عدد ابجدی: 13 «الاحد» یعنی آن کسی که ذاتش مجرّد و مبرّای از اجزاست و کسی است که شبیه و نظیر ندارد و به معنای واحد نیز آمده است و مداومت این اسم برای انقطاع از خلق و رهایی از کثرت مجرّب است و جز «اهل الله» و اصحاب فنا مواظبت بر این اسم ندارند و همواره بر این اسم در خلوت و تنهایی مداومت کرده و امور عجیبه مشاهده کرده اند و چون کسی هزار مرتبه در خلوت بخواند چنان می بیند که فرشتگان با او همراهی می کنند و هر کس به هنگام خوابیدن دست راست بر گونه ی راست بگذارد و سه مرتبه بگوید: (لا اِلهَ اِلّا اللهُ اَحَداً صَمَداً وَ لا قُوَّةَ الَّا بِالله) از عذاب قبر ایمن شود و از صراط به آسانی بگذرد و بعضی اسم اعظم را در «الواحد الاحد» تبیین نموده و گفته اند که مداومت بر این دو اسم موجب کشف اسرار الهیّه و حقایق توحید است و همراه داشتن مربّع شماره ی (1) برای هر مطلبی مفید بوده در آن فواید فراوان نهفته است.
 

یا

أ

ح

د

ح

د

یا

أ

د

ح

أ

یا

أ

یا

د

ح

شکل شماره(1)
 
نیز همراه داشتن مربّعی که در آن «واحد» و «احد» تکسیر شده باشد فواید بسیار دارد:

  و

ا

ح

د

ا

ح

د

د

و

ح

ا

ا

ح

د

د

د

ح

و

ا

ح

ا

ا

د

ح

د

ا

ح

و

و

ا

ح

د

ا

ح

د

شکل شماره(2)
 
نیز به همراه داشتن شکل زیر فواید فراوانی خواهد داشت:


شکل شماره (3)

 

مباحث پژوهشی از مترجم

«الواحد الاحد»

«الواحد» و «الاحد» هر دو از اسامی خداوند متعال و دلیلی بر وحدت و یکتایی ذات بی مثال «الله» است. «الواحد» به معنی یکتا می باشد و بیست و دوبار در قرآن کریم ذکر شده است. بنابر تحقیقی که در اسم «الأحد» وارد شده است، بازگشت اسم «الواحد» به آن بوده است و «الواحد» مرتبه ی ظهور حقیقت «احدیّت» می باشد. از این رو عرفا با استناد به احادیث وارده در این باب هرگونه عددیتّ یا حتّی اعتبار وحدت عددی را از ذات خداوند نفی کرده و به وحدت اطلاقی وی قائلند که دربردارنده ی هرگونه وحدتی در مقام کمال می باشد. در مورد لفظ «الأحد» نکته ی ظریف و قابل توجهی وجود دارد و آن این است که این لفظ در قرآن کریم بدون «الف» و «لام» معرفه آمده است و به صورت نکره نازل شده است. و این بدان معنی است که صفت مورد شناخت و معرفت مردم همان یگانگی و وحدانیّت حق است ولی احدیت خداوند باری تعالی صفتی نیست که قابل شناخته شدن باشد زیرا خداوند بی مثال و نظیر و یکتایی او ازلی و ابدی است زیرا هیچ چیز به او شباهت ندارد و جایز نیست شیء یا شخصی را همانند او بدانیم. او در معبودیت فرد است و در کائنات نمونه ی دومی ندارد. بنابراین صفتی از خداوند که برای انسانها شناخته شده نباشد را نمی توان به صورت معرفه آورد.

امیرالمؤمنین علی (علیه السّلام) می فرماید: «اگر غیر از یک خدا، خدای دیگری می بود می بایست او هم چنین پیغمبری و کتابی بفرستد و از خود خبری بدهد و حال آن که هیچ پیغمبری را نفرستاده زیرا صد و بیست و چهار هزار پیغمبری که آمده اند همه از یک خدا خبر داده اند و از دیگری خبر نداده اند».

قران کریم در زمینه ی آیاتی که در اثبات صانع دارد بیش از هر چیز روی یگانگی خدا تکیه کرده و بیش از سیصد بار به وحدانیت «الله» با عبارتهای گوناگون اشاره فرموده و گاهی در یک آیه دو بار کلمه ی توحید را آورده است. در توصیف کلمه ی «الواحد» همین بس که رهایی از شرک معنوی جز به دقّت و فهم واقعی، معنای این کلمه حاصل نمی شود.

تعبیر شریفه ی«لا اله الّا الله» نیز معروف به توحید یا اخلاص است یعنی «ای موحّد در سیر و سفر به سوی او مخلص باش و دیگران را شریک فرائض و نوافل خویش قرار مده؛ وجود خود را بذل وجود او کن تا معلوم شود که در این مرحله جدّاً خداوند یگانه را می جویی.»

 

نویسنده: ملاحبیب الله شریف کاشانی
مترجم و شارح: استاد محمد رسول دریایی


منبع: شریف کاشانی، ملاحبیب الله؛ (1383)، خواص و مفاهیم اسماء الله الحُسنی(نامهای زیبای خداوند)، ترجمه ی محمدرسول دریایی، تهران: نشر صائب، چاپ ششم.