مسیر جاری :
نحوه ثبت نام دانشگاه آزاد
تجربه ها و توصیه های وکیل دادگستری
نقش و کارکرد وقف در سرمایهگذاری برای تولید
فلسفه عید فطر در آیینه احادیث نبوی و علوی
نحوه ثبت نام ثنا در خارج از کشور
نحوه ثبت نام تلفن ثابت اینترنتی
استفاده از وقف در سرمایهگذاری برای تولید؛ راه حلی پایدار در اقتصاد اسلامی
نحوه ثبت نام تعویض پلاک
نصایح امام علی (ع) به کارگزاران حکومت (از نامههای نهجالبلاغه تا امروز)
آداب و رسوم رمضان در مشهد
داستانی درباره ماه رمضان به قلم محمد امیری
احکام روزه مسافر آیت الله خامنه ای
احکام روزه بیماران و ناتوانان از نظر آیت الله خامنه ای
طریقه خواندن نماز شکسته و نیت آن
هنگام سجده واجب چه ذکری بگوییم؟
نحوه خواندن نماز والدین
آداب ختم قرآن در ماه رمضان
آیا روزه ی ماه رمضان سی روز است یا سه روز؟
گیاه بیلهر خواص و عوارضی دارد؟
اهل سنت چگونه نماز می خوانند؟

خاطرات آزادگان از دهه مبارک فجر در اردوگاهها
یکی از آزادههای 8 سال دفاع مقدس دهه فجر را در اردوگاه چنین توصیف میکند: در ایام فجر، تمام اتاقها برای خودشان برنامه داشتند. در اتاقی که ما بودیم، 120 یا 130 نفر، ساکن بودند. شب

جهنم اردوگاههای عراق
منع شکنجه و رفتارهای تحقیر آمیز و پرهیز از هرگونه بیاحترامی به شخصیت و شرافت نیروهای متخاصم از اصول اساسی کنوانسیون ژنو است. این در حالی است که در جریان جنگ تحمیلی و سالهای بعد از آن به کرات شاهد نقض...

شیربچه ای از گروه 23
وقتی 16 ساله بود اسیر شد، او را به ملاقات صدام بردند اما حاضر نشد شرایط بازگشت به ایران را بپذیرد. وقتی برگشت اما نامه ای جنجالی به صدام نوشت که کلی سر و صدا به راه انداخت.
16 ساله بود که رفت جنگ. هنوز...

حجت اسلام (مجموعه خاطراتی در باب مجاهدنستوه ابوترابی ) (7)
خانه شان طبقه سوم بود. هر وقت كارش داشتيم ، سحرها ، قرار مي گذاشتيم . مي رفتيم خانه شان . بِهِمان مي گفت «وقتي با ماشين مي آييد ، از بالاي خيابون كه شيب داره بياييد. ماشينتون رو هم خاموش كنين. بوق نزنين...

حجت اسلام (مجموعه خاطراتی در باب مجاهدنستوه ابوترابی ) (6)
دخترم كلاس اول ابتدايي بود. يك روز كه از مدرسه بر مي گشت ، اتفاقاً حاجي مهمانمان بود. وقتي آمد تو ، حاج آقا بلند شد و باهاش گرم ، سلام و احوال پرسي كرد. روزي كه حاج آقا از دنيا رفت ، جلوي تلويزيون نشسته...

حجت اسلام (مجموعه خاطراتی در باب مجاهدنستوه ابوترابی ) (5)
وقتي وارد اردوگاه(1) شدم ، مرا به اتاق 16 بردند. مي گفتند حاج آقا توي اين اتاق بود. من خيلي از ايشان شنيده بودم ولي از نزديك نمي شناختمش . اگر چه توي اتاق 16 نبود ولي از رفتار بچه ها و حال و هواي اتاق...

حجت اسلام (مجموعه خاطراتی در باب مجاهدنستوه ابوترابی ) (4)
تازه به اردوگاه ما آمده بود. بعضي ها به كارهايش اعتراض مي كردند. يك روز رفتم پيشش . گفتم «من به شما و كارتون ايمان دارم. ولي بعضي ها مي گن كارهايي كه شما مي كني ، سازش با دشمنه». حرف هايم كه تمام شد ،...

حجت اسلام (مجموعه خاطراتی در باب مجاهدنستوه ابوترابی ) (3)
يكي از بچه ها بيماري روحي داشت. حاج آقا از من خواست مواظبش باشم . عراقي ها كه مي خواستند حاج آقا را از اردوگاه ببرند ، دوباره آمد و سفارش او را به من كرد.
مدت ها از رفتن حاج آقا مي گذشت . دوستم خوب شده...

حجت اسلام (مجموعه خاطراتی در باب مجاهدنستوه ابوترابی ) (2)
يكي افسرهاي بعثي حاج آقا را بي رحمانه شكنجه كرد. تمام بدنش زخمي و كبود شد . كمي بعد ، فرمانده ارودگاه رسيد. به حاج آقا خيلي احترام گذاشت . همان افسر هم همراهش بود. پرسيد«چرا به اين حال و روز افتادي» حاج...

حجت اسلام (مجموعه خاطراتی در باب مجاهدنستوه ابوترابی ) (1)
حجت الاسلام و المسلمين حاج سيد علي اكبر ابوترابي ملقب به «سيد آزادگان» از شاگردان حضرت امام خميني بود كه با آغاز نهضت اسلامي به صف مبارزان و مجاهدان راه خدا پيوست و در اين راه سختي هاي زيادي را بر خود...