مفاهیم بهداشت روانی
نویسنده : ابوالقاسم حسینی
در مورد بهداشت روانی دو تعریف مورد توجه قرار می گیرد:
در تعریف اول، منظور از بهداشت روانی عبارت از رشته ای تخصصی از بهداشت عمومی است که در زمینه کاستن بیماری های روانی در یک اجتماع فعالیت می نماید و بررسی انواع مختلف اختلالات روانی و عوامل مؤثری که در بروز آنها نقش دارند، در قلمروی کار این علم می باشد. شناخت طرز ایجاد اختلالات روانی قدم اول برنامه ریزی برای اقدامات پیشگیری به حساب می آید. پس از شناخت علتهای به وجود آورنده اختلالات روانی، وظیفه دستاندرکاران این رشته، مطالعه راههای از بین بردن علتهای مزبور و یا غلبه بر آنها می باشد.
با توجه به اینکه در بروز اختلالات روانی مجموعه عوامل زیستی روانی اجتماعی دخالت دارند، روش های پیشگیری از این اختلالات نیز چند بُعدی هستند و باید در ابعاد زیستی روانی اجتماعی مورد توجه قرار گیرند.
در تعریف دوم؛ بهداشت روانی به معنای سلامت فکر می باشد و منظور نشان دادن وضع مثبت و سلامت روانی است که خود می تواند نسبت به ایجاد سیستم باارزشی در مورد ایجاد تحرک و پیشرفت و تکامل در حد فردی، ملی و بین المللی کمک نماید. زیرا وقتی سلامت روانی شناخته شد، نسبت به دستیابی به آن اقدام می شود و راه برای تکامل فردی و اجتماعی بازمی گردد.
بهداشت روانی با مفهوم پیشگیری از بیماریهای روانی
بهداشت روانی در یکی از تعاریف خود با مفهوم پیشگیری از بیماریهای روانی مورد استفاده قرار می گیرد.کاپلان (Kaplan) روش های پیشگیری از بیماریهای روانی را به طور کلی به سه دسته تقسیم می نماید:
1ــ روش های پیشگیری اولیه.
2ــ روش های پیشگیری ثانویه.
3ــ روش های پیشگیری نوع سوم.
روش های پیشگیری اولیه
منظور از پیشگیری اولیه (primary prevention) طرح برنامه هایی است که با تأثیر بر عوامل به وجود آورنده بیماریهای روانی از بروز این بیماریها جلوگیری به عمل می آورند. این برنامه ها معمولاً در مورد تمام افراد اجتماع و یا گروه کثیری از مردم یک طبقه مورد عمل قرار می گیرند. در بعضی موارد برای گروههای آسیب پذیر اجتماع مانند آنها که در معرض بروز جرم، جنایت و یا بیماری های روانی قرار دارند پیاده می شوند.روش پیشگیری اولیه به منظور کاهش تظاهرات هیجانی در جامعه از طریق مبارزه با عوامل استرسزا و حالاتی که بالقوه به عوارض روانی منجر می گردد انجام می شود.
در مواردی که تظاهرات روانی به وجود آمده باشند، دخالت فوری نیز نوعی پیشگیری اولیه محسوب می گردد. به این ترتیب در مورد پیشگیری اولیه باید تمام نیروهایی که اجتماع را به وجود می آورند تجهیز گردند و با همکاری یکدیگر در پیشگیری بیماریهای روانی به کار روند.
در این مورد نقش فعالیت گروههای اجتماعی، مدرسه، روحانیون، پزشکان، مسؤولان امور بهداشتی، دولت و مهمتر از همه خانواده و افراد مهم دیگری که در زندگی او نقش دارند باید به حساب آیند. در حقیقت پیشگیری اولیه موضوع جدیدی است که به روان پزشکی اضافه شده است و تنها با فعالیت گروههای وابسته به مرحله عمل در می آید. همکاری نیروهای ذکر شده در زمینه بهداشت عمومی، رفاه، امور منزل و نوسازی شهری، یقیناً به کیفیت و بازدهی بهداشتی خواهد افزود.
روشهای پیشگیری اولیه در تمام مراحل زندگی قابل اجرا می باشند. این روش ها از مراقبتهای زن باردار شروع و به صورت مراقبت از کودک در محیط خانواده و مدرسه در سنین اولیه کودکی ادامه می یابند. در دوران بارداری این روش ها به صورت جلوگیری از تولد کودکان نارس، جلوگیری از بیماریهای مادر که ممکن است تولید ضایعات مغزی در کودک نمایند، و جلوگیری از اختلالات روانی در مادر از طریق مشاوره ی فوری روان پزشکی در صورت بروز عوامل استرسزا انجام می گیرد.(1) آلبی (Albee) یکی از متخصصین بهداشت روانی، روش پیش گیری اولیه را به صورت زیر تعریف می نماید: هر چیز که هدفش بهتر کردن وضع زندگی بشر باشد و زندگی را کارآمدتر و با معنی تر نماید، ممکن است به عنوان بخشی از پیشگیری اولیه از اختلالات روانی و هیجانی تلقی شود.(2) آلبی علت پیدایش تعداد زیادی از اختلالات روانی واکنشی و اختلالات شخصیت را ناشی از عوامل محیطی تلقی می نماید و اعلام می دارد: «این مطلب بطور فزاینده ای شناخته شده است که اختلالات واکنشی، اعتیادات دارویی، الکلیسم، انحرافات جنسی و رفتارهای ضد اجتماعی، انعکاس سبک زندگی اجتماع می باشند و تغییر در این موارد، مانند هر چیز دیگری که در کاهش قابل توجه شیوع آنها مؤثر است دارای اهمیت می باشد». اگر روان شناسان حرفه ای حقیقتاً به بهزیستی بشر علاقه مند باشند، باید بیماران روانی را برای مدت یک قرن فراموش نماییم و توجه خود را به کشف علل روانی، تبعیض نژاد، جنسیت گرایی (تمایل افراطی به امور جنسی) و هر انگیزه ای که به منابع خطر برای زندگی بشر کمک نماید، معطوف داریم.(3)
آموزش اساسی ترین روش پیشگیری اولیه
آموزش را باید اساسی ترین روش پیشگیری اولیه دانست و به این منظور متخصصان بهداشت روانی با همکاری سایر گروهها مانند افرادی که در خدمات عمومی کار می کنند و حتی داوطلبان غیرحرفه ای، به منظور گسترش اطلاعات بهداشت روانی باید همکاری نمایند. از طرف دیگر شرکت در فعالیتهای پیشگیری اولیه موجب ایجاد محبت و گسترش آموزش در این عده خواهد شد که در پیشبرد و تسریع فعالیتهای پیشگیری نیز مؤثر خواهد افتاد. این فعالیتها به طور غیرمستقیم به پیشگیری درجه دو و درجه سه نیز کمک خواهد نمود.روش های پیشگیری ثانویه
پیشگیری ثانویه (Secondary prevention) به برنامه هایی اطلاق می گردد که به وسیله جلوگیری از ادامه و بدتر شدن اختلالات خفیف و متوسط روانی از میزان بیماریهای روانی می کاهند. این روش به صورت زود تشخیص دادن و درمان فوری این علایم به کار می رود. در این حال، بیماریها زود کشف می گردند و با روش های آسانتر و کم خرجتر مداوا می شوند و پیش آگهی بهتری نیز دارند.روش های پیشگیری درجه سوم
پیشگیری درجه سوم (Tertiary prevention) به برنامه هایی گفته می شود که به منظور کاهش عوارض زودرس و دیررس در بیماریهای روانی به کار می روند. منظور از این برنامه ها، بازگردانیدن کل نقش اجتماعی فرد در کوتاهترین فاصله می باشد. این روشها بیشتر تحت عنوان نوتوانی (Rehabilitation) نامگذاری می شوند.(4)بهداشت روانی با مفهوم سلامت و تکامل روانی
سلامت و تکامل روانی با مفهوم بهداشت روانی مورد استفاده قرار می گیرد. در این برداشت منظور از بهداشت روانی، نبودن بیماری نیست بلکه منظور نشان دادن وضع مثبت و سلامت روانی می باشد.مورفی (Murphy) در کتاب تطابق و بهداشت روانی به لزوم ایجاد تکامل در طبیعت انسان به منظور دستیابی به یک زندگی ساده و سالم تأکید می نماید و معتقد است که باید سعی نماییم تا ظرفیت او را برای ارتباطات اجتماعی بالا ببریم. نامبرده اضافه می نماید:
«در هزار سال گذشته میزان ارضای انسان از نظر علمی و از نظر زیبایی شناسی به حدی رسیده که طبیعت او را نسبت به آنچه در قرون وسطی بود متفاوت ساخته است ولی هنوز این شروع کار است. این مقدار از تکامل در جنبه های روابط بین فردی به سختی شروع شده است.
روان شناسی جدید که روان کاوی نیز جزء آن است، مطالب زیادی در مورد کشمکشهای روانی و جنبه های انهدامی بشر به ما آموخته ولی در مورد آموزش جنبه های تکاملی و احساسات مثبت پیش نرفته است.
اگر ما نتوانیم دستاوردهای فوری در مورد کنترل کشمکشهای روانی خود ایجاد کنیم، بشریت هیچ آینده ای نخواهد داشت. اگر چنین دستاوردی ایجاد شود، تکامل آینده توأم علم و تمایلات زیبایی شناسی که با افزایش تکامل ظرفیت نسبت به روابط بین فردی همراه خواهد بود، آینده نوین انسان را خیالی و غیرعملی جلوه نخواهد داد، بلکه خود مقدمه ای برای بروز امکانات تکاملی خواهد بود (5)».
با توجه به اعتراف فوق که تأکید بر یک واقعیت می باشد، و با مطالعه ادیان الهی به نظر می رسد که بتوان از این ادیان و اصول عملی آنان در کنترل کشمکشهای روانی و جنبه های انهدامی بشر و هدایت جوامع بشری به رشد و تکامل روانی استفاده نمود و به این آرزوی روان شناسان علاقه مند به بشریت جامه عمل پوشید.
اصلاح سبک و روش زندگی
در حقیقت کار پیامبران الهی زیر بنای آنچه را که روان شناسان و روان پزشکان فوق پس از مطالعه اختلالات و مشکلات روانی جوامع بشری به آن رسیده اند فراهم آورده اند. به نظر می رسد سبک و روش خاصی که پیامبران الهی برای زندگی بشر پیشنهاد کرده اند راه انحصاری پیشگیری از اختلالات واکنشی روانی، انحرافات جنسی، و رفتارهای ضد اجتماعی باشد.نکته بسیار مهمی که در این مورد باید مورد بررسی قرار گیرد گستردگی آموزشهای الهی در جوامع بشری است. این آموزشها شامل تمام گروههای اجتماعی می گردند و اختصاص به یک گروه خاص و یا قشر تحصیل کرده ندارند. آموزشهای الهی به نوعی تنظیم شده اند که عمیقترین مسائل علمی و بهداشت روانی را با زبانی ساده که قابل فهم عموم باشد، بازگو می نمایند و به همین علت دست اندرکاران بهداشت روانی باید این موقعیت اختصاصی را بشناسند و از آن حداکثر استفاده را بنمایند.
پی نوشت ها :
1- Sadock A.M. and Kaplan H.I.: Comprehensive textbook of psyxhitary. The Williams Pub. 1985.p.p. 1537-1551.
2- " Every thing aimed at improving human condition of making life more fulfilling and meaningful may be considered part of the primary prevention of mental and emotional disturbance". D.V. Hawks: Prevention. Its desiable, but is it possible. Publication of Division of Mental Health. World Organization p.p. 2-12.1978.
3- It is increasingly recognized that reactive disorders, drug addictions, alcoholism, sexual deviations. and anti- social behaviors, reflect the life style of populations and that changes in these circumstances are probably as important as any things else in significantly reducing their prevalence. If professional psychologists were truely concerned with human welfare, we would forget psychiatric patients for a century and trun our attention to the psychological causes of racism, sexism, and that of the profit motive as soures of danger to human life. (مأخذ پاورقی 2)
4- مإخذ پاورقی 1 ص 15.
5-Arcoff: Adjustmene and memtal Heallh. MC Graw- Hill 1968. pp 271.
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}