عدد ابجدی: 998 الحفیظ به معنی حافظ است یعنی نگاه دارنده ی آنچه را که آفریده است از تلف و فساد و مهالک و بلاها تا آن زمان که اراده ی بقای آنها را دارد، چه هر حادثی چنان که در حدوث محتاج است به "علت مُحدّثه"، در بقا نیز محتاج است به "علّت مُبقیه" و به معنی عالِمی نیز آمده است که از علم او هیچ چیز غایب نیست و مداومت بر این اسم برای کسی که از مَهلکه خائف است نافع و سریع الاجابه است و ذاکر این اسم پیوسته محفوظ است از غَرق و حَرق و سایر مُهلِکات و موذّیات بریّه و بحریّه و تعویذکردن این اسم و بستن آن بر بازو و موجب ایمنی از نکبت هاست. هر کس این اسم را بعد از نماز در روز جمعه به خط باریک نهصد و نود و هشت مرتبه بنویسد و بر بازو بندد از وساوس شیطان و خوف سلطان و بیم مار و عقرب و خیالات فاسده در امان "حضرت سبحان" باشد و اگر کسی مکسَّر این اسم را بر انگشتری نقره نقش کند و در دست کند اگر در زمینی بخوابد که درندگان آن بسیار باشند آسیبی نبیند و صورت آن نقش این است:
 

ح

ف

ی

ظ

ی

ظ

ح

ف

ظ

ی

ف

ح

ف

ح

ظ

ی

 شکل شماره(1)
 

و اگر کسی در شَرَف آفتاب این مکسَّر را بنویسد و همراه دارد، همین فایده بخشد.
 

                 یا حفیظ احفظنی


742

755

251

248

454

568

262

787

259

756

526

435

                  شکل شماره(2)
 

و اگر کسی این مکسَّر [شکل 3] را به طریقه ای که ذکر شد بر لوح نقش کند و با خود دارد از شرّ تمام مخلوقات و از مرگ مفاجاة(ناگهانی مردن) و قرض و فقر و جمیع امراض و بلیّات و هموم و غموم ایمن گردد:
 

ح

ف

ی

ظ

901

9

81

7

78

6

902

12

11

903

5

79

                شکل شماره(3)
 

نیز اگر کسی این نقش [شکل4] را در شَرَف آفتاب بر لوح نقره نقش کند و در میان مال گذارد آن مال از دزد محفوظ ماند:
 

227

266

257

248

260

245

230

263

242

251

272

233

269

236

239

254

 شکل شماره(4)
 

و اگر کسی این نُه سطر[شکل 5] را بر عقیق یا بلور یا نقره که از پنج جزء آن یک جزء طلا باشد نقش کند و با خود نگاه دارد و در روز پنجشنبه یا یکشنبه یا در سحرگاه شب جمعه در آب روان غسل کند و در خلوت دو رکعت نماز کند پس ششهزار و یکصد و هفتاد و چهار مرتبه بخواند فواید عجیبه و خواص غریبه را مشاهده نماید و بعضی مدّت دعوت این اسم را هشتاد روز دانسته اند و گفته اند که در آخر هر مجلسی «یا حَفیظُ احفِظنی» بگوید و صورت نُه سطر این است که تکسیر «یا حَفیظُ احفِظنی» می باشد به صدر مؤخّر:
 

ی

ا

ح

ف

ی

ظ

ا

ح

ف

ظ

ن

ی

ی

ی

ن

ا

ظ

ح

ف

ف

ح

ی

ا

ظ

ظ

ی

ا

ی

ی

ن

ح

ا

ف

ظ

ف

ح

ح

ظ

ف

ی

ظ

ا

ف

ی

ا

ی

ح

ن

ن

ح

ح

ظ

ی

ف

ا

ی

ی

ظ

ف

ا

ا

ن

ف

ح

ظ

ح

ی

ظ

ی

ی

ا

ف

ف

ا

ا

ن

ی

ف

ی

ح

ظ

ظ

ی

ح

ح

ف

ی

ا

ظ

ا

ظ

ن

ح

ی

ی

ف

ف

ح

ی

ف

ی

ی

ح

ا

ن

ظ

ظ

ا

ا

ف

ظ

ح

ظ

ی

ن

ف

ا

ی

ح

ی

 شکل شماره(5)
 

و همراه داشتن مکسّر حفیظ نیز فواید بسیار دارد و صورتش این است:

ح

ف

ی

ظ

ظ

ح

ی

ف

ف

ظ

ی

ح

 شکل شماره(6)
 

و اگر کسی در یک مجلس سیصد و سه مرتبه بگوید: «فَاللهُ خیرٌ حافِظاً وَ هُوَ اَرحَمُ الرَّاحِمینَ» برای آواره شدن دشمن و شفای بیماری و برآورده شدن حاجات و دفع فقر و پریشانی مجرّب است. نیز اگر در یک مجلس هزار و یک بار بگوید: «اِنّا نَحنُ نَزَّلنا الذِّکرِ وَ اِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ» دشمن او هلاک شود و زبان خصمان بر او بسته گردد.
 

پژوهه در مفهوم الحفیظ از مترجم

این واژه از اسمای خداوند به معنی «نگهدارنده» و یا «یادآورنده» می باشد که وزن صرفی آن- صفت مشبهه- دلالت بر دوام آن دارد. حفیظ سه بار در قرآن کریم ذکر شده است. این اسم اشاره به کمال تحفّظ پروردگار بزرگ دارد. چه، اگر نبود حفظ و حراست «الله»- جلّ شأنه- هیچ دانه در دل زمین رشد نمی کرد و هیچ طفلی از مادر متولّد نمی شد زیرا ده ها و صدها حادثه ی طبیعی و غیرطبیعی در برابر آن گیاه و این طفل است ولی خداوند در نهایت دقت و ظرافت از آنها نگهبانی می کند تا آسیبی نبینند. هر قطره ی بارانی که از آسمان بر زمین می نشیند از آن حفاظت می شود تا به سلامت در مکان مورد نظر جا بگیرد و لذا در خبر آمده است:

قطره ای باران به زمین نزول نمی کند مگر آن که فرشته ی محافظش آن را تا محل استقرارش در زمین همراهی می کند. «بحارالانوار، ج59، ص 361»

پس خدایی که حتّی برای قطره ای باران فرشته ی نگهبانی قرار داده به طریق اولی برای انسان محافظانی گمارده تا او را از بلایا و حوادث حفظ کنند.

همچنین معنی دیگر «الحفیظ» به مفهوم «یادآورنده» است. یعنی چون خداوند عالم مطلق است و علم او قبل و بعد از ایجاد به نحوه ی حضوری است، فرض فراموشی بر آن نمی شود زیرا نسیان منوط به تأثیر غیر در او و عدم انکشاف مطلق علمی برای اوست. پس خداوند به تمام جزئیات خلقت و اعمال و رفتار عِباد علم ازلی و ابدی دارد. آیه ی کریمه ی «والذین اتخذوا من دونه اولیاء الله حفیظ علیهم»(شوری، 6) گویای همین معنی است. بنابراین اسم حفیظ در ردیف اسم «علیم» است.

«حفیظ» از ماده ی «حفظ» صفت مشبّهه است و گفتیم معنی ثبات و دوام را می رساند با «حافظ» که اسم فاعل است تفاوت دارد. بنابراین «حفیظ» به معنی کسی است که به طور مداوم، مراقب حفظ چیزی باشد (مسؤول مراقبت)، مراقبتی که از بدی نگاه می دارد، بنابراین مفهوم آیه ی 80 سوره ی نساء: فَما اَرسلناکَ عَلَیهِم حَفیظاً؛ چنین است: ... تو دربرابر آنها مسؤول نیستی. یعنی مسؤولیت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) مسؤولیت رهبری و هدایت و دعوت به سوی حق و مبارزه با فساد است، ولی اگر افرادی اصرار در پیمودن راه خلاف داشته باشند، نه پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در مقابل انحراف های آنها مسؤولیتی دارد که (مثلاً) در همه جا حاضر و ناظر باشد و جلو هرگونه گناه و معصیتی را با زور و اجبار بگیرد، و نه او از طرق عادی، قدرت بر چنین کاری را می تواند داشته باشد. بنابراین در حوادثی مانند جنگ اُحُد که آیه ی یادشده، شاید ناظر به آن باشد، اگر کسانی دستور پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) را زیر پا گذاشتند و به همان دلیل گرفتار شکست شدند، مسؤولیت آن متوجه خود آنها بود نه پیامبر.


منبع: شریف کاشانی، ملاحبیب الله؛ (1383)، خواص و مفاهیم اسماء الله الحُسنی(نامهای زیبای خداوند)، ترجمه ی محمدرسول دریایی، تهران: نشر صائب، چاپ ششم