوي. ان هو الا وحي يوحي* و هرگز از روي هواي نفس سخن نمي گويد و آن چه مي گويد چيزي جز وحي الهي که [بر او]نازل مي شودنيست». النجم/ 3 و 4
حضرت محمد (صلي الله عليه و آله و سلم) در امانت داري آن چنان شهره بود که حتي دشمنانش بعد از بعثت آن حضرت، با اين که نقشه قتلش را طراحي مي کردند، هم چنان او را با لقب« امين» مي شناختند و در امانت داري اش لحظه اي ترديد نکردند و در شب هجرت امانت هايي نزد آن گرامي داشتند. رسول الله در غار ثور به امام علي (عليه السلام) سفارش نمود که « يا علي، فردا در اجتماعات مردم مکه، صبح و شام با آواي بلند بگو: هر کس نزد محمد امانتي دارد بيايد امانتش را بازستاند». (10) پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) اسوه کامل و نمونه بارز انسان هاي وارسته و داراي تمام کمالات ويژه اخلاقي بود. صداقت و امانت داري از منظر رسول گرامي اسلامي آن چنان مهم بود که به عنوان معيار براي برتري يارانش محسوب مي گرديد امام صادق (عليه السلام) در اين مورد فرمودند:«ان عليا (عليه السلام)انما بلغ ما بلغ به عند رسول الله (صلي الله عليه و آله و سلم) بصدق الحديث و اداء الامانه* يقيناً علي (عليه السلام) با راست گويي و امانت داري به آن درجه و عظمت در نزد پيامبر رسيد» (11)

قاطعيت و شهامت
 

پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) در مورد اجراي حدود الهي و قاطعيت در برابر قانون شکنان اهتمام خاصي داشت. آن حضرت در عين حالي که به اهل ايمان و مظلومان و ستم ديدگان رئوف و مهربان بود، در مقابل کفار و اشرار، با شجاعت و شهامت تمام ايستادگي مي نمود. خداوند متعال در اين مورد مي فرمايد:« محمد رسول الله و الذين معه اشداء علي الکفار* محمد فرستاده خداست و کساني که با او هستند در برابر کفار سرسخت و شديد و در ميان خود مهربان هستند». فتح /29 اصرار بر اجراي قوانين الهي، حياء و ادب، جوانمردي، سرمشق و الگو بودن براي انسان هاي سعادت جو و حقيقت طلب، امي بودن، تواضع، گذشت، ساده زيستي ، سخاوت و نيکي به ديگران، کرامت نفس و بشير و نذير بودن، از جمله ساير صفات ستوده حضرت خاتم الانبيا (صلي الله عليه و آله و سلم) است که در آيات الهي به آن ها اشاره شده است.

پي نوشت ها :
 

1 ـ مکارم الاخلاق، ص 8/ فتح الباري، ج 6، ص 419.
2 ـ الکافي، ج 2، ص 252.
3 ـ کشف الغمه، ج 2،ص 537.
4ـ مقدمه اي بر جهان بيني اسلامي، ج 3، ص 137.
5 ـ تفسير صافي، ج 3، ص 299.
6 ـ بحار الانوار، ج 16، ص 260/ الکافي، ج 2، ص 671.
7 ـ مستدرک الوسائل، ج 12، ص 89.
8 ـ فروغ ابديت، ج 1، ص 263.
9 ـ السيره النبويه، ابن هشام، ج 1، ص200 و 201.
10 ـ بحار الانوار، ج 19، ص 62.
11 ـ الکافي، کتاب الايمان و الکفر، باب الصدق و اداء الامانه، حديث 5.
 

منبع: نشريه نسيم وحي، ش 30.