نویسنده: علی فریدونی




 

براساس بینش اخوان الصّفا، حیات اجتماعی انسان ها براساس ضرورت طبیعی شکل گرفته و غرض از اجتماع انسانی رفع حوایج افراد انسانی به کمک یکدیگر است. لازمه ی رفع حوایج اجتماعی، به وجود آمدن مشاغل و حِرَف و صنایع گروه ها و طبقات اجتماعی متفاوت است، زیرا جامعه نیازمندی های متفاوتی دارد و هر فردی از افراد انسانی که ویژه ی مخصوصی به عهده دارد و لازمه ی این کار ویژه، تخصصی شدن امور و تقسیم کار اجتماعی است. شکل گیری صنوف و طبقات، حکمتی است که صورت بندی های اجتماعی را در جامعه سبب می شود و حوایج و نیازها را بر طرف می کند:
حکمت الهی و عنایت ربّانی اقتضا دارد که جماعاتی در صنایع و جماعاتی در تجارت و بنا اشتغال داشته باشند و گروهی تدبیر سیاسات و جمعی علوم و تعلیم آن و گروهی به خدمت گزاری جمیع مردم و تلاش برای رفع حوایج آنها را به عهده گیرند.(1)
در این بینش، ملاک تمایز طبقات از یکدیگر تخصص و استعداد برای انجام امور است. با توجّه به ویژگی ها و صفات انسانی، انسان ها از استعدادهای مادی و معنوی متفاوتی برخوردارند، لازمه ی تفاوت استعدادها، وجود طبقات متفاوت اجتماعی و ضرورت پرداختن هر فردی به صنعتی و حرفه ای است که با توانایی فردی و استعداد او همخوانی داشته باشد، به عبارتی طبقات مختلف، جلوه ی نیازهای متفاوت اجتماع است. در این اندیشه، تحقّق استعدادِ فردیِ افراد در اجتماع و در درون طبقه ای که متکفّل نیازی از نیازهای جمع می باشد، امکان پذیر است؛ رابطه فرد با اجتماع خویش رابطه ای متقابل است و در واقع مجموعه ی افراد در پیوندی سلسله ای با یکدیگر در ارتباطند، چون هر کدام نیاز دیگری را برآورده می کند و متناسب با عمل خویش استحقاق پاداش دارد، این گونه رابطه ی متقابل باعث تلاش افزون تر و نشاط و عمل و صنایع می شود: « استحقاق هر کسی به اندازه ی تلاش و پرکاری او در عمل است»(2).
البتّه با توجّه به مبانی فکری اخوان الصّفا، نمی توان تنها عامل مادّی کار در اجتماع را ملاک تمایز و طبقه بندی اجتماعی به حساب آورد، بلکه -همان گونه که در علل تفاوت اخلاق انسان ها بیان شد- چهار دلیل عمده برای تفاوت و تمایز وجود دارد و مجموعه ی عوامل مادی و معنوی در شکل دهی نظام اجتماعی و جایگاه فرد در آن نظام دخیل هستند. کثرت نیازها و ضرورت رفع آن با همکاری یکدیگر و نیز تفاوت استعداد انسان ها برای اعمال و افعال مختلف، باعث به وجود آمدن طبقات اجتماعی گوناگون می شود که اخوان الصّفا آنان را به دسته های زیر تقسیم کرده اند:(3)

1. اهل دین و شرایع و اصحاب نوامیس و کسانی که مأمور حفظ احکام دین و سنّت های آن هستند و معروف به تعبّد به دین می باشند؛
2. اهل عمل و حکما و ادبا و صاحبان تعلیم و تعلّم و تأدیب؛
3. ملوک و سلاطین و امرا و رؤسا و ارباب سیاسات و کسانی که در خدمت آنان هستند، نظیر جنود و اعوان و انصار آنان و کاتبان و عمّال و خزانه داران و وکلا؛
4. بنّایان و زارعان و دهقانان و گوسفندان؛
5. صنعتگران و اصحاب حِرَف و تهیه کنندگان کالا؛
6. تجّار و فروشندگان و تهیه کنندگان کالا از خارج و از طریق مسافرت؛
7. مزد بگیران که در خدمت دیگران هستند و به کار روزانه محتاجند؛
8. ضعفا و گدایان و فقرا و مساکین.

فلسفه ی وجود فقرا را اخوان الصّفا، رحمت برای اغنیا و موعظه ای برای مترفین و صاحبان ثروت ذکر کرده اند تا از نعمتی که دراختیارشان هست شکرگزار باشند و نیز آنان عبرتی برای اهل دین و شریعت هستند تا یقینشان به احوال آخرت افزون گردد، زیرا فقرا با صبرشان در مصایب دنیا به جزای الهی در آخرت می رسند. اخوان برای فقرا فضایل زیادی ذکر کرده اند که به طور خلاصه عبارت است از: یقین به آخرت، کمی مؤونه و حوایج، رضایت کم از امور دنیا، رقّت قلب و کثرت ذکر خداوند.(4)
شاید دلیل توصیف ویژه اخوان از فقرا به عنوان یک طبقه اجتماعی و فواید آنان برای مترفین و اغنیا، توجّه آنان به این نکته اساسی در فلسفه ی اجتماعی شان است که کلّیه افراد در اجتماع از کارویژه ی خاصی برخوردار هستند و کارویژه ی فقرا نیز عبودیت اغنیاست، بنابراین هیچ امری بی ثمری در اجتماعی وجود ندارد.
هر کدام از این صفوف و طبقّات دارای اخلاق و طبایع و روش های خاصی هستند که اعمال و رفتار آنها را از دیگران متمایز می کند و هیچ کدام شبیه دیگری نیستند،(5) اما در میان همه ی طبقات، رئیسی وجود دارد که دیگران پیرو و رهرو او هستند، زیرا از دیدگاه پیروان، رئیس دارای رجحان عقلی است که سایرین از آن برخوردار نیستند.(6)

پی‌نوشت‌ها:

1. همان، ج1، ص 123.
2. رسائل، ج1، ص 123.
3. همان، ج1، ص 305 و ج3، ص 353- 354.
4. همان.
5. همان.
6. همان، ج 3، ص 354.

منبع مقاله: فریدونی، علی، (1380)، اندیشه سیاسی اخوان الصفا، قم: موسسه بوستان کتاب ( مرکز چاپ و نشر دفتر تبلیات اسلامی)، چاپ دوم.