جهنم اردوگاههای عراق
اما سرانجام در اوت 1949م. بود که مصوبات 3 کنوانسیون یاد شده با اصلاحات و اضافاتی در قالب 4 سند مورد تصویب کشورها قرار گرفتند. جنگ 8 ساله میان کشورهای ایران و عراق نیز از جمله موضوعاتی است که توسط بسیاری از کارشناسان و محققان در رشتههای تاریخ، علوم نظامی، حقوق بینالملل و حقوق بشر مورد بررسی قرار گرفته است. وجود شرایط خاص ایران در آن زمان باعث گردید که رژیم بعثی عراق با استفاده از حمایت بسیاری از قدرتهای جهانی، اقدامهای ناجوانمردانهای برای رسیدن به اهداف خود به کار گیرد.
اقدامهایی که علیرغم تلاشهای بسیار نتوانست از چشم جهانیان مخفی بماند و در اسناد بسیاری از مجامع بینالمللی ثبت و ضبط شد تا همگان را در موقعیت مناسبتری برای قضاوت و نتیجهگیری در مورد شرایط آن برهه قرار دهد.
بررسی حقوقی این واقعه نیز از جهتهای گوناگونی قابل بررسی و تدقیق است. در این پژوهش سعی بر این است که مبتنی بر مقررات کنوانسیونها و صرفاً با استناد به اسناد ثبت شده در سازمان ملل و به طور خاص شورای امنیت و نهادی مانند صلیب سرخ جهانی که وظیفهی حفظ و حراست از حقوق اسیران جنگی و غیرنظامیان درگیر در جنگ را بر عهده دارد، تنها و تنها گوشهای از اقدامهای ناقض مقررات بینالمللی توسط رژیم عراق که به طور وسیع صورت میگرفت، به صورت مستند ذکر شود تا در پایان مخاطب را در معرض قضاوتی واقعبینانه و منصفانه نسبت به عملکرد سازمان ملل و به طور خاص شورای امنیت این سازمان قرار دهد.
مبحث اول) بررسی وضعیت اسرا؛
گفتار اول) اعمال ناقض حقوق اسرا در میدان جنگ
بند اول: کشتار اسرا بدون محاکمه و دلیلنمونههای بسیاری از فجایع صورت گرفته در رفتار با اسرا وجود دارد که از زبان اسرایی که آزاد شده یا از دست دشمن گریخته بودند، ذکر شده که کمیتهی بینالمللی صلیب سرخ طی گزارشی در 7 مه 1973م. بر این موارد صحه میگذارد. در بند 75 گزارش هیئت ناظر سازمان ملل آمده است: «با توجه به خصومتهای شدیدی که طی جنگ پدید آمده نمیتوان این احتمال را که تعداد درخور توجهی از سربازان ایرانی ممکن است به هنگام تسلیم کردن خود به قتل رسیده باشند، رد کرد.»
در بند 76 این گزارش این طور میخوانیم: «هر چند ما در موقعیتی قرار نداشتیم که بتوانیم اطلاعاتی را که در اختیارمان قرار میگرفت ارزیابی کنیم اما به عقیدهی ما هیچ یک از مطالبی که شنیدیم با بیانیهی کمیتهی بینالمللی صلیب سرخ در 7 مه 1973م. مغایرت نداشت.»
شاهد دیگری بر این مدعا فرمان روزانهی شمارهی (1) «صدام حسین» به تمامی واحدهای موجود در جبهه است که طی آن افسران عالی رتبهی نظامی موظف شده بودند که اسرای پاسدار، حزب دموکرات، کمونیستهای همراه با نیروهای ایرانی و هر فردی که به هر نحوی با ایرانیها همکاری میکند، به جرم خیانت به نژاد عرب به اعدام محکوم نمایند. تمامی این موارد در حالی است که اعدام بدون محاکمه یکی از موارد نقض حقوق مخاصمات مسلحانه بوده و بارها در کنوانسیون چهارگانهی ژنو مورد تأکید قرار گرفته است.
بند دوم: اسارت غیرنظامیان از جمله زنان، کودکان و پیران
در قرارداد چهارم مادهی 24 و مواد 76 تا 78 پروتکل اول الحاقی حفظ حقوق زنان و کودکان و رعایت احترام خاص برای آنان و پرهیز از هرگونه هتک حیثیت و عفت آنان امری ضروری شناخته شده و این در حالی است که نظامیان عراقی زنان، کودکان و پرستاران و پزشکان مراکز درمانی را به اسارت در میآوردند و آنها را مورد ضرب و شتم قرار میدادند. همچنین نیروهای بعثی هزاران نفر از اهالی مناطق اشغالی از جمله پیران و زنان را به اسارت درآورده و به خاک عراق منتقل کرده بودند.کمیتهی بینالمللی صلیب سرخ در گزارش خود به تاریخ 17 اردیبهشت 62 مینویسد: «کمیتهی بینالمللی صلیب سرخ بیش از هزار اسیر غیرنظامی را تا کنون ثبت نام نموده که سالخوردگان، زنان و توقیف شدگان در مناطق اشغالی توسط قوای ارتش عراق و افرادی که به زور به خاک عراق برده شدهاند، از آن جملهاند. این افراد از ابتدای جنگ تا کنون در بازداشت به سر میبرند.»
نمونهی دیگر، گزارش «الکساندرهی» رئیس کمیتهی بینالمللی صلیب سرخ به کنفرانس بینالمللی «مانیل» بود که در آن اینطور اظهار کرد: «غیر نظامیان، کودکان، زنان و اشخاص مسن که به هنکام نخستین تعرض نیروهای عراقی تخلیه شده بودند به رغم تقاضاهای مکرر صلیب سرخ به عنوان اسیر جنگی در عراق نگهداری میشوند.»[1]
گفتار دوم) وضعیت اسرای ایرانی در اردوگاههای عراق
بند اول: ضرب و شتم و شکنجهمنع شکنجه و رفتارهای تحقیر آمیز و پرهیز از هرگونه لطمه به حیثیت و بیاحترامی به شخصیت و شرافت نیروهای متخاصم از اصول مشترک میان تمامی چهار کنوانسیون ژنو است که در قرارداد سوم که مربوط به اسرا میباشد، حساسیت بیشتری یافته و با تأکید بیشتری بیان شده است اما در جریان جنگ تحمیلی و سالهای بعد از آن به کرات و به طور گسترده شاهد نقض ابتداییترین حقوق آزادگان سرافراز ایران هستیم که برای درک ناقص حقایق آن میباید به شرح حال و خاطرات خودشان مراجعه نمود که رسالت نگارنده در استناد به اسناد بینالمللی تا حدود زیادی گسترهی شرح وقایع را محدود میکند اما همین مقدار ناچیز نیز بسیار قابل تأمل و حیرت آور است.
نمایندگان صلیب سرخ طی دیدارهایشان از اردوگاههای اسیران ایرانی شواهد بسیاری از خشونتها و بد رفتاریهای جسمی مشاهده کرده بودند. آنان اذعان کرده بودند که بدون استثنا بر بدن اسیران ایرانی آثار کبودی مشاهده میشود و تعدادی از آنها به واسطهی ضربات وارد شده بر سرهایشان بینایی و شنوایی خود را از دست دادهاند. این کمیته اظهارنظر اسیران دربارهی انواع و اقسام شکنجهها را تأیید و در گزارش سالانه در مه 1983م. مقررات بیرحمانه و خشن در اردوگاهها را به شدت محکوم کرد.
نکتهی قابل توجه در اینجاست که بازگویی و ثبت این موارد با توجه به تهدیدهای فرماندهان اردوگاهها مبنی بر ممنوعیت شدید افشاگری توسط اسیران ایرانی است. کمیتهی صلیب سرخ در گزارشی از اردوگاه «صلاحالدین» از 1 تا 3 مهر 63 در پی تحقیقات مکرر نتایجی به دست آورد که بخشی از آن در زیر ذکر میشود:
«اسیران را ساعتها از دستها و پاها بدون تماس بدن با زمین آویزان میکردند و در بعضی موارد دست و پای آنها را با میلهی آهنی به هم میبستند. مدت زمان آویزان نمودن مختلف بوده، بین 10 الی 5 ساعت و گاهی تا 36 ساعت طول میکشیده است. این عمل در سلولهای انفرادی به وسیلهی چنگکهایی که از سقف آویران شده بود صورت میگرفت یا در بیرون بازداشتگاه نزدیک قسمت اداری انجام میشد و اسرا را به شکلی که در معرض آفتاب باشند میآویختند.
این نوع شکنجهها در ناحیهی مچ دستها و پاها زخمهایی ایجاد میکرد که آثار آن حتی بعد از گذشت هفتهها به جا میماند. در بعضی مواقع نیز اسیران را با دست و پای بسته به حالت آویخته و بدون آب و غذا با وارد ساختن ضربات سخت مشت و لگد به نقاط حساس بدنشان در معرض آفتاب قرار میدادند. برخی از ضربات به حدی شدید بوده که بعضی از اسرا تا چند روز یا چند هفته قادر به راه رفتن نبودند. علایمی از جمله فرورفتگی عمیق در گوشت مچ دستها و پینهی مچ دستها و پاها که توسط پزشک کمیتهی بینالمللی صلیب سرخ معاینه شده بود با شرح بدرفتاریهای فوق مطابقت میکرد.»[2]
در موردی جالب نمایندهی کمیته این طور گزارش میدهد: «مسئولان و نگهبانان اردوگاههای عراقی به حدی در اعمال خودسرانهی خود افراط میکردند که حتی در پارهای موارد در حضور نمایندگان کمیتهی بینالمللی صلیب سرخ، اسرای ایرانی را با کابل کتک میزدند و هنگامی که مسئولان اردوگاه با اعتراض نمایندگان کمیته مواجه میشدند، اعلام میداشتند که از این به بعد میگوییم که در حضور شما تنبیه نکنند!»[3]
در گزارش دیگری از کمیتهی بینالمللی صلیب سرخ از اردوگاه «موصل 2» آمده که 40 نگهبان،180 اسیر جدید الورود به اردوگاه «رومادیه» را با کابل و چوب مورد ضرب و شتم قرار دادند و فرماندهی اردوگاه نیز در این امر شرکت داشته است.[4] گزارش کمیته از بازدید مجدد همان اردوگاه نیز شاهد دیگری بر همین مدعاست. در این گزارش آمده است: «طبق اظهارنظرهای اسرا هنگام ترک اتوبوسها در جریان انتقال از اردوگاه «موصل 4» به «موصل 2»، 1700 اسیر را وادار کردند که از بین دو ردیف نگهبان که آنها را با باطوم و کابل میزدند، عبور کنند. در این بین چندین اسیر مجروح شدند که دو نفر چشمهای خود را از دست دادند.[5]
گزارشهای مشابه دیگری از اردوگاه «الانبار» در 22 تا 24 بهمن 63، اردوگاه «رمادی 2» و «قاطع 6» در 26 و 27 اردیبهشت 63، اردو گاه «موصل 2» 18 تا 20 آبان 62، اردوگاه «الانبار» 5 تا 7 مرداد 61، اردوگاه «موصل 2» از 2 تا 4 64 و.... که همگی حاوی مستندات زیادی از شکنجههای وارده بر اسرای ایرانی میباشد. آمار تهیه شده توسط صلیب سرخ از اسرای ایرانی مستقر در اردوگاههای عراق نشان میدهد در برابر این سؤال که آیا در اسارت مورد شکنجه واقع شدهاید یا خیر، 85 درصد اسرای ایرانی موضوع را تأیید کردهاند و 99 درصد نیز اذعان کردهاند که شاهد شکنجهی دیگر اسرا بودهاند. از میان اسرای ثبت نام شده توسط صلیب سرخ نیز 95درصد از آنان اعلام داشتهاند که حداقل یک بار مورد شکنجه و ضرب و شتم قرار گرفتهاند.[6]
سند شمارهی (16962) به تاریخ 19 فوریهی 1985م. نیز بسیار حائز اهمیت است. این سند شامل نکات مهم و جدیدی از جنایتهای رژیم عراق در رفتار با اسیران ایرانی و تأیید وجود اردوگاههای مخفی و انواع شکنجه و ضرب و شتم با باطوم و کابلهای سیمی، عقیم کردن، فرو بردن شیشه و اشیای دیگر در ماتحت اسیران، انواع جراحات، زخمها و کوفتگیها که در پاراگرافهای 117،118،119،138،139،140،144 و145 آن مشهود است.
بند دوم: رعایت نکردن مقررات مربوط به وضعیت سکونت اسرا
ازدحام و شلوغی بیش از حد در خوابگاهها بدون نظافت و ادغام اسرایی که دارای عقاید مختلف هستند در خوابگاههای مشترک، گوشهای از مصادیق نقض مقررات کنوانسیون سوم ژنو هستند که نمونهی بارز آن حادثهی اردوگاه «موصل یک» میباشد که بعد از انتقال 500 اسیر از اردوگاه «موصل 2» و ادغام آنها در یک خوابگاه، منجر به بروز درگیریهایی شد که با تیراندازی نگهبانان اردوگاه که خلاف صریح مادهی 42 کنوانسون سوم ژنو است، موجب شهادت 4 اسیر و مجروحیت چندین تن شد که این حادثه در گزارش هیئت اعزامی سازمان ملل متحد نیز منعکس شده است.
نمونهی دیگر در گزارش نمایندگان صلیب سرخ آمده است که: «سیستم فاضلاب اردوگاه موصل 1 وضع بدی داشته است و از دی ماه 60 تا زمان بازدید مجدد نمایندگان در تیر ماه 61 وضع به همان منوال بوده است.»[7]
افزون بر گزارشها، کمیته در بیانیههایی با استناد به مادهی (1) کنوانسیونهای ژنو، مراتب نگرانی خود را از شرایط نگهداری اسیران جنگی ایران در عراق ابراز داشت و مرتب از مقامهای عراقی میخواست که شرایط زندگی جمعی را با مفاد کنوانسیون سوم منطبق سازند.[8] این مصادیق فاحش نقض حقوق بشر، توسط کشوری به ظاهر مسلمان صورت میگرفته است که با توجه به تعالیم اسلام پیرامون حقوق اسیران موجبات شگفتی انسان را فراهم میسازد اما فارغ از تعالیم اسلام در همین کنوانسیون سوم ژنو ارائهی خوراک و پوشاک کافی و مسکن همانند نیروهای خودی از جمله حقوق اسرا در مخاصمات مسلحانه میباشد. حتی در ارتباط با وضعیت سکونت اسیران، قید شده که محل سکونت اسرایی که از لحاظ اعتقادی با هم همسانی و مشابهت ندارند میبایست تفکیک شود.
بند سوم: اطلاع نداشتن از سرنوشت تعدادی از اسیران
موارد بسیاری از ناپدید شدن اسیران یا اطلاع نداشتن مقامهای ایرانی و یا بینالمللی از سرنوشت اسرا وجود دارد که خلاف مواد 33،63،70 تا 72 کنوانسیون سوم است. در قرارداد سوم و از میان حقوقی که برای اسرا تصریح شده حق اطلاع به خانواده و سازمان مرکزی جستوجوی مفقودین کمیتهی بینالمللی صلیب سرخ به محض اسیر شدن و بعد از آن رد و بدل شدن نامه به طور منظم میان اسرا و خانوادههایشان مورد اشاره قرار گرفته است.
کمیتهی بینالمللی صلیب سرخ در گزارش تاریخ 17 اردیبهشت 64 اعلام کرد: «کمیتهی بینالمللی صلیب سرخ توانسته است با اطمینان اعلام نماید که بسیاری از اسرای ایرانی عمداً از ابتدای جنگ توسط مقامهای عراقی مخفی نگه داشتهاند. کمیته لیست نام صدها تن از این اسیران را تهیه نموده است. این اسرا در محلهایی مخفی زندانی هستند که کمیتهی بینالمللی صلیب سرخ هرگز نتوانسته به آنجا راه یابد.»
علیرغم مادهی 70 کنوانسیون سوم که مقرر میدارد اسیران جنگی حداکثر تا یک هفته بعد از به اسارت درآمدن و ورود به بازداشتگاه اصلی باید بتوانند کارتی را که حاوی مشخصات آنهاست جهت اطلاع به خانوادههای خود و آژانس مرکزی اطلاعات اسیران جنگی پر کنند، حکومت عراق از ثبت نام بسیاری از اسیران جنگی امتناع کرد و آنها را در اردوگاههای مخفی نگه میداشت. «الکساندرهی» در همین رابطه در کنفرانس مانیل اظهار داشت: «عدهای از اسیران جنگی ایران در عراق از دسترس صلیب سرخ دور نگه داشته شده و شناسایی زندانیان، ناقص و به طور کلی با تعویق همراه است.»[9]
کمیتهی بینالمللی صلیب سرخ همچنین طی فعالیتهای حمایتی خود در عراق ضمن اشاره به بازدیدهایش از اردوگاههای «عنبر، رومادی» و 3 اردوگاه «موصل» در سال 1983م. و ثبت نام 7592 نفر اسیر ایرانی، ابراز میدارد: «کمیتهی بینالمللی صلیب سرخ در مورد سرنوشت اشخاصی که هنوز اجازهی دسترسی به آنان را ندارد و نیز بیشتر اسیران جنگی که در اوایل جنگ به اسارت گرفته شدهاند، نگران است.»
نمایندگان کمیته مرتب لیستهای اسامی چند صد اسیر جنگی را که از مأموران صلیب سرخ مخفی نگه داشته میشدند به مقامهای عراقی نشان میدادند و نتیجهای نمیگرفتند تا سرانجام کمیته توانست تعداد کمی یعنی حدود 12 هزار نفر را از اردوگاهها شناسایی و ملاقات کند. این کمیته در بیانیهی 13 فوریه 1984م. طی سومین استمداد خود از دولتهای امضا کنندهی کنوانسیون ژنو بار دیگر خاطر نشان ساخت که تعداد زیادی از اسیران (جنگی و غیرجنگی) مرتب در دیدارهای صلیب سرخ مخفی نگه داشته میشوند.[10]
نمونهی دیگر گزارش نمایندهی صلیب سرخ در تهران به وزارت امور خارجه در 24 فروردین 60 که در آن آمده که نمایندگان صلیب سرخ به هنگام بازدید از اردوگاه موصل در 10 نوامبر 1980م. (15 آبان 1359) نام 110 اسیر ایرانی را ثبت نمودهاند که از آن پس هیچ کس از سرنوشت این اسیران آگاه نشده است. با پیگیری نمایندگان صلیب سرخ رژیم عراق ادعا کرد که این افراد را در 18 فروردین 60 در منطقهی «چومان» آزاد کرده که بعدها فقط 1 نفر از آنها پیدا شد. حتی در صورت صحت ادعای آزادی آنها این نوع از آزادی خلاف مواد 46 و 48 قرارداد سوم است.
در نامهی کاردار موقت هیئت نمایندگی دایم جمهوری اسلامی ایران در سازمان ملل آقای «سراجزاده» به دبیرکل سازمان ملل متحد در تاریخ 10 اسفند 1361 لیستی به پیوست نامه شامل اسامی بیش از 9400 نفر از مفقودین اعم از نظامی و غیرنظامی جهت بررسی کمیسیون حقوق بشر ارسال شده است.[11]
نمونهی دیگر در این باره نامهی تاریخ 10 اسفند 1361(1مارس 1983م.) کاردار موقت هیئت نمایندگی ایران در سازمان ملل متحد به دبیرکل سازمان، پیرامون مفقود شدن بیش از 9405 نفر از شهروندان ایرانی اعم از نظامی و غیرنظامی از آغاز جنگ است که اسامی این افراد برای ارائه به کمیسیون حقوق بشر سازمان برای بررسی پیوست شده است.[12](*)
پی نوشت ها :
[1]. گزارش کمیتهی بینالمللی صلیب سرخ، روزنامهی اطلاعات، شمارهی 16572، آبان 1360
[2]. گزارش بازدید از اردوگاه صلاح الدین در تارخ 11 تا 13 1363
[3]. گزارش بازدید از اردوگاه رومادیه در تاریخ 20 تا 22 آبان 1363
[4]. گزارش بازدید از اردوگاه موصل2 به تاریخ 18تا 20 آبان 1362
[5]. گزارش از اردوگاه موصل2 به تاریخ 2تا4 خرداد 1363
[6]. بررسی وضعیت اسرای ایرانی در اردوگاههای عراق، امانی زاده علی اصغر، انتشارات سروش، ص70
[7]. گزارش بازدید از اردوگاه موصل 1 در تاریخهای 27 تا 29 تیرماه 61
[8]. بیانیههای رسمی در 9 مه 1983م. و 13 فوریه 1984م
[9]. پیشین شمارهی 43
[10]. بررسی وضعیت اسرای ایرانی در اردوگاههای عراق، امانی زاده علی اصغر، انتشارات سروش، ص64
[11]. شمارهی سند مجمع عمومی 108/38، شمارهی سند شورای امنیت 15632
[12]. سند شمارهی 108/ 38/ مجمع عمومی
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}