دشواری های ترجمه ی شعر عربی
زبان شعر، زبانی جدا و متفاوت با زبان معمولی است. محدودیت های وزن، قافیه و موسیقی درونی شعر موجب ساختار خاصی از شعر می شود؛ زیرا شعر – حتی شعر آزاد – عموماً متکی بر وزن عروضی و قافیه موسقی است واصالت
نویسنده: عبّاس اقبالی
زبان شعر، زبانی جدا و متفاوت با زبان معمولی است. محدودیت های وزن، قافیه و موسیقی درونی شعر موجب ساختار خاصی از شعر می شود؛ زیرا شعر – حتی شعر آزاد – عموماً متکی بر وزن عروضی و قافیه موسقی است واصالت و اهمیت وزن و موسیقی شعر عربی به اندازه ای است که گاهی موجب نادیده گرفتن قواعد صرفی و نحوی شده و با عنوان «ضرورت شعری» توجیه می شود. این ساختار خاص شعر باعث دشواری ترجمه شعر می شود. سه پدیده نحوی «حذف»، «فصل» و «تقدیم و تأخیر» از مشخصه های بارز این ساختار است.
حذف و اختصار ناشی از صنعت ایجاز و از مصادیق سنت های رایج زبان عربی است. حذف حرکت و حذف کلمه در انواع سه گانه مشهور آن، از قواعد صرفی ونحوی فراتر رفته است. در بسیاری از موارد به خاطر حفظ جنبه زیبایی شعر و رعایت موسیقی مصرع از طریق رعایت توازن تفعیله ها و قوافی ابیات، حذف هایی صورت می گیرد، حذف هایی که احیاناً مستند صرفی یا نحوی ندارد و از جوازات شعری محسوب می گردند. شناخت این قبیل محذوف ها و کشف مصداق های آن وبازگرداندن محذوف ها به متن، از طریق قراین حالی و مقالی – که در متن کتاب پاره ای از آن ها تشریح شد – یکی از راهکارهای تسهیل درک شعر می باشد. درباره فصل یا اعتراض که در نثر به ندرت ولی در نظم، فراوان یافت می شود، می توان گفت که فصل در نثر دارای اهداف حکیمانه است ولی ع لت اصلی فصل یا اعتراض در نظم، ضرورت های شعری یعنی ساختار خاص شعر است.
جمله های معترضه در نثر، تعامل لفظی با قبل و بعد خود ندارد و بهتر است بگوییم محلی از اعراب ندارند، ولی در نظم، برخی از معترض ها دارای نقش اعرابی هستند. فصل و اعتراض گاهی بین دو جزء یک ترکیب و گاهی بین دو بخش یک جمله روی می دهد. اعتراض و فصل گاهی به صورت یک کلمه و گاهی به صورت یک جمله می باشد. بر خلاف نثر، در شعر فصل به اجنبی نیز وجود دارد.
برای درک معنای لفظی یک بیت، توجه به موارد فصل و اعتراض موجب تسهیل درک معنای لفظی یک بیت است؛ از این رو برای ترجمه ابیاتی که مصداق موارد اعتراض هستند، روش های زیر پیشنهاد می شود: در مواردی که بین اجزای به هم پیوسته ماند «همزه استفهام و مسئول عنه»، «حرف ندا و منادی»، «موصوف و صفت» و «مضاف و مضاف الیه» فاصله افتاده است، در ترجمه آن، اجزای به هم پیوسته بدون در نظر گرفتن فاصل ترجمه شوند.
جمله هایی که بین مبتدا و خبر یا بین اسم و خبر نواسخ یا بین شرط و جزاء و بین ارکان یک جمله معترضه هستند، به ویژه جمله دعایی، به صورت یک جمله مستقل و منفک از سایر اجزای جمله در نظر گرفته و در بین جمله ترجمه شوند.
ترجمه منادای فاصل بین جمله ها، در آغاز جمله آورده شوند. برخی از اعتراض ها مانند جمله های وصفی و حالیه، به صورت قید وصفی یا حالت ترجمه شوند.
برخی از اعتراض ها که دارای نقش نحوی هستند مانند ظرف زمان ها، جار و مجرورها بر اساس نقش نحوی آن ها ترجمه شوند.
در باب تقدیم و تأخیر اجزای جمله، با توجه به فراگیری این ویژگی در نثرعربی و موارد فراوان مجاز تقدیم و تأخیر در ارکان و اجزای جمله های عربی، نمی توان گفت که تقدیم وتأخیر یک پدیده صرفاً ناشی از ضرورت شعری یا به عبارت دیگر برخاسته از ساختار شعر است؛ و به دلیل آن که اکثر تقدیم و تأخیرهای شعری منطبق با موارد مجاز در نحو عربی است تشخیص آن ها چندان دشوار نیست. به هر حال، برای ترجمه شعر در نظر گرفتن جایگاه اصلی هر جزء از اجزای جمله و باز گرداندن آن به جای خویش، موجب تسهیل در امر ترجمه بیت خواهد شد.
منبع :گامی در ترجمه شعر کلاسیک عربی ، انتشارات علمی و فرهنگی 1388
حذف و اختصار ناشی از صنعت ایجاز و از مصادیق سنت های رایج زبان عربی است. حذف حرکت و حذف کلمه در انواع سه گانه مشهور آن، از قواعد صرفی ونحوی فراتر رفته است. در بسیاری از موارد به خاطر حفظ جنبه زیبایی شعر و رعایت موسیقی مصرع از طریق رعایت توازن تفعیله ها و قوافی ابیات، حذف هایی صورت می گیرد، حذف هایی که احیاناً مستند صرفی یا نحوی ندارد و از جوازات شعری محسوب می گردند. شناخت این قبیل محذوف ها و کشف مصداق های آن وبازگرداندن محذوف ها به متن، از طریق قراین حالی و مقالی – که در متن کتاب پاره ای از آن ها تشریح شد – یکی از راهکارهای تسهیل درک شعر می باشد. درباره فصل یا اعتراض که در نثر به ندرت ولی در نظم، فراوان یافت می شود، می توان گفت که فصل در نثر دارای اهداف حکیمانه است ولی ع لت اصلی فصل یا اعتراض در نظم، ضرورت های شعری یعنی ساختار خاص شعر است.
جمله های معترضه در نثر، تعامل لفظی با قبل و بعد خود ندارد و بهتر است بگوییم محلی از اعراب ندارند، ولی در نظم، برخی از معترض ها دارای نقش اعرابی هستند. فصل و اعتراض گاهی بین دو جزء یک ترکیب و گاهی بین دو بخش یک جمله روی می دهد. اعتراض و فصل گاهی به صورت یک کلمه و گاهی به صورت یک جمله می باشد. بر خلاف نثر، در شعر فصل به اجنبی نیز وجود دارد.
برای درک معنای لفظی یک بیت، توجه به موارد فصل و اعتراض موجب تسهیل درک معنای لفظی یک بیت است؛ از این رو برای ترجمه ابیاتی که مصداق موارد اعتراض هستند، روش های زیر پیشنهاد می شود: در مواردی که بین اجزای به هم پیوسته ماند «همزه استفهام و مسئول عنه»، «حرف ندا و منادی»، «موصوف و صفت» و «مضاف و مضاف الیه» فاصله افتاده است، در ترجمه آن، اجزای به هم پیوسته بدون در نظر گرفتن فاصل ترجمه شوند.
جمله هایی که بین مبتدا و خبر یا بین اسم و خبر نواسخ یا بین شرط و جزاء و بین ارکان یک جمله معترضه هستند، به ویژه جمله دعایی، به صورت یک جمله مستقل و منفک از سایر اجزای جمله در نظر گرفته و در بین جمله ترجمه شوند.
ترجمه منادای فاصل بین جمله ها، در آغاز جمله آورده شوند. برخی از اعتراض ها مانند جمله های وصفی و حالیه، به صورت قید وصفی یا حالت ترجمه شوند.
برخی از اعتراض ها که دارای نقش نحوی هستند مانند ظرف زمان ها، جار و مجرورها بر اساس نقش نحوی آن ها ترجمه شوند.
در باب تقدیم و تأخیر اجزای جمله، با توجه به فراگیری این ویژگی در نثرعربی و موارد فراوان مجاز تقدیم و تأخیر در ارکان و اجزای جمله های عربی، نمی توان گفت که تقدیم وتأخیر یک پدیده صرفاً ناشی از ضرورت شعری یا به عبارت دیگر برخاسته از ساختار شعر است؛ و به دلیل آن که اکثر تقدیم و تأخیرهای شعری منطبق با موارد مجاز در نحو عربی است تشخیص آن ها چندان دشوار نیست. به هر حال، برای ترجمه شعر در نظر گرفتن جایگاه اصلی هر جزء از اجزای جمله و باز گرداندن آن به جای خویش، موجب تسهیل در امر ترجمه بیت خواهد شد.
منبع :گامی در ترجمه شعر کلاسیک عربی ، انتشارات علمی و فرهنگی 1388
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}