ريشار كانتيون و ماهيّت تجارت
ريشار كانتيون و ماهيّت تجارت
ريشار كانتيون و ماهيّت تجارت
نويسنده: دكتر محمدعلي همايون كاتوزيان
يكي از پيشتازان اقتصاد سياسي كلاسيك، كه از قضا حقش آنچنان كه بايد در تاريخ ادا نشده است، ريشار كانتيون (1)، اقتصاددان فرانسوي قرن هجدهم است. كمي توجه به اين اقتصاددان بيشتر ناشي از اين بوده است، كه معلوم نيست به چه دليل كتاب او- رساله اي در ماهيت تجارت بطوركلي- از گردش خارج شده بود، و در واقع اين كشف مجدد آن توسط جونز (2) اقتصاددان معروف انگليسي در نيمه دوم قرن نوزدهم بود كه اهميت كانتيون را در پايه ريزي اقتصاد كلاسيك آشكار ساخت. كانتيون، كم و بيش، همدوره هيوم و اسميت بود، و ما ترديدي نداريم كه اسميت كتاب او را خوانده زيرا در ثروت ملل، به آن اشاره مي كند. تجزيه و تحليل او از توليد، ارزش، توزيع و جمعيت نسبت به زمانش بسيار پخته است، و حتي در زمينه جمعيت پاره اي از عقايد بعدي مالتوس را پيش بيني مي كند. لابد اسميت در بررسي خود از رابطه افزايش جمعيت، نيروي كار و حداقل مزد، مديون او بوده است. با اين وصف تعجبي ندارد كه كانتيون در زمينه بررسي پول، نرخ بهره و تجارت خارجي چيره دست تر است. در اين زمينه تجزيه و تحليل او اگر از بررسي هيوم سر نباشد، كم ندارد.
در موضوع ارزش، بررسي كانتيون چندان پخته تر از سر ويليام پتي نيست. ارزش غله را زمين و كار تعيين مي كند. و در اينجا هم مهفوم ارزش استعمال (3) از ارزش مبادله (4) تفكيك نمي شود. اما كانتيون بين قيمت و ارزش فرق مي گذارد و در تعيين قيمت مانند اسميت كه پس از او آمده است، به مطالعه ارتباط عرضه و تقاضا مي پردازد. و اين مسلماً گامي فراتر از پتي، و شايد همه پيشينيان اوست. نظريه او درباره تعيين مزد همان بر اساس حداقل لوازم و مايحتاج زندگي است كه با نظريه او درباره تغيير جمعيت كاملاً جور در مي آيد. اما وي در عين حال به تفاوت موجود بين مزدهاي گوناگون آگاهي دارد و در واقع درباره علل اين تفاوت در شغلهاي مختلف به بحث مي پردازد. اين همان بحثي است كه به تفصيل در ثروت ملل نيز ديده مي شود، و هنوز هم پايه عمده چنين بحثي را در اقتصاد معاصر تشکيل مي دهد.
او نيز مانند هيوم تأثير عرضه پول را بر قيمتها دنبال مي كند، و علاوه بر آن (يا بهتر بگوييم، صريحتر از هيوم)، نتيجه متفاوت آن را براي درآمد طبقات گوناگون بررسي مي نمايد. به عبارت دگير كانتيون مستقيماً اثر بالارفتن قيمتها را بر توزيع درآمد تميز مي دهد و به بحث مي گذارد.
در مسئله نرخ ارز و تراز پرداختها تجزيه و تحليل او مشابه هيوم است و شايد اندكي از او نيز پخته تر باشد. نتيجه همان چيزي است كه در اقتصاد بين المللي معاصر، يا دست كم اندكي پيش از اين دوره، به مكانيسم «جريان قيمت - طلا» شهرت يافته است و اساس تجزيه و تحليل تراز پرداختها و تغييرات نرخ ارز را در نظامي از اقتصاد بين المللي كه بر پايه طلا قرار دارد تشكيل مي دهد.در موضوع ارزش، بررسي كانتيون چندان پخته تر از سر ويليام پتي نيست. ارزش غله را زمين و كار تعيين مي كند. و در اينجا هم مهفوم ارزش استعمال (3) از ارزش مبادله (4) تفكيك نمي شود. اما كانتيون بين قيمت و ارزش فرق مي گذارد و در تعيين قيمت مانند اسميت كه پس از او آمده است، به مطالعه ارتباط عرضه و تقاضا مي پردازد. و اين مسلماً گامي فراتر از پتي، و شايد همه پيشينيان اوست. نظريه او درباره تعيين مزد همان بر اساس حداقل لوازم و مايحتاج زندگي است كه با نظريه او درباره تغيير جمعيت كاملاً جور در مي آيد. اما وي در عين حال به تفاوت موجود بين مزدهاي گوناگون آگاهي دارد و در واقع درباره علل اين تفاوت در شغلهاي مختلف به بحث مي پردازد. اين همان بحثي است كه به تفصيل در ثروت ملل نيز ديده مي شود، و هنوز هم پايه عمده چنين بحثي را در اقتصاد معاصر تشکيل مي دهد.
پينوشتها:
1) R.cantillon
2) Jevons
3) value in use
4) Exchange value
/ج
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}