نویسنده: نجف لک زایی




 

اهداف ظاهری دولت ها از فرستادن سفیر

برحسب ظاهر در دو صورت پادشاهان به سوی یکدیگر رسول و ایلچی می فرستند:(1)
1- برای عرض تبریک یا تسلیت؛
2- برای اموری که انجام آن منوط به فرستادن نماینده باشد.(2)
در ادامه خواهیم گفت که اهداف واقعی دولت ها از فرستادن رسول، در نظر سبزواری، چیست.

شرایط سفیر

سبزواری برای سفیر و ایلچی شرایطی را قائل است که به قرار زیر می باشد:
1- مرد؛ 2- عاقل؛ 3- دانا و بهره مند از دانش؛4- فصیح؛ 5- سخندان؛ 6-حاضر جواب؛ 7- شجاع؛ 8- حمیده خصال؛9- قاعده دان؛10- آشنا به رسوم و قواعد مجالس پادشاهان؛ 11- اهل مسافرت زیاد؛ 12- پیش بین؛ 13- عاقبت اندیش؛ 14- دارای قد و قامت و قیافه ی نیکو؛ 15- بلند همّت؛ 16- سخی؛ 17- اهل قمار نباشد؛ 18- طمّاع نباشد؛ 19- پرمزاج نباشد؛ 20- فاجر نباشد؛ 21- سخن زیاد نگوید؛ 22- بتواند نرمی و درشتی را در جای خود به کار برد.
و اگر مردی پیر و عالم باشد بهتر است، چنان چه اگر آداب سلاح داری و سواری و مبارزه داند نیز نیکوست.(3)
سبزواری تعریضی هم به زمانه ی خویش دارد که نشان دهنده نابسامانی سیاست خارجی عباس دوم است. وی می گوید: « در ازمنه ی سابقه چنین معمول و مستمر بوده که به غیر از افاضل و دانشمندان کسی را به رسالت نمی فرستاده اند»، (4) یعنی حالا چنین نیست.

نکات لازم در اعزام سفیر

1- لازم است که به مناسبت هر موضوع، فرد مناسب آن موضوع فرستاده شود و در این امر باید دقت لازم صورت گیرد، چون از عقل و ادب رسول، استدلال بر عقل و ادب پادشاه خواهد شد؛
2- چون مداری با خلق از لوازم عقل است، باید در نوشته و پیغامی که پادشاه به فرستاده خود می دهد تا به پادشاه دیگر برساند، «چیزی که مخالف قانون مدارا و تعظیم آن پادشاه باشد» نیاورد و اگر آن پادشاه از قانون ادب تجاوز کرده باشد، در این صورت به مقابله به مثل آن به اندازه ای که عقل تجویز نماید مجاز است؛
3- در ارسال تحف و هدایا و نفایس حد اعتدال رعایت شود، نه به بخل منجر شود و نه به زیاده روی و کثرت.(5)

اهداف واقعی دولت ها از اعزام سفیر

«باید دانست که پادشاهان که به یکدیگر رسول می فرستند، نه مقصود همان باشد که در نامه و پیغام مذکور می شود، بلکه غرض افتاده که به قدر امکان بر کما هی حالات آن پادشاه و ملک او اطلاع حاصل شود».(6) سبزواری در همین زمینه مسائلی را مطرح کرده است که مهم ترین آنها را ذکر می کنیم: الف) وظایف اصلی رسول و ایلچی این است که بداند:
1- لشکر آن پادشاه و امکانات نظامی او، از نظر کمیت و کیفیت، در چه حد است؟
2- ترتیب در گاه و بارگاه و نشست و برخاست و چوگان و شکار و خُلق و سیرت و بخشش و کوشش و دیدار و کردار پادشاه چگونه است؟
3- پادشاه ظالم است یا عادل؟
4- پیر است یا جوان؟
5- ولایتش آبادان است یا خراب؟
6- لشکرش از او خشنودند یا نه؟
7- همه لشکرش بر دین اویند یا نه؟
8- برخوردش با سپاه و رعیت پسندیده است یا ناپسند؟
9- لشکرش توانگراند یا ناتوان؟
10- بخیل است یا سخی؟
11- در کارها بیدار و هوشیار است یا غافل؟
12- وزیرش صاحب عقل و کفایت و دیانت و حسن سیرت است یا نه؟
13- سپه سالارانش شجاع و کار دیده و کارآزموده اند یا نه؟
14- مصاحبان و ندیمانش عاقل و شایسته و امین و قابلند یا نه؟
15-در کار و امر دین و ترویج مذهب خود جدّی است یا نه؟
16 با رحمت و شفقت است یا سنگدل و با قساوت؟
17- میل او بیشتر به هزل است یا جدّ؟
18- در لهو و لعب بسیار می کوشد یا نه؟
19- خزاین و اموالش فراوان است یا نه؟
20- رعایا و مردم در دوستی پادشاه ثابت و جدّی هستند یا نه؟
21- صحبت او بیشتر با اهل عقل و فضل و عفت و شجاعت است یا با جاهلان و کم خردان؟
22- پادشاهان دیگر با او چگونه رابطه ای دارند؟
23- دشمنان داخلی دارد یا نه(7)( منازعان در پادشاهی و حکومت دارد یا نه)؟
سبزواری در پاسخ به این که چرا رسول پادشاه باید به همه این موارد توجه کند می نویسد:
تا اگر وقتی منازعه ای در میان آید و ملک قصد آن پادشاه و اراده ی تسخیر ناحیه یا فتح قلعه ای از آن ملک داشته باشد، نصرتی حاصل باشد.(8)
می دانیم که حکومت صفوی در اکثر مناطق مرزی ایران و در بیشتر ایام حکومت خویش مشکلات و حتی جنگ هایی داشته است. بنابراین، نگرش واقعگرایانه سبزواری در سیاست خارجی قابل تحسین و مطابق با اصول سیاست و مملکت داری است.
ب) با توجه به آن چه گفته شد و خطراتی که از سوی کشورهای دیگر متوجه ایران زمین بود، باید رسولان اطلاعات دیگری را نیز به دست می آوردند که مهم ترین آنها از این قرار است:
1- اطلاع از راه ها، رودخانه ها، کوه ها و عقبه ها؛
2- کسب خبر از راه های عبور لشکریان؛
3- اطلاع از مخازن آب و آذوقه ی هر ناحیه؛
4- اطلاع از مکان های علوفه ها؛
5- اطلاع از قلعه ها و کیفیت حفاظت از آنها و...
باید که با رسول جمعی باشند که بر حقیقت حالات مطلع باشند و روزنامه به تفصیل در همه باب می نوشته باشند و اگر متعدد باشند بهتر است.
نکته ی دیگر این است که همه اطلاعات مذکور باید به گونه ای جمع آوری شود که هیچ کس بر آنها آگاه نگردد و خود سبب فتنه نشود.(9)

شیوه برخورد با رسولان پادشاهان

لازم است با رسولان پادشاهان، از هنگام گذشتن از مرز و وارد شدن به کشور تا زمان خروج از مرز، با کمال احترام برخورد شود و «چنان کنند که رسول و کسان او خشنود و خوشحال بیرون روند». اگر رسولی ناخشنود برگردد، زبان به عیب می گشاید و راست و دروغ در هم آمیخته، چهره ی بدی از پادشاه و مردم ما نزد پادشاه و مردم خویش ترسیم می کند.
میزبانان باید در پنهان کردن عیوب و ضعف های مملکت خویش بسیار بکوشند و به جای آن قوّت و توانایی و شکوه و حشمت و عدالت و مکنت و دین داری خود را، به هر نحو ممکن، به ایشان بفهمانند.(10)

احتیاط و بدبینی از اصول روابط خارجی

سبزواری هشدار می دهد که با تملّق و چاپلوسی دشمنان نباید فریب خورد. بنابراین، هرگاه از راه صلح درآیند و صلح کنند، ترک حزم و احتیاط نباید کرد و تدیبر حزم و عاقبت بینی را به دستور ایام جنگ مرعی باید داشت.
وی در تحلیل سخن خود می گوید: مطالعه تاریخ به ما نشان می دهد که در بسیاری مواقع پادشاهان رسولانی برای اظهار دوستی فرستاده اند، اما هنوز رسولان ایشان برنگشته اند، آنان حمله را آغاز کرده اند؛ لذا به عنوان یک اصل توصیه می کند:
از این غافل نباید بود که یکی از تدبیرات ملوک است که در وقت تمهید حروب، دشمنان را به اظهار دوستی و مهربانی در خواب نمایند.(11)

پی نوشت ها :

1-«ایلچی» در زبان سبزواری مترادف « سفیر» و «دیپلمات» است.
2- روضه، قسم دوم، باب چهارم، فصل چهارم.
3و 5- همان.
6- همان.
7و8- روضه، قسم دوم، باب چهارم، فصل چهارم.
9و 10- همان.
11-همان.

منبع مقاله :
لک زایی، نجف، (1380)، اندیشه سیاسی محقّق سبزواری، قم: انتشارات بوستان کتاب (انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه ی علمیه ی قم)، چاپ اول