بررسي حديث « خلفا در روز رستاخيز »
ابن جوزى در شمار دومين حديث مى گويد: هبة اللّه بن محمد بن حصين، از ابوطالب بن غيلان، از ابوبكر شافعى، از محمد بن عثمان بن ابى شيبه، از حسن بن صالح، از حسن بن حسن نَرسى، از اصبغ بن فرج، از بيع بن محمد، از
نويسنده: آيت الله سيدعلي حسيني ميلاني
اين حديث در فضايل و ترتيب خلفا را گروهى از حافظانِ حديث نقل كرده اند.
ابن جوزى در شمار دومين حديث مى گويد: هبة اللّه بن محمد بن حصين، از ابوطالب بن غيلان، از ابوبكر شافعى، از محمد بن عثمان بن ابى شيبه، از حسن بن صالح، از حسن بن حسن نَرسى، از اصبغ بن فرج، از بيع بن محمد، از ابوسليمان أيلى، از ابن جريج، از عمرو بن دينار نقل مى كند كه ابن عباس مى گويد: رسول خدا صلى اللّه عليه وآله فرمود:
آن گاه كه روز قيامت فرا رسد، يكى از مناديان در زير عرش فرياد مى زند: كجا هستند اصحاب محمّد؟
در اين هنگام ابوبكر، عمر بن خطّاب، عثمان بن عفّان و على را مى آورند. به ابوبكر گفته مى شود: بر در بهشت بايست، هر كه را مى خواهى به واسطه رحمت خدا، وارد بهشت كن و هر كه را مى خواهى با علم خداى متعال از ورود به بهشت باز دار!
به عمر گفته مى شود: بر روى ترازو بايست، كفّه هر كه را مى خواهى به واسطه رحمت خداوند، سنگين كن و كفّه هر كه را مى خواهى با علم خداوند، سبك گردان!
پيامبر صلى اللّه عليه وآله ادامه داد: و دو لباس فاخر براى عثمان بن عفّان مى آورند و به او گفته مى شود: اين دو لباس فاخر را بپوش كه من در هنگام آفرينش آسمان ها و زمين، اين دو لباس را آفريده و ذخيره كردم.
و عصايى از درخت عوسج كه خداوند متعال آن را در بهشت آفريده است به على بن ابى طالب عطا مى گردد و به او گفته مى شود: با اين، مردم را از كنار حوض، دور كن!
ابن جوزى پس از نقل اين حديث مى نويسد:
اين حديث را اصبغ، از سليمان بن عبدالأعلى، از ابن جريج؛ هم چنين اصبغ، از سرى بن محمّد، از ابوسليمان أيلى، از ابن جريج، نقل كرده است.
اين امر نشان مى دهد كه اصبغ يا ديگر راويان اين حديث، دچار پريشان گويى شده اند.
در سند اين حديث، نام برخى افراد ناشناخته به چشم مى خورد.
احمد بن حسن كوفى اين روايت را از وكيع نقل كرده است. دارقطنى مى گويد: وى، متروك است.
ابن حبّان مى گويد: وى از زبان راويان ثقه و مورد اعتماد، حديث جعل مى كند.
ابراهيم بن عبداللّه مصيصى نيز اين روايت را از حجّاج بن محمد، از ابن جريج نقل كرده است.
ابن حبّان مى گويد: ابراهيم به سرقت احاديث مى پرداخت و در آن ها تصرّف مى كرد. وى از زبان راويان ثقه و مورد اعتماد، رواياتى را نقل مى كند كه جزء احاديث آن ها نيست؛ بنابراين جاى آن دارد كه ابراهيم در شمار افرادى كه روايت آنان ترك مى شود، قرار گيرد.(1)
حديث ساختگى و ديدگاه ذهبى و عسقلانى
ذهبى در ميزان الاعتدال، پس از ذكر نام ابراهيم بن عبداللّه، به شرح حال او مى پردازد و در شرح حال او به دو حديث ـ كه در اين مبحث، يكى از آن ها را نقل كرديم ـ اشاره مى كند و مى گويد: به نظر من اين مرد دروغ پرداز است. حاكم نيشابورى مى گويد: احاديث وى، جعلى و ساختگى است.حاكم مى گويد: ابراهيم، از وكيع، از سفيان، از عمرو بن دينار، از ابن عبّاس، اين حديث را به صورت مرفوع نقل مى كند كه پيامبر صلى اللّه عليه وآله فرمود:
آن گاه كه روز قيامت فرا رسد، ابوبكر، در يكى از اركان حوض، عمر در ركن دوم، عثمان در ركن سوم و على در ركن چهارم قرار مى گيرند و هر كس، يك نفر از آنان را دشمن بدارد، ديگران او را سيراب نخواهند كرد.
ابراهيم، از حجّاج، از ابن جريج، از عمرو بن دينار، از ابن عباس حديثى را به صورت مرفوع نقل مى كند كه پيامبر صلى اللّه عليه وآله فرمود:
آن گاه كه روز قيامت فرا رسد، يكى از مناديان در زير عرش فرياد مى زند: اصحاب محمد را بياوريد!
پس ابوبكر، عمر، عثمان و على را مى آورند... .(2)
ابن حجر عسقلانى نيز در لسان الميزان، از ديدگاه ذهبى پيروى مى كند و در شرح حال ابراهيم، به دو حديث مذكور اشاره مى كند و به دروغ گو بودن ابراهيم بن عبداللّه حكم مى كند.(3)
پي نوشت ها :
1- الموضوعات: 1 / 302 و 303.
2- ميزان الاعتدال: 1 / 160 و 161.
3- لسان الميزان: 1 / 169.
آيت الله حسيني ميلاني، سيد علي؛ (1390)، احاديث ساختگي، قم: انتشارات حقايق، چاپ سوم
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}