سيماي پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) در آيينه وحي
نويسنده: عبدالکريم تبريزي
اشاره: در اين نوشتار سعي شده در حد وسع، خلق و خوي حضرتش در پرتو آيات وحياني قرآن بررسي شود، تا به اين وسيله جان و دل خود را با آيات نور روشنايي بخشيده و از صفات ستوده محمدي (صلي الله عليه و آله و سلم) بهره مند شويم، چرا که بر اين باوريم: زيباترين و کامل ترين سيماي آن گرامي را بايد در آيينه کلام وحياني پروردگار به نظاره نشست و خصلت هاي زيباي نبوت را از سرچشمه نور جستجو کرد و آن بزرگوار را الگو قرار داد که خداوند متعال فرمود: « لقد کان لکم في رسول الله اسوه حسنه* مطمئناً براي شما در [در رفتار و گفتار] رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) سرمشق نيکو [ و کاملي ] مي باشد»احزاب /21
پيامبر گرامي اسلام آن چنان شيفته عبادت و بندگي در بارگاه ربوبي بود که گاهي خود را فراموش مي کرد و از خود بي خود مي شد، تا اين که آيه نازل شد:«طه. ما انزلنا عليک القرآن لتشقي* طاها! ما قرآن را بر تو نازل نکرديم که اين قدر به زحمت و مشقت بيفتي». مرحوم فيض کاشاني در ذيل اين آيه مي نويسد: پيامبر اکرم آن چنان در عبادت الهي حريص بود که از کثرت عبادت پاهاي مبارکش متورم شده بود، تا اين که خداوند متعال اين آيه را فرستاد. امام باقر (عليه السلام) مي فرمايد: روزي يکي از همسران آن حضرت به وي گفت: يا رسول الله! چرا به خود اين قدر زحمت مي دهي، در حالي که بنده آمرزيده هستي. پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) پاسخ داد:« اولاً اکون عبدا شکوراً* آيا بنده شکر گزاري نباشم»(5)
2ـ « و ما ينطق عن الهوي. ان هو الا وحي يوحي* و هرگز از روي هواي نفس سخن نمي گويد و آن چه مي گويد چيزي جز وحي الهي که [بر او]نازل مي شودنيست». النجم/ 3 و 4
حضرت محمد (صلي الله عليه و آله و سلم) در امانت داري آن چنان شهره بود که حتي دشمنانش بعد از بعثت آن حضرت، با اين که نقشه قتلش را طراحي مي کردند، هم چنان او را با لقب« امين» مي شناختند و در امانت داري اش لحظه اي ترديد نکردند و در شب هجرت امانت هايي نزد آن گرامي داشتند. رسول الله در غار ثور به امام علي (عليه السلام) سفارش نمود که « يا علي، فردا در اجتماعات مردم مکه، صبح و شام با آواي بلند بگو: هر کس نزد محمد امانتي دارد بيايد امانتش را بازستاند». (10) پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) اسوه کامل و نمونه بارز انسان هاي وارسته و داراي تمام کمالات ويژه اخلاقي بود. صداقت و امانت داري از منظر رسول گرامي اسلامي آن چنان مهم بود که به عنوان معيار براي برتري يارانش محسوب مي گرديد امام صادق (عليه السلام) در اين مورد فرمودند:«ان عليا (عليه السلام)انما بلغ ما بلغ به عند رسول الله (صلي الله عليه و آله و سلم) بصدق الحديث و اداء الامانه* يقيناً علي (عليه السلام) با راست گويي و امانت داري به آن درجه و عظمت در نزد پيامبر رسيد» (11)
نرم خويي و مهرباني
دلسوزي براي اهل ايمان
آشنايي با درد مردم
صبر و بردباري
عبوديت
پيامبر گرامي اسلام آن چنان شيفته عبادت و بندگي در بارگاه ربوبي بود که گاهي خود را فراموش مي کرد و از خود بي خود مي شد، تا اين که آيه نازل شد:«طه. ما انزلنا عليک القرآن لتشقي* طاها! ما قرآن را بر تو نازل نکرديم که اين قدر به زحمت و مشقت بيفتي». مرحوم فيض کاشاني در ذيل اين آيه مي نويسد: پيامبر اکرم آن چنان در عبادت الهي حريص بود که از کثرت عبادت پاهاي مبارکش متورم شده بود، تا اين که خداوند متعال اين آيه را فرستاد. امام باقر (عليه السلام) مي فرمايد: روزي يکي از همسران آن حضرت به وي گفت: يا رسول الله! چرا به خود اين قدر زحمت مي دهي، در حالي که بنده آمرزيده هستي. پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) پاسخ داد:« اولاً اکون عبدا شکوراً* آيا بنده شکر گزاري نباشم»(5)
عدالت خواهي
راستي و امانت داري
حضرت خديجه نيز هنگامي که پيشنهاد ازدواج به آن حضرت مي داد و شيفتگي خود را به آن وجود گرامي اعلام مي نمود با تأکيد بر امانت و صداقت آن بزرگوار، چنين گفت:«اني قد رغبت فيک لقرابتک وسطتک في قومک و امانتک و حسن خلقک و صدق حديثک (9) به خاطر خويشاونديت و بزرگواريت در ميان قوم خودت و امانت داري تو و اخلاق نيک و راستگوئيت، مايلم با تو ازدواج کنم».
در اين ميان تصريح آيات الهي و تأکيد کلام وحياني قرآن بر صداقت و راستي و امانت داري آن حضرت حلاوتي ديگر دارد. بعضي از آياتي که به امانت داري و راستي پيامبر عظيم الشأن اسلام اشاره دارند عبارتند از:1 ـ «قل لا اقول لکم عندي خزائن الله و لا اعلم الغيب و لا اقول لکم اني ملک* بگو: من نمي گويم خزائن خدا نزد من است و من [ جز آن که خدا به من بياموزد] از غيب آگاه نيستم و به شما نمي گويم من فرشته ام» انعام /502ـ « و ما ينطق عن الهوي. ان هو الا وحي يوحي* و هرگز از روي هواي نفس سخن نمي گويد و آن چه مي گويد چيزي جز وحي الهي که [بر او]نازل مي شودنيست». النجم/ 3 و 4
حضرت محمد (صلي الله عليه و آله و سلم) در امانت داري آن چنان شهره بود که حتي دشمنانش بعد از بعثت آن حضرت، با اين که نقشه قتلش را طراحي مي کردند، هم چنان او را با لقب« امين» مي شناختند و در امانت داري اش لحظه اي ترديد نکردند و در شب هجرت امانت هايي نزد آن گرامي داشتند. رسول الله در غار ثور به امام علي (عليه السلام) سفارش نمود که « يا علي، فردا در اجتماعات مردم مکه، صبح و شام با آواي بلند بگو: هر کس نزد محمد امانتي دارد بيايد امانتش را بازستاند». (10) پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) اسوه کامل و نمونه بارز انسان هاي وارسته و داراي تمام کمالات ويژه اخلاقي بود. صداقت و امانت داري از منظر رسول گرامي اسلامي آن چنان مهم بود که به عنوان معيار براي برتري يارانش محسوب مي گرديد امام صادق (عليه السلام) در اين مورد فرمودند:«ان عليا (عليه السلام)انما بلغ ما بلغ به عند رسول الله (صلي الله عليه و آله و سلم) بصدق الحديث و اداء الامانه* يقيناً علي (عليه السلام) با راست گويي و امانت داري به آن درجه و عظمت در نزد پيامبر رسيد» (11)
قاطعيت و شهامت
پي نوشت ها :
1 ـ مکارم الاخلاق، ص 8/ فتح الباري، ج 6، ص 419.
2 ـ الکافي، ج 2، ص 252.
3 ـ کشف الغمه، ج 2،ص 537.
4ـ مقدمه اي بر جهان بيني اسلامي، ج 3، ص 137.
5 ـ تفسير صافي، ج 3، ص 299.
6 ـ بحار الانوار، ج 16، ص 260/ الکافي، ج 2، ص 671.
7 ـ مستدرک الوسائل، ج 12، ص 89.
8 ـ فروغ ابديت، ج 1، ص 263.
9 ـ السيره النبويه، ابن هشام، ج 1، ص200 و 201.
10 ـ بحار الانوار، ج 19، ص 62.
11 ـ الکافي، کتاب الايمان و الکفر، باب الصدق و اداء الامانه، حديث 5.