شیوه های یادگیری در احادیث نبوی (ص)
یادگیری از چند راه ممکن است صورت پذیرد که در احادیث پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به چهار راه آن اشاره شده است: تقلید، آزمایش و خطا، شرطی سازی، تفکر.
نویسنده: محمدعثمان نجاتی
مترجم: حمیدرضا شیخی
مترجم: حمیدرضا شیخی
یادگیری از چند راه ممکن است صورت پذیرد که در احادیث پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به چهار راه آن اشاره شده است: تقلید، آزمایش و خطا، شرطی سازی، تفکر.
1- تقلید
یادگیری می تواند از طریق تقلید صورت پذیرد، یعنی شخصی در انجام دادن کاری یا بیان لفظی از شخص دیگری تقلید کند. از همین طریق است که کودک زبان والدینش را و بسیاری از رفتارها و عادات و اخلاق و ویژگیهای شخصیتی را فرا می گیرد. در اشخاص بالغ و بزرگسال نیز بسیاری اوقات یادگیری از طریق تقلید صورت می گیرد. برای مثال، کارگر مهارت های حرفه ای را با تقلید از استاد کارش می آموزد. یاران پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نیز نحوه ی انجام مناسک عبادی را از طریق تقلید از آن حضرت آموختند. ابو حازم بن دینار می گوید که یک بار پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) روی منبر [به نماز] ایستاد و تکبیر گفت و مردم پشت سر آن حضرت، در حالی که همچنان روی منبر ایستاده بود، تکبیر گفتند، سپس پیامبر به رکوع رفت و بعد پایین آمد و واپس رفت تا آن که در بیخ منبر سجده کرد، سپس برگشت تا آن که نماز را تمام کرد، آن گاه رو به مردم نمود و فرمود:« من این کار را انجام دادم تا شما به من اقتدا کنید و نمازم را یاد بگیرد». (1)
از ابو زبیر نیز روایت شده است که گفت: شنیدم جابر می گوید: پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) را دیدم که در روز عید قربان سوار بر شترش رمی جمره می کند، و می فرماید:
« برای این که مناسک خود را از من فرا گیرید، زیرا نمی دانم، شاید این آخرین حج من باشد». (2)
پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) الگوی خوبی برای یارانش بود و آنان از رفتار و گفتار آن حضرت الگو می گرفتند. خداوند بزرگ ما را به الگو گرفتن از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمان داده است:
( لَقَدْ کَانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ کَانَ یرْجُو اللَّهَ وَالْیوْمَ الْآخِرَ وَذَکَرَ اللَّهَ کَثِیرًا). (3)
« شما را در شیوه پیامبرخدا الگوی نیکویی است، برای کسی که به خدا و روز بازپسین امید می دارد و یاد خدا بسیار کند».
پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) عالی ترین نمونه ی انسان کامل در همه ی رفتارهایش بود، و یارانش تنها در عبادات و آیین های دینی به او اقتدا نمی کردند بلکه در همه ی رفتارهای روزمره از آن حضرت تبعیت می کردند. این امر به تغبیر چشمگیری در رفتار و شخصیت آن ها انجامید و در نتیجه، به بهترین مردانی که تاریخ به خود دیده است تبدیل شدند، بهترین قهرمانانی که پرچم اسلام را به دوش کشیدند، و دعوت آن را در جهان منتشر کردند. آنان نمونه های کم مانندی از انسانیت بودند که شایسته الگو قرار گرفتن و پیروی شدن هستند.
2- آزمایش و خطا
انسان از طریق تجربه شخصی و کوشش برای حل مشکلات جدیدی که برایش پیش می آید، نیز به یادگیری می پردازد. گاهی اوقات در آغاز کار دچار خطا می شود اما دوباره می آزماید و تلاش می کند. ممکن است بارها خطا کند و بارها بیازماید و تلاش نماید تا این که سرانجام به راه حل درست مشکل دست یابد. این روش را در یادگیری، آزمایش و خطا می گویند. ما در زندگی خود بسیاری از کارها و حرکت هایمان را با این روش می آموزیم. قرآن کریم به این روش یادگیری اشاره کرده است، آن جا که خداوند متعال انسان را به نگریستن در هستی و مشاهده و تفکر در آفریده های خدا تشویق فرموده است. هم این ها در واقع، انسان را به یادگیری از طریق آزمایش و خطا می کشاند. ما در کتاب قرآن و روان شناسی آنچه را در قرآن کریم پیرامون یادگیری از طریق آزمایش و خطا آمده است بررسی کرده ایم. (4)پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) نیز، در حدیث مربوط به تلقیح درختان خرما، به یادگیری از طریق آزمایش و خطا اشاره کرده است. طلحة بن عبدالله می گوید:
با پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) بر عده ای که بالای درختان خرما بودند، گذشتیم، حضرت پرسید:
« اینان چه می کنند؟» عرض کردند: تلقیح می کنند. نر را داخل ماده قرار می دهند و درخت بارور می شود. پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: « گمان نمی کنم این کار فایده ای داشته باشد». این سخن به آن عده خبر داده شد، کار را رها کردند. خبر به رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) دادند، فرمود: « اگر این کار برایشان سودمند است انجامش دهند؛ من فقط گمانی زدم. پس مرا به گمان موأخذه مکنید، بلکه هرگاه از جانب خدا چیزی برای شما گفتم آن را بگیرید زیرا من هرگز بر خدا دروغ نمی بندم». در روایتی دیگر آمده است: « شما خود، به امور دنیایتان داناترید». (5)
این جمله پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) که: « اگر برایشان سودمند است انجامش دهند» و «شما به امور دنیایتان داناترید» در واقع اشاره به یادگیری از طریق آزمایش و خطا، و تجربه شخصی دارد. از این طریق، انسان پاسخ های جدیدی برای وضعیت های جدیدی که با آن ها روبه رو می شود فرا می گیرد و راه حل های مفیدی برای مشکلات زندگی خود می آموزد.
پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به اهمیت تجربه شخصی در یادگیری اشاره کرده است. از ابو سعید روایت شده است که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود:
« هیچ بردباری نیست مگر آن که لغزشی دارد، و هیچ حکیمی نیست مگر آن که تجربه دارد». (6)
جمله اخیر حضرت که« هیچ حکیمی نیست مگر آن که تجربه دارد» اشاره به اهمیت تجربه شخصی و آزمایش و خطا در امر یادگیری دارد؛ زیرا شخص حکیم تنها از طریق تجربه است که به حکمتش می رسد، و این تجربه متضمّن آزمایش ها و تلاش های فراوانی است که شخص به آن ها دست زده تا به شناخت درست، که همان حکمت باشد نایل آمده است.
3- شرطی سازی
انسان از راه شرطی سازی (Conditioning) نیز به یادگیری می پردازد. یادگیری از طریق شرطی سازی زمانی رخ می دهد که یک محرک حسی در او اثر می گذارد و شخص پاسخ معینی، همراه با محرکی بی طرف، به آن محرک می دهد. سپس این همراهی و اقتران چند بار تکرار می شود و از آن پس، محرک بی طرف می تواند، در نبود محرک حسی، همان پاسخی را ایجاد کند که در اصل محرک حسی آن را ایجاد می کرده است. مثال سنتی برای توضیح یادگیری از راه شرطی سازی آزمایش معروف فیزیولوژیست بلند آوازه ی روس، ایوان پاولوف (Ivan Pavlov) است که همزمان با گذاشتن اندکی غذا در دهان سگ زنگی را به صدا در می آورد. پس از آن که این عمل چندین بار تکرار شد، بدون آن که غذایی در دهان سگ گذاشته شود. ملاحظه شد به محض شنیدن صدای زنگ، بزاق سگ ترشح می کند. بدین ترتیب تغییر آشکاری در رفتار سگ پدید آمد. سگ اکنون به صدا زنگ پاسخ جدیدی می داد یعنی با ترشح بزاق به صدای زنگ پاسخ می داد.روان شناس امریکایی جان واتسون (John Watson) در همین مورد آزمایشی دیگر انجام داد. او موش سفید را در اختیار یک کودک قرار داد اما کودک ترسی از آن نشان نداد. در مرحله بعد، هر وقت آن کودک خواست دستش را به طرف موش ببرد تا با آن بازی کند واتسون با قطعه ای آهن صدای بلندی ایجاد می کرد که موجب ترس کودک می شد. این عمل چندین بار تکرار شد. از آن پس، کودک نه تنها از موش بلکه ز هر حیوانی شبیه موش می ترسید. ترس کودک از موش، در این مثال، در واقع یک ترس آموخته است که کودک بر اثر تکرارِ همراهی موش با ترس ناشی از صدای شدید آن را آموخته بود، در صورتی که پیش از اجرای این آزمایش از موش نمی ترسید.
در آزمایش های شرطی سازی همراه محرک (محرک غیر شرطی) که پاسخ طبیعی را پاسخ غیر شرطی ایجاد می کند، با محرک بی طرف محرک شرطی باید بارها تکرار شود تا محرک بی طرف قدرت ایجاد پاسخ را (پاسخ شرطی) کسب کند. با این حال، و علی رغم اهمیت تکرار در آزمایش های شرطی سازی، این امکان وجود دارد که با یک بار هم شرطی سازی به وجود آید؛ این در صورتی است که محرک اصلی (غیر شرطی) پاسخی همراه با درد شدید یا هیجان شدید ایجاد کرده باشد. برای مثال، وقتی کودک دستش را به طرف شعله شمع دراز کند تا آن را بگیرد، دستش می سوزد و احساس درد شدیدی می کند به طوری که بی اختیار دستش را عقب می کشد. از آن پس هرگاه شعله شمع را ببیند از آن دوری می کند، و نیازی ندارد که دستش چندین بار بسوزد تا دوری گزیدن از آتش را یاد بگیرد. پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)، در حدیثی که از آن حضرت روایت شده، از این واقعیت چنین تعبیر کرده است:
« مؤمن از یک سوراخ دو بار گزیده نمی شود». (7)
4- تفکر
یکی دیگر از راه های یادگیری «تفکر« است. از طریق تفکر انسان می تواند بسیاری از مشکلاتش را حل کند؛ زیرا به وسیله تفکر انسان می تواند اشیا را با یکدیگر بسنجد و وجوه اختلاف یا تشابه آن ها را بشناسد و روابط میان آن ها را کشف کند. هم چنین می تواند از برخی مقدمات نتایج جدیدی را استنتاج نماید. به وسیله تفکر انسان می تواند مشاهدات و اطلاعات پیشین خود را طوری تنظیم کند که از آن ها اطلاعات جدیدی به دست آورد. به همین دلیل، برخی روان شناسان معتقدند که تفکر عالی ترین فرایند یادگیری است.تفکر، در حقیقت، چیزی نیست جز نوعی آزمایش و خطا که در سطح ذهن انجام می گیرد، و این همان وجه امتیاز انسان بر حیوان است؛ چرا که حیوان در سطح حسی و حرکتی عینی دست به آزمایش و خطا می زند، در حالی که انسان در عرصه ذهن این کار را می کند. برای مثال، در حل یک مسأله ریاضی، انسان، با تفکر راهی را در نظر می گیرد، بعد متوجه می شود که آن راه حل مناسب نیست، و به راه حل دیگری می اندیشد، و به همین ترتیب پیش می رود تا آن که راه درست را می یابد.
طرح پرسش و بحث و گفتگو، به براغنگیختن تفکر و سرعت یادگیری کمک می کند. خداوند بزرگ ما را به مشورت با متخصصان و پرسیدن از آن ها، به عنوان یک شیوه مهم در فرا گرفتن علم و دانش، امر کرده است. می فرماید:
(فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّکْرِ إِنْ کُنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ). (8)
« از یاد داران(9) پرسید اگر خود نمی دانید».
پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) با طرح پرسش از یارانش پیرامون موضوعاتی خاص آنان را تعلیم می داد.
آن حضرت با این روش تفکر اصحابش را به کوشش برای یافتن پاسخ سؤالاتش بر می انگیخت، و پس از آن که در موضوع این پرسشها می اندیشیدند، خود حضرت پاسخ صحیح را به آنان می داد و اطلاعاتی را که می خواست به آنان بیاموزد در اختیارشان می نهاد. برای مثال، در روایتی آمده است که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود:
« در میان درختان درختی وجود دارد که برگ هایش نمی ریزد، و همانند مسلمان است. به من بگویید آن چه درختی است». مردم ذهنشان به طرف درختان بیابانی رفت.
عبدالله بن عمر گفت: من حدس زدم که درخت خرما باشد اما خجالت کشیدم بگویم. اصحاب عرض کردند: خودتان بگویید ای رسول خدا.
فرمود: « درخت خرما». (10)
در این حدیث، پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) برای برانگیختن تفکر یارانش سؤالی را مطرح کرد، سپس درباره ی صفات و خصلت های مسلمان که او را از دیگر مردم متمایز می سازد به آنان آموزش داد، بدین وسیله آموخت که مسلمان همانند درخت خرما استوار و دارای ریشه های عمیق است و از عقیده ای استوار و راسخ و ریشه دار برخوردار است. مانند درخت خرما محکم و راست کردار است، و از نظر اعمال نیک و شایسته، پربار است چنان که درخت خرما پربار است.
نمونه ی دیگر نیز که نشان می دهد پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) برای آموختن به یارانش از روش پرسشگری استفاده می کرده روایتی است که می گوید آن حضرت پرسید:
« آیا می دانید مفلس کیست؟» یاران عرض کردند: ما به کسی مفلس می گوییم که نه درهمی دارد و نه کالایی. حضرت فرمود: « مفلس از امت من کسی است که روز قیامت نماز و روزه و زکات با خود بیاورد، اما از سوی دیگر یکی را دشنام داده باشد، به دیگری تهمت زده باشد، مال این یکی را خورده، خون آن یکی را ریخته و آن دیگری را کتک زده باشد، بدان سبب از کارهای نیک و ثواب های او به این و آن دهند و ثواب هایش که تمام شد، پیش از آن که حکم درباره اش صادر شود، از گناهان آنان برداشته و به حساب او گذاشته شود و سپس او را در آتش افکنند».(11)
در این حدیث، پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) معنای جدیدی از مفلس را به یارانش می آموزد. در این معنا، مفلس کسی نیست که بی پول و کالا باشد بلکه مفلس کسی است که در روز حسابرسی، گناهانش بسیار و نیکی ها و ثواب هایش اندک باشد.
پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به اهمیت پرسش در تحصیل علم اشاره کرده است، آن جا که می فرماید:
« اگر پرسش نبود دانش از بین می رفت». (12)
پرسش کردن از کسانی که دانش و تجربه ای دارند به تحصیل دانش و شناخت می انجامد و به نادانی خاتمه می دهد. جابر روایت کرده است که با گروهی از صحابه سفری رفت، در راه سنگی به سر یکی از آنان خورد و سرش شکست، و بعد هم محتلم شد. از همسفرانش پرسید که آیا مجاز است تیمم کند. آن ها گفتند: نه، و آن مرد غسل کرد و بر اثر آن مُرد. چون نزد رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) آمدند و ماجرا را به حضرت گفتند، فرمود:
« او را کشتند، خدایشان بکُشد. چرا آن ها که نمی دانستند سؤال نکردند. شفای نادانی پرسیدن است...». (13)
پی نوشت ها :
1. شیبانی، ج2، ص 274.
2. احمد، ج3، ص 318، 327، 366، 378.
3. احزاب/ 21.
4. محمدعثمان نجاتی، القرآن و علم النفس، ص 151-152.
5. مسلم، ج15، ص 116-118.
6. ناصف، ج5، ص 64.
7. ناصف، ج5، ص 70؛ شیبانی، ج4، ص 307.
8. انبیاء/7.
9. مراد از اهل ذکر یا یادداران، اهل کتاب، پیروان تورات و انجیل است.
10. بخاری، ج1، ح61.
11. نَوَوی، ج1، ص 241، ح 220/16.
12. ونسنک، ج2، ص 382.
13.ابوداود، ج1، ح 326.
نجاتی، محمدعثمان؛ (1387)، حدیث و روان شناسی، ترجمه ی حمیدرضا شیخی، مشهد: بنیاد پژوهشهای اسلامی، چاپ دوم
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}