لزوم برنامه ریزی معقول و هدفدار برای زندگی
از مهمترین اصول بهداشت روانی و روان درمانی که می توان از مکتب اسلام استنباط نمود، لزوم برنامه ریزی بر اساس تفکر و تعقل می باشد.
در معیارهای اسلامی برای اراده، اصالت قائل گردیده و دستور می دهند که هر کاری که فرد بخواهد انجام دهد، حتی در کارهایی مانند خوردن و آشامیدن، باید هدفی مشخص را دنبال نماید.(1) اصولاً رفتار هر فرد ناشی از اراده او است (2) و در مجموع موقعیت هر فرد در دنیا و آخرت بر اساس قصد او مشخص می گردد.(3) بر حسب آنکه فرد در مسیر دستیابی به لذات دنیوی برنامه ریزی نماید و برای دنیا اصالت قائل گردد و یا اصالت را به دستورات الهی دهد و بر اساس آن عمل نماید و در انتظار رضایت پروردگار و پاداشهای او باشد، خداوند نیز به صورت متناسبی وسایل را برایش فراهم می آورد.(4)
در حقیقت او در استفاده از امکانات موجود در جهان آزاد است و این آزادی از طرف خداوند به او داده شده است و هر روش را که بخواهد می تواند ادامه دهد. خداوند بر اساس اصالت اراده انسان با توجه به سمت گیری او در جهان، پاداش و یا مجازات متناسب به او خواهد داد. برداشتی که در این مورد از امام صادق علیه السلام شده است، اصالت اراده را به خوبی مطرح می نماید و چنین می بینیم:
«یقیناً اهل آتش به آن جهت در آتش جاویدان شدند که نیت آنها در دنیا این بود که هر گاه در آن جاوید باشند تا ابد خدای را نافرمانی کنند. و اهل بهشت از آن جهت جاوید در بهشت بمانند که قصد آنها در دنیا این بود که در صورتی که در آن باقی بمانند، تا ابد خدای را اطاعت نمایند. پس در نتیجه این تصمیم هر دو گروه جاوید شدند. پس آیه قل کل یعمل علی شاکلته، آیه 84 سوره 17 (اسراء) را تلاوت فرمود یعنی هر کس طبق شاکله خود عمل می نماید و شاکله را به معنای نیت تفسیر کرد.(5)»
بر اساس برداشتهای مختلفی که از لغت شاکله به عمل آمده است، هر کس روی عواملی خاص، استعداد و طبیعتی کسب می کند و اعمال و رفتارش مطابق همان طبیعت از وی صادر می گردد.(6) بنابر آموزشهای این مذهب هر فرد موظف است تفکر و رفتار خود را در مسیر رشد قرار دهد و هر کار که می خواهد انجام دهد، باید پایان کار را ارزیابی کند، چنانچه در مسیر رشد باشد آن کار را شروع نماید و در صورتی که در مسیر رشد نباشد از آن اجتناب نماید. از اقدام به کاری که نفعی برای فرد و جامعه ندارد، نهی شده و احتراز از این قبیل کارها شرط تعقل تلقی شده است.(7) برنامه ریزی بر اساس عقل و علم، بهترین وسیله برای نزدیکی به خدا و ربودن گوی سبقت، در میدان زندگی ذکر شده است و در صورتی که فرد بدون علم اقدام به برنامه ریزی و عمل نماید، فسادی که ایجاد می نماید بیش از اصلاحش خواهد بود.(8) آموزشهای اسلامی همواره بر این اصل تأکید می نمایند که یک فرد مسلمان باید هم امور دنیوی و لذات بدنی و هم امور معنوی را در نظر داشته باشد، باید غرایز را از راههای طبیعی و حلال و موافق با دستورات الهی ارضا نماید. و طوری برای امور دنیوی برنامه ریزی نماید که انگار به طور جاوید در دنیا زنده است و در امور معنوی طوری رفتار نماید که گویی فردا خواهد مرد. در مجموع فرد باید سعی نماید که تمامی تلاش خود را تنها در یک مسیر که همان مسیر رشد و تکامل است به کار برد و از راههای انحرافی خودداری نماید.(9)
به منظور استفاده از آرای دیگران و دستیابی به رأی صواب در مورد مشورت در امور، دستورات اکید صادر شده (10) و مشورت را موجب تأیید رأی فرد و پشت گرمی، تلقی کرده و خودداری از مشورت نهی شده است.(11) بر همین اساس استفاده از تجارب قبلی خود و دیگران در آموزشهای متعددی گوشزد شده است و توجه به این موضوع را علامت تعقل و موجب موفقیت در امور معرفی نمودهاند.(12) در این مورد دستور داده می شود که نباید روشی را که عملاً موجب زیان گردیده و مانع رشد و تکامل فرد می گردد، به طور مکرر تجربه کرد.(13) حفظ اسرار فرد نیز موجب کمک در انجام امور معرفی شده و به عنوان سنت الهی مورد تأکید واقع گردیده است.(14)
نتایج عملی التزام به برنامه ی معقول و هدفدار
به طور کلی توصیه می شود که با توجه به اینکه خداوند بر جهان نظارت دارد و امورات جهان به دست اوست، و امکان عدم موافقت تقدیر الهی با تصمیم گیریها و برنامه ریزیهای فرد، همواره به برنامه ریزیِ معقول و هدفدار نیز توجه داشت و پس از انجام تمام مراحل ذکر شده، به خداوند توکل نمود و امور خود را به او واگذار کرد، تا در صورت عدم امکان پیاده شدن نظرات و برنامه ها، برای فرد احساس ناراحت کننده ای به وجود نیاید.(15) انسان موظف است طبق اصول ذکر شده عمل نماید، ولی در صورت عدم دستیابی به نتیجه مطلوب علاوه بر آنکه باید ضمن بررسی علل شکست، این تجربه را نیز به تجارب خود بیفزاید، امکان غلبه تقدیرات الهی را بر تصمیم خود نیز در نظر داشته باشد.باید به این واقعیت توجه داشت که هر قدر اهداف و برنامه ریزیهای فردی و اجتماعی، بیشتر در مسیر سنتهای الهی باشند، امکان موفقیت، پیروزی و پایداری آنها بیشتر خواهد بود و به درجاتی که از اصل توحید و سنتهای الهی فاصله بگیرند امکان ناکامی و شکست بیشتری را باید پیش بینی نمود.
علاوه بر تأثیر شگرفی که این اصل در برنامه ریزیهای فردی و اجتماعی دارد، استفاده ای که از آن می توان در روان درمانی فردی و گروهی نمود به قرار زیر است:
1ــ در نوجوانان که در شروع زندگی قرار دارند، بیشترین استفاده را می توان از این اصل نمود و آنها را وادار ساخت تا زندگی خود را بر اساس آن بنیان نهند.
2ــ در مواردی که فرد تحت برداشتهای انحرافی از بعضی دستورات مذهبی، نسبت به استفاده از لذات و ارضای غرایز بی میل شده و به اصطلاح خود را وقف امور معنوی نموده است و یا برعکس، غرق در ارضای شهوات می باشد لزوم میانه روی در امور را می توان بوسیله این اصل آموزش داد.
3ــ تکیه بر علم و عقل، روشی است که با در نظر داشتن آنها می توان در مورد هر مشکل روانی راه حل اختصاصی را ارائه داد و فرد را به حرکت در مسیر تکامل واداشت.
4ــ در مواردی که فرد با شکستی مواجه شده است می توان دلایل شکست او را در عدم توجه به این اصل جستجو نمود و به وسیله آموزش و توجه دادن به آن مانع تکرار شکست گردید. وقتی به فرد توصیه شود که شکست او می تواند تجربه ای برای آینده باشد و با توجه به نتایجی که از این شکست به دست آورده می تواند با قدرت بیشتری به زندگی خود ادامه دهد، ضمن کاهش اضطراب و بدون آنکه این عمل، جنبه خودفریبی داشته باشد، می توان او را به آینده امیدوار نمود.
5ــ در مواردی که فرد روش معقولی را ادامه داده ولی ظاهراً با شکست مواجه شده است، می توان با توجه به این اصل او را متقاعد ساخت که قصد خیر او موجب حرکت در مسیر انجام وظیفه و تکامل بوده و شکست ظاهری به هیچ وجه مانع رشد و پذیرش اعمال او در نزد خداوند نخواهد بود.
پی نوشت ها :
1- لیکن لک النیه حتی فی الاکل و الشرب. در هر کار حتی در خوردن و آشامیدن باید هدفی مشخص داشته باشی. درج گهر، کلمات قصار پیامبر اسلام.
2- الاعمال بالنیات. عملها براساس نیّتهاست. کلمات قصار پیامبر اسلام (ص)، درج گهر.
- الاعمال ثمار النیات. اعمال میوههای نیتها هستند. غرر الحکم، ج 1، ص 14.
3- لکل امری، مانوی. موقعیت هر کس برحسب قصد او مشخص میگردد. پیامبر (ص)، درج گهر.
4- من کان یرید العاجله عجلنا له فیها ما تشاء، لمن نرید، ثم جعلنا له جهنم یصلیها مذموما مدحورا، و من اراد الاخره و سعی لها سعیها و هو مؤمن فاولئک کان سعیهم مشکورا. کلا نمد هؤلاء و هؤلاء من عطاء ربک و ما کان عطاء ربک محظورا. هر کس دنیا بخواهد به هر مقدار که برای هر کس اراده کنیم فراهم میآوریم، پس برای او جهنم را قرار میدهیم که با حالتی به دور رانده شده در آن درآید. و هر کس آخرت را بخواهد و برای آن عمل نماید و ایمان به خداوند داشته باشد، پس سعی آن گروه مقبول میباشد. همواره هر دو گروه را از عطای پروردگارت مدد مینماییم و برای عطای پروردگار تو منعی وجود ندارد. سورة اسراء (17) آیة 18-20.
5- قال ابو عبدالله علیه السلام انما خلد اهل النار فی النار، لان نیاتهم کانت فی الدنیا، ان لو خلدوا فیها ان یعصوا الله ابدا، و انما خلد اهل الجنه لان نیاتهم کانت فی الدنیا ان لو بقوا ان یطیعو الله، فبالنیات خلد هؤلاء و هؤلاء ثم تلا قوله تعالی: قل کل یعمل علی شاکله قال علی نیته. تألیف شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه ج 1، انتشارات مکتبه الاسلامیه، تهران.
6- شاکله را به معنای طبیعت و سجیه نیز گفتهاند، راغب گوید: اصل شاکله از شکل به معنی بستن دابه است. شکال به کسر شین چیزی است که اسب را با آن میبندند. و آنگاه شاکله را عادت و سجیهای که شخص را مقید کرده گفته است: در مجمع، شاکله از طریق و مذهب گفته و آن را طبیعت و خلیقت معنی کرده است. قاموس قرآن.
7- العاقل من وضع الاشیاء مواضعها و الجاهل ضد ذلک. عاقل کسی است که هر چیز را در جای خود قرار دهد و جاهل برعکس آنست. علی (ع) غرر الحکم.
- العاقل من ترک مالا یعینه. عاقل کسی است که هر چیز بی فایده را ترک گوید. پیامبر اسلام، درج گهر.
8- یا علی اذا رایت الناس یتقربون الی خالقهم بانواع البر تقرب انت الیه بانواع العقل تسبقهم. ای علی، چون مردمان در تکثر عبادت رنج برند، تو در ادراک معقول رنج بر تا بر همه سبفت گیری. پیامبر اسلام (ص). استاد محمد تقی جعفری، ترجمه و تفسیر نهج البلاغه، ج 1، ص 181، به نقل از رساله معراجیه ابن سینا.
- و قال (ص) من عمل علی غیر علم کان ما یفسد اکثر مما یصلح. پیامبر فرمود: هر کس که براساس علم رفتار نکند فسادی که ایجاد میکند بیش از اصلاح است. تحف العقول، ص 46.
9- قال موسی بن جعفر علیه السلام: اجعلوا لانفسکم حظا من الدنیا باعطائها مایشتهی من الحلال و مالا یثلم المروه و مالا سرف فیه و استعینوا بذلک علی امور الدین، فانه روی لیس منا من ترک دنیاه لدینه او ترک دینه لدنیاه. برای خود بهرهای از دنیا قرار دهید و درخواستهای حلال او را که با مردانگی منافات نداشته و اسراف نباشد برآورید و به این وسیله برای امور دین یاری جویید. زیرا روایت شده است کسی که دنیایش را برای دین و یا دین را برای دنیا ترک نماید از ما نیست. سفینه البحار، ج 2، ماده نفس، ص 604 و نیز تحف العقول، ص 433.
- قال موسی بن جعفر علیه السلام: اعمل لدنیاک کانک تعیش ابدا و اعمل لاخرتک کانک تموت غذا. برای دنیایت آن چنان بکوش که گویی برای ابد زنده خواهی بود و برای آخرتت آنچنان بکوش که گویی فردا خواهی مرد. مجموعه ورام، ج 2، ص 234- من لایحضره الفیقه، ص 235.
- یا رب یا رب یا رب، اسئلک. بحقک و قدسک و اعظم صفاتک و اسمائک، ان تجعل اوقاتی من اللیل و النهار بذکرک معموره و بخدمتک موصوله و اعمالی عندک مقبوله، حتی تکون اعمالی و اورادی کلها وردا و احدا و حالی فی خدمتک سرمدا. ای خداوند، ترا به حق و حقیقت و ذات مقدست و بزرگترین صفات و نامهایت درخواست مینمایم که اوقات مرا در شب و روز به ذکر خویش آباد و به خدمت خویش متصل سازی و اعمالم را قبول فرمایی، تا آنکه اعمال و رفتارم در یک جهت و احوالم تا ابد در خدمت تو صرف گردد. علی (ع): دعای کمیل.
10- و شاورهم فی الامر فاذا عزمت فتوکل علی الله. سورة آل عمران (3) آیة 159.
- و امرهم شوری بینهم. سورة شوری (42) آیة 38.
11- التایید حزم. مدد خواستن، هوشیاری است. غرر الحکم، ج 1، ص 10.
12- المشاوره استظهار: مشورت در امور موجب پشت گرمی است. غرر الحکم، ج 1، ص 11.
- من شاور الرجال شارکها فی عقولها. نهج البلاغه، جلد 6، ص 1155.
- الاستشاره عین الهدایه و قد خاطر من استغنی برایه. مشورت کردن همان هدایت است و کسی که خود را از نظر اندیشه بینیاز بداند به مخاطره میافتد. علی علیه السلام: نهج البلاغه، ج 6، ص 1171.
- و العقل حفظ التجارب و خیر ما جربت ما وعظک. حفظ تجربهها علامت خرد است و بهترین تجربه آنست که موجب پندی برای تو گردد. نهج البلاغه، فیض الاسلام، ج 5، ص 922.
- و من التوفیق حفظ التجربه. توجه به تجربه موجب موفقیت است. علی علیه السلام: نهج البلاغه، ج 6، ص 1173.
13- لا یلدغ المؤمن من جحر مرتین. مرد با ایمان در آشیانه حشره موذی دو بار گزیده نمیشود، کنایه از این است که انسان با فراست هنگامی که راهی را سپری کرد و در آن راه ضرر دید، دوباره همان راه را نمیپیماید. استاد محمد تقی جعفری، تفسیر و نقد و تحلیل مثنوی، ج 1، ص 415، به نقل از مجمع البحرین، ص 376.
14- لایکون المؤمن مؤمنا حتی یکون فیه ثلاث خصال سنه من ربه و سنه من نبیه و سنه من ولیه، فالسنه من ربه کتمان سره، قال الله عز و جل: عالم الغیب فلا یظهر علی غیبه احد الا من ارتضی من رسول، و اما السنه من نبیه فمداراه الناس، فان الله عز و جل امر نبیه صلی الله علیه و آله و سلم بمداراه الناس، فقال خذالعفو و امر بالعرف و اعرض عن الجاهلین. و اما السنه من ولیه، فالصبر فی الباساء و الضراء، فان الله عز و جل یقول: و الصابرین فی الباساء و الضراء: مؤمن آنگاه از حقیقت ایمان خود برخوردار میشود که سه خوی در او به وجود آیند. خویی از خدا و خصلتی از پیامبر و امام. خویی که از خداوند لازم است در خود ایجاد نماید، آن که نهانهای خود را پوشیده دارد، چنانچه خداوند فرموده است، خدایی که از نهان موجودات باخبر است بجز پیامبرش کسی را از نهان خود باخبر نمیگرداند. و اما روشی که از پیامبر لازم است تقلید نماید، مدارا کردن با مردم است. خداوند به پیامبر امر نمود که با مردم مدارا نماید و آنها را عفو نماید و به کارهای شایسته بخواند و از جاهلان دوری نماید. روشی را که از امام باید تقلید نماید شکیبایی در سختیها و ناراحتیها است که خداوند در وصف آنها فرموده است که در سختیها و گرفتاریها شکیبایند. عیون اخبار الرضا، انتشارات جهان، ص 256.
15- و افوض امری الی الله ان الله بصیر بالعباد: و تفویض میکنم کار خود را به خداوند و یقینا خدا به بندگان خویش بینا است. سورة غافر (40) آیة 44.
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}