نویسنده: اصغر اسمعیلی تازه کندی
مربی بنیاد دانشنامه نگاری ایران



 
رودکی، شاعر شیرین سخن آغاز قرن چهارم، مقدّم شعرای عجم و پدر شعر فارسی است. از ابیات اندک بازمانده از او، روانی سخن و شیرینی کلام در عین سادگی و صمیمیت هویداست. شناخت رودکی و شناساندن وی یکی از اهداف مهمی است که رودکی پژوهان و رودکی شناسان در پی آنند و در این رهگذر می توان شناساندن رودکی به ایرانیان و معرفی وی به جهانیان را ملحوظ نظر قرار داد.
در این نوشته برآنیم تا دیدگاههای چند دایره المعارف خارجی را در مورد این شاعر گرانسنگ ادب فارسی بررسی کنیم و ببینیم نگاه غیرفارسی زبانان بیشتر بر کدام جنبه های زندگی و آثار این استاد شاعران، متمرکز شده است و نوشته های دانشنامه ها چگونه و تا چه حدّی توانسته اند رودکی را به جهانیان معرفی کنند. برای این منظور ترجمه مقالاتی از این دایره المعارفها را در اینجا می آوریم و سپس به بررسی کلی محتوای آنها می پردازیم:

دایره المعارف اسلام(Encyclopedia of Islam)

رودکی. ابوعبدالله جعفر بن محمد بن حکیم بن عبدالرحمان بن آدم، اهل رودک در حوالی سمرقند. گفته می شود که او نخستین شاعر بزرگ زبان فارسی است.
مطابق گفته بلعمی، وزیر اسماعیل بن احمد، حاکم خراسان، وی در میان شاعران عرب و فارسی زبان، نظیری ندارد. وی در 329ه ق در رودک وفات یافت(سمعانی، الانساب). اگر بخواهیم دقیق تر بگوییم محل تولد و وفات رودکی، بنج در حوالی رودک بوده است(1).
برخی نویسندگان به اشتباه گفته اند که تخلّص وی از مهارتش در نواختن عود(رود، رودگ)گرفته شده است؛ در هر حال نباید تلفظ «رودگی»را به کار برد.
از زندگی وی اطلاعات اندکی در دست است؛ از اشارات به جا مانده از شعر او درمی یابیم که رودکی موطن خود را ترک گفته و به دربار نصر بن احمد سامانی در بخارا رفته که بعدها ممدوح او شد؛ سپس به همراه وی به بادغیس و هرات رفته است و در آنجا حادثه ای رخ داده که بیشتر تذکره نویسان آن را نقل کرده اند: اشتیاق درباریان برای بازگشت به بخارا و گذراندن زمستان در آنجا، موجب شد از رودکی بخواهند تا از نفوذ خود بر امیر نصر استفاده کند و رودکی شعر مشهور خود(بوی جوی مولیان)را در آن هنگام سرود و باعث شد امیر تصمیم بگیرد بی درنگ به بخارا بازگردد.
رودکی با صله های فراوان از این سفر باشکوه به سمرقند بازگشت. دو شعر منسوب به وی وجود دارد که حاکی از سفرهای رودکی به سرخس و نیشابور است.
ادیب صابر و سوزنی از غلامی به نام «عیّار» یاد کرده اند که مورد علاقه رودکی بوده است. در تذکره ها آمده است که وی از زمان تولد کور بوده است. ولی برخی از اشعار وی که زیباییهای جهان مادّی را با رنگهای درخشان، توصیف می کنند(نفیسی، احوال و اخبار رودکی، ص 550)ثابت می کنند که رودکی بینایی خود را در میانسالی از دست داده است.
می گویند که کوری وی بر اثر اشتباه طبیب یا به قصد انتقام از بلعمی وزیر بوده که از رودکی حمایت می کرد. رودکی با عزل بلعمی وزیر، از دربار سامانیان، بیرون رانده شد و باقی عمر را در زادگاه خود گذرانید.
اشعاری که رودکی در حسرت جوانی و گذشته پربار خود سروده به همین دوره که سه سال پایانی عمر وی بود، مربوط می شود(نفیسی، احوال و اخبار رودکی، ص 561).
اشارات تذکره نویسان و شعرای پس از وی نشان می دهند که در روزگار جوانی با استفاده از استعدادهای خود[ شعر و موسیقی] ثروت فراوانی به دست آورده بود. بنا به گفته ابوسعید ادریسی(وفات 405ه ق)، مؤلف تاریخ سمرقند، سمعانی می نویسد که رودکی در بنج(پشت باغ روستا)مدفون شده است. وی می افزاید مقبره وی زیارتگاه مردم بوده که خود نشان دهنده شهرت رودکی، پس از مرگش است.
بر اساس برخی منابع، رودکی 1،300،000 بیت و شش مثنوی سروده که فرهنگ جهانگیری از یکی از آنها به نام دوران آفتاب، یاد می کند.
ثعالبی، فردوسی و دیگران معتقدند که علاوه بر دیوان، وی کلیله و دمنه را به دستور امیر نصر سامانی، از ترجمه منثور فارسی به نظم درآورد که از این آثار ابیات معدودی به جای مانده است.
ای.دنیسن، راس(E.Denison Ross)معتقد است که دیوان رودکی چاپ تهران (1315)عمدتاً اشعاری از قطران تبریزی را که یک قرن بعد از رودکی می زیست، دربردارد. آیا این اشتباه از نام نصر ناشی می شود که ممدوح هر دو شاعر بوده و در مدایح هر دو از او یاد شده است؟(2)
ای.دی.راس معتقد است انتساب اشعار قطران به رودکی، در زمانی صورت گرفته که شهرت وی بر جای بوده و این کار برای جبران اشعار مفقود رودکی انجام شده است.
حسن رازی بن لطف الله در تذکره میخانه(ص 1040)می نویسد که وی 20 نسخه از دیوان رودکی را بررسی کرده و پس از مقابله، 12 قصیده و 20 رباعی را می توان به وی منسوب دانسته و معتقد است بقیه اشعار از قطران است.
بنا به قول راس، در کل می توانیم آثار زیر را به رودکی نسبت دهیم:
1-تک بیتهایی که در لغت فرس اسدی آمده است(ویرایش هورن از دیوان رودکی، ص 18 و 19).
2-شش بیت از ترجمه کلیله و دمنه که در تحفه الملوک آمده است.
3-چهار قطعه ای که بیهقی نقل کرده است.
4-29بیتی که شمس قیس رازی در المعجم تصحیح قزوینی و براون آورده است.
5-قصیده مشهور بوی جوی مولیان که نظامی عروضی در چهار مقاله( ترجمه براون، ص33)آورده است.
6-قصیده شماره 6 در مجموعه اِته(Samanid en dichter)شعری حزن انگیز که در آن نام راوی رودکی آمده است(آر.ای.راس، ص 635 و شعر کهن فارسی، جکسون، ص 42).
7- یازده بیتی که عوفی در لباب الالبابب آورده.
8-خمریه ای مشتمل بر 94 بیت بسیار زیبا که ای.دی.راس و میرزا محمد قزوینی، آن را از خود رودکی دانسته اند(1926، ص 213).
برخی گفته اند رودکی نخستین شاعر ایرانی بوده است، هر چند دست کم نیم قرن پیش از او شاعران دیگری نیز وجود داشته اند. تذکره نویسان برآنند که وی قرآن را از برداشت و در هشت سالگی شعر می سرود. در هر حال دانش زبانی او از نقل قولهای بسیاری که در فرهنگهای فارسی از وی شده است، مشخص می شود. لغت فرس، بیش از هر شاعر دیگری، از وی شاهد شعری آورده است.
حاجی خلیفه اثری در زمینه فقه اللغه به وی نسبت می دهد(تاج المصادر فی لغه الفرس)یکی از اشعارش، آشنایی وی را با زبان عربی نشان می دهد. شمس قیس(المعجم، ص88) وی را مبدع رباعی می داند اما در این نکته، تردید دارد.(3) رودکی مقام منیعی در مدیحه سرایی(نوعی از شعر فارسی که نمونه های کهن آن باقی مانده است)دارد. شاعران پس از وی، رودکی را استاد مدیحه سرایی دانسته اند(نفیسی، احوال و اخبار رودکی، ص 597).
خلوص و وقار رودکی او را از شاعران دیگر متمایز می کند. عنصری، رودکی را برترین غزل سرا می داند. رودکی مبدع و استاد خمریه سرایی است که به خصوص در شعر مذکور از وی(شماره 8 در همین متن) دیده می شود. این نوع شعر را پس از وی، منوچهری ادامه داد. وی به سبب تشبیهات بدیع، معروف است و طبیعت را به زیبایی و از جنبه های مختلف وصف می کند. تعدادی ضرب المثل در اشعار منسوب به او وجود دارد(نفیسی، ص 612) و بقیه اشعارش، حاوی نکات اخلاقی کوتاهی است. برخی از شاعران پس از وی، ابیاتی از رودکی را در شعر خود تضمین کرده اند(نفیسی، احوال و اخبار رودکی، ص 616)حتی معزّی تلاش کرده از قصیده معروف«بوی جوی مولیان» تقلید کند(شماره 5 در همین متن).
نظامی عروضی، قطعه معزّی را نقل کرده و برتری رودکی را آشکارا نشان داده است. (چهار مقاله، ترجمه براون، ص 35 و 36)؛ از سوی دیگر بعدها دولتشاه( براون،‌ تاریخ ادبی ایران، ‌ج2، ص 16)به شدت این شعر را نقد کرده که این امر آشکارا، تکامل ذوق ادبی را نشان می دهد.
نویسنده: هانری ماسه

دایره المعارف امریکانا(Americana)

رودکی. نام کامل ابوعبدالله جعفر بن محمد(تولد 859م رودک، خراسان، ایران- وفات 940/ 941م- رودک؟)نخستین شاعر مشهور فارسی دری که به پدر شعر فارسی معروف است. رودکی نوازنده و آوازخوان دربار نصربن احمد سامانی(914-934م)در بخارا بود تا اینکه در 937م مغضوب شد و زندگی او با فقر و مسکنت پایان یافت. قریب 100،000بیت به رودکی منسوب است، اما از آن همه، کمتر از 1000 بیت باقی مانده که این ابیات به طور پراکنده در گزیده ها و تذکره ها یافت می شود.
اشعار او به سبکی ساده سروده شده و ویژگی اصلی آنها مثبت اندیشی و جذابیت خاصی است که در اواخر عمر به غم و نومیدی بدل می شود. علاوه بر بخشهایی از دیوان، یکی از مهم ترین آثار ادبی وی ترجمه کلیله و دمنه از عربی به شعر فارسی دری است که در انگلیسی به داستانهای بیدپای معروف است که در اصل مجموعه ای است از قصه های هندی.

دایره المعارف بریتانیکا(Britanica)

رودکی. شاعر ایرانی قرن دهم میلادی که به پدر شعر فارسی معروف است. وی در روستای بنج از توابع رودک زاده شد که نام وی از آن گرفته شده است. وی سالهای زیادی را در رفاه و خوشی در دربار نصر بن احمد، فرمانروای خراسان و ماوراءالنهر گذرانید. اما پس از مرگ ممدوح خود به فقر و مسکنت دچار شد. گفته می شود که از زمان تولد، کور بوده است. اشعار رودکی بسیار زیاد بوده ولی فقط قطعاتی چند از آنها باقی مانده است.
از حماسه های او فقط چند بیت پراکنده باقی مانده اما 52قصیده، غزل و رباعی از او در دست است. مدایح، خمریات و تغزلها از آثار باقی مانده او هستند. ترجمه او از نسخه عربی کلیله و دمنه، در دست نیست. مهم ترین ویژگی شعر رودکی، سادگی است.

دایره المعارف لاروس یونیورسال(Grand Larousse Universal)

ابوعبدالله جعفر رودکی، شاعر ایرانی(940م)نزدیک رودک در ناحیه سمرقند متولد شد. نصربن عبدالله سامانی حاکم سمرقند و بخارا از وی حمایت می کرد. او شاعر، موسیقی دان و آوازخوان بود. شاعران قرن یازده پیش از میلاد به اتفاق آرا او را استاد پر احساس در مدحها و غزلهایش می دانند و نقل قولهای بی شماری که آنها کرده اند، نشان می دهد که رودکی همه ضوابط و معیارهای شعر فارسی را به دست آورده است. وی قصه های قدیمی بسیاری را به نظم درآورده که فقط بخشی از آنها باقی مانده است.

دایره المعارف بروکهاوس(Brockhaus Encyclopedia)

رودکی. ابوعبدالله بن جعفر، شاعر ایرانی وفات سال 941 میلادی در دربار نصر بن احمد سامانی بود و اشعار زیادی در مدح این پادشاه سروده است. از رودکی مجموعه ای موزون و داستانی شامل حکایات حیوانات به نام کلیله و دمنه و داستان سندباد در دست است که قطعاتی از آن به صورت تکه تکه گردآوری شده است.
دیوان به دست آمده از رودکی اکثراً شامل اشعار قطران است که حدود 100سال پس از وی می زیسته است.

دایره المعارف سویت(Great Soviet Encyclopedia)

رودکی.ابوعبدالله جعفر بن محمد حدود 860م در روستای رودک که اکنون در تاجیکستان قرار دارد، متولد شد و در 941م در همان جا درگذشت. وی شاعر تاجیک و ایرانی است که پایه گذار شعر فارسی محسوب می شود.
رودکی ابتدا در آواز، موسیقی، نقالی و احتمالاً دبیری شهرتی به دست آورد. بنابر آنچه مشهور است، وی از زمان تولد کور بوده ولی با وجود این، تحصیلات خوبی داشت و عربی نیز می دانست.
رودکی بیش از 40 سال ملک الشعرای دربار سامانیان در بخارا بود و از این راه، شهرت و ثروت فراوانی به دست آورد. هرچند اندکی پیش از مرگش، از دربار رانده شد و در غربت و فقر، جان سپرد.
بنابر اقوال مشهور، رودکی بیش از 130،000بیت سروده است و قول دیگری تعداد ابیات وی را 1،300،000می داند که بعید به نظر می رسد.
کمتر از 1000بیعت از اشعار او در دست است. قصیده «مادرِ می» و چکامه«پیری»(مرا بسود و فرو ریخت هرچه دندان بود...)و حدود 40 رباعی از وی، به طور کامل به جا مانده است. علاوه بر اینها قطعاتی از مدایح، آثار غنایی و تعلیمی، قطعاتی از منظومه روایی کلیله و دمنه(ترجمه از عربی در 932م)و پنج شعر توصیفی دیگر از وی باقی مانده است.
مضامین مدایح و اشعار بزمی شعر رودکی، با ایمان در منطق انسانی آمیخته و شاعر مخاطب را به علم آموزی، پاکدامنی و مشارکت فعال در زندگی فرا می خواند.
ایجاز، سادگی و تصاویر روشن در شعر رودکی و معاصران وی، ویژگی بارز سبک خراسانی(ترکستانی)است که تا اواخر قرن یازدهم میلادی ادامه داشت.
در روستای زادگاه رودکی، در مکانی که گفته می شود شاعر در آنجا مدفون است، آرامگاهی برای وی بنا شده است.
آثار ترجمه شده از رودکی به روسی:
1-Stikhi، مسکو، 1964؛
2-Lirika، مسکو، 1964؛
نویسنده: ای.ان. بولدیرف(A.N.BOLDYREV)

بحث و بررسی

در این مقاله نگرش به رودکی در 19 دایره المعارف خارجی بررسی شده است. این دایره المعارفها عبارتند از:
Americana:Britanica;Encyclopedia of Literature,Encyclopedia of Islam;Grand Larousse Universal;Encarta Soviet;Brockhouse;The Collier`s Encyclopedia;The Concise Columbia;The Cambridge Encyclopedia;The Columbia Encyclopedia;Encyclopedia International;Oxford Children`s Encyclopedia;Universalis;Oxford illustrated Encyclopedia;Funk & Wagnals
Encyclopedia و دایره المعارف الشیعیه العامه و موسوعه القرن العشرین. برای سهولت بررسی، این دایره المعارفها را به سه دسته تقسیم بندی می کنیم دسته اول: دایره المعارفهایی هستند که در آنها مدخل مستقلی به رودکی اختصاص یافته و اطلاعاتی درباره شاعر آمده است.
از این مقالات، برخی را می توان«مقاله کوتاه»نامید که با توجه به عمومی بودن دایره المعارفهای بریتانیکا، امریکانا، لاروس و بروکهاوس اطلاعات اندکی درباره رودکی در این دانشنامه ها آمده است؛ در مورد دایره المعارف ادبیات لازم به ذکر است که بیشتر مقالات این دایره المعارف کوتاه هستند که مقاله «رودکی» نیز از آن جمله است. اما مقاله دایره المعارف اسلام، مقاله جامع و بلندی است.
دایره المعارف ادبیات حدود 108واژه، امریکانا حدود 130 واژه، لاروس یونیورسال حدود 91 واژه، بریتانیکا حدود 190واژه، دایره المعارف سویت280واژه، دایره المعارف بروکهاوس حدود 50 واژه را به معرفی رودکی اختصاص داده اند. دایره المعارف اسلام دو ستون کامل حدود 710 واژه درباره رودکی آورده است چون مقاله امریکانا و ادبیات جهان تقریباً از لحاظ لفظ و محتوا یکی هستند، بنابراین در اینجا فقط به ذکر مطالب دایره المعارف امریکانا اکتفا شده است. مطالب دایره المعارف ادبیات و دایره المعارف امریکانا، عیناً مانند همدیگر است و فقط در دایره المعارف امریکانا این مطلب اضافه شده که توضیحی درباره کلیله و دمنه منظوم رودکی است:« در نظیره هایی که بعدها از این قصه ها(فابلها) پدید آمد، تا حد زیادی از ترجمه رودکی استفاده شده و این ترجمه موجب شهرت او در ادبیات ایران و اسلام شد».
از لحاظ مضمون در چهار دایره المعارف بریتانیکا، امریکانا، لاروس و ادبیات جهان مطالب تقریباً مشترک چنین است: در دایره المعارف بریتانیکا و ادبیات جهان، بروکهاوس و لاروس بر «ایرانی» بودن رودکی تأکید شده است و در ادامه اطلاعاتی درباره نام، تاریخ وفات، محل زندگی، موسیقی دانی و آوازخوانی و ممدوح و شعر وی آمده است. اما دایره المعارف انکار تا مدخل مستقلی به «رودکی» اختصاص نداده و تنها در مقاله «ازبکستان» مطالبی را آورده که به این شرح است: ابوعبدالله رودکی بیشتر عمر خود را در بخارا که اکنون در ازبکستان قرار دارد، گذرانید. او پدر شعر فارسی شناخته می شود و نه تنها در ازبکستان که در تاجیکستان، افغانستان و ایران از وی به احترام یاد می شود! جای شگفتی است که این دایره المعارف با اینکه رودکی را پدر شعر فارسی معرفی کرده ولی ایران را آخرین کشوری دانسته که رودکی در آنجا تکریم می شود و طوری القا کرده که گویی رودکی شاعری ایرانی نبوده است.
دایره المعارف ادبیات جهان به «پدر شعر فارسی»بودنِ او اشاره کرده و او را ممدوح نصربن احمد سامانی دانسته و به کثرت اشعار رودکی اشاره کرده و کلیله و دمنه منظوم را هم جزو آثار شاعر دانسته است.
اطلاعات عرضه شده در مورد شاعر در دایره المعارفهای بریتانیکا،‌امریکانا، لاروس و ادبیات جهان شناخت کلی درباره وی را به خوانندگان می دهد، اما در دایره المعارف اسلام، به بررسی تخصصی تر احوال و آثار رودکی توجه شده است و نویسنده مقاله مستشرق معروف هانری ماسه(Henry Mase)است که خود نیز در رودکی پژوهی شناخته شده است. وی در مقاله خود از منابع متعدد و معتبری استفاده کرده و بیشتر جنبه های زندگی و آثار رودکی را مورد تأمل قرار داده است.
نمودار تعداد واژه اختصاص داده شده به معرفی رودکی در دایره المعارفهای مختلف

دسته دوم دایره المعارفهایی هستند که در آنها مدخل مستقلی به نام «رودکی»اختصاص نیافته که عبارتند از:
1-The Concise Columbia Encyclopedia
2-The Cambridge Encyclopedia
3-The Columbia Encyclopedia
4-Encyclopedia International
5-Oxford Children`s Encyclopedia
6-Universalis
دسته سوم دایره المعارفهایی هستند که اطلاعات اندکی درباره رودکی به شرح زیر دربردارند: در دایره المعارفهای آکسفورد مصوّر(Oxford Illustrated Encyclopedia)و دایره المعارف فانک(Funk & Wagnals Encyclopedia)تنها در مقاله «ادبیات ایران»اشاره ای به رودکی شده و اینکه وی پدر شعر فارسی است.
از میان دایره المعارفهای عربی زبان، موسوعه القرن العشرین مدخلی به رودکی اختصاص نداده و در دایره المعارف الشیعیه العامه، در ذیل مدخل«رودک» این مطلب آمده که رودک از روستاهای سمرقند است که ابوعبدالله جعفر بن حکیم بن آدم(شاعر)متوفی 329 از آنجاست.
در بررسی کلی می توان گفت که دایره المعارفهای مهم و معتبر جهانی به زبانهای انگلیسی، فرانسه و آلمانی، مقالاتی را در معرفی رودکی و به وی اختصاص داده اند، اما دانشنامه هایی که به حوزه های تخصصی تری مربوط اند یا اندازه و حجم آنها طوری است که فقط موضوعات کلان را در برمی گیرند، کمتر به رودکی پرداخته یا نپرداخته اند.

پی نوشت ها :

1-در این باره نگاه کنید به:معین، محمد. رودکی یا رودگی، یغما،12(1338)، صص 53-55.
2-نام ممدوح قطران، نصر بن وهسودان بوده است.
3-در این باره نگاه کنید به: همایی، جلال:«رودکی و اختراع رباعی»، مجله دانشکده ادبیات، ج6، (38/1337)ش3/ 4: صص 40-48.


1-الاعلمی الحائری، محمدحسین، دائره المعارف الشیعیه العامه، الجزء العاشر. بیروت: منشورات مؤسسه الاعلمی، ص 124.
2-محمد فرید، وجدی. دایره المعارف القرن الرابع العشرین. بیروت:دارالمعرفه[بی تا].
3-Brockhaus Encyclopedia,Vollig.Neubearb.Mannheim:Brockhaus,1986.
4-Collier`s Encyclopedia.William D.Hasely,editorial director;Emanuel Friedman,editor in chief.New York:McMillan,1991.24 vols.
5-Encyclopedia International.New York:Grolier,1964
6-Encyclopedia of Islam.Leiden:E.j.Brill,1987,9Vol
7-Encyclopedia Universalis.Peter F.Baumberger,editor in chief.Paris:Encyclopedia Universalis France,1992
8-http://encarta.ms.com/encyclopedia
9-Oxford Children`s Encyclopedia.New York:Oxford University Press,1993.
10-Oxford Illustrated Encyclopedia.New York:Oxford University,Press,1992
11-"Rudaki"Grand Larousse Universel,Larouse,1992.Vol.13,p.9153
12-"Rudaki"Merriam Webster`s Encyclopedia of Literature.USA:Merriam Webester,1995,p.974
13-"Rudaki"The Encyclopedia Americana,International Danbury Con:Grolier Inc.1993.Vol.23,p.229
14-"Rudaki"The New Encyclopedia Britanica,15th ed.Chicago,1993,Vol.10,p.839
15-The Cambridge Encyclopedia.Edited by David Crystal.New York:Cambridge University Press,1990.
16-The Columbia Encyclopedia,5th ed.New York:Columbia University Press,1993.
17-The Concise Columbia Encyclopedia.3rd ed.New York:Columbia University Press,1994
18-The New Funk and Wagnalls Encyclopedia.Joseph Laffan Morse,editor in chief.New York:Unicornpublishers,1952.
منبع :اکبری، منوچهر(1387)، رودکی سرآمد شاعران فارسی، تهران، خانه کتاب، چاپ دوم: 1388.