عدد ابجدی: 129 اللطیف به معنی نیکی کننده به بندگان و آفریننده ی خلق، "لطیف" نیز آمده است و نیز به معنی عالِم به غوامض اشیا و مداومت بر این اسم برای وسعت رزق مجرّب است و اگر کسی این اسم را در شَرَف قمر بر نقره نقش کند و در دست نماید از هر مکروبی (غم و غصه) ایمن گردد و اگر (با اخلاص کامل) بر جامی بنویسد و به آب و عسل بشوید و مریضی از آن بیاشامد در حال شفا یابد و صورت نقش این است و مربّع این اسم نیز همین فایده را دارد:
 

لط

ی

ف

84

43

2

6

76

47

شکل شماره (1)
 

ل

ط

ی

ف

11

79

31

8

78

8

11

32

10

33

77

9

شکل شماره (2)
 
برای کفایت مهمّات و رسیدن به هر مراد روزی هشتاد مرتبه خواندن این اسم از مجرّبات است و برای جمع آمدن اسباب معیشت و رسیدن به وطن و ملاقات دوستان و گشوده شدن بخت دختران و شفای بیماران و برآمدن حاجات حاجتمندان دو رکعت نماز کند و بعد از سلام صد مرتبه رو به قبله بگوید «یالطیف» مجرّب است و اگر کسی این مربّع (مربع ذیل) را با خود دارد قلوب مسخّر وی گردد و برای معیشت و وسعت رزق و سرکوبیِ دشمنان بسیار مؤثر است:
 

الله لطیف

بعباده

یرزق

من یشاء

من یشاء

یرزق

بعباده

الله لطیف

بعباده

الله لطیف

من یشاء

یرزق

یرزق

من یشاء

الله لطیف

بعباده

شکل شماره (3)
 
همچنین همراه داشتن این نقش نیز فواید بسیار دارد:

لااله

الا

الله

الله

لطیف

بعباده

54

0

56

211

45

75

44

78

43

102

57

120

شکل شماره (4)
برای ادای دین گفتن ذکر «یا خَفیِّ الاَلطافِ نَجِّنا مِمّا نَخافُ یا لَطیفُ اُلطُفنی بِلُطفِکَ الخَفیّ» تا روزی صد مرتبه، مجرّب است و برای وسعت رزق و حصول جاه بخواند «اللهُ لَطیفٌ بِعبادِه یَرزُقُ مَن یَشاءُ وَ هُوَ القَویُّ العَزیزُ» و اگر هفتاد هزار بار بخواند برای تمام حوایج به خصوص خلاصی از حبس و دفع شرّ دشمن مؤثر است.
 

پژوهه در مفهوم اللَّطیف از مترجم

این واژه از اسمای خداوند" و به معنی "مداراکننده" می باشد که وزن صرفی آن- صفت مشبهه- دلالت بر دوام آن دارد، این اسم در قرآن کریم هفت مرتبه ذکر شده است. امام فخررازی در تفسیر این اسم چهار وجه را بیان نموده است:

1) به چیزی که در نهایت کوچکی است و از این رو ادراک نمی گردد، "لطیف" گفته می شود، لذا لطیف وصف خداوند قرار گرفته، زیرا غیرمحسوس است. از این رو اسم "لطیف" از جمله ی اسمای تنزیهی می باشد.

«هیچ چشمی او را نمی بیند و درک نمی کند و حال آن که او چشمها را درک می نماید و اوست لطیف و خبیر». «انعام/103»

2) لطیف به معنای عالِم به دقایق امور و پیچیدگی های آن که از این رو اسم "لطیف" جزء اسمای ذاتی می باشد.

3) لطیف کسی است که نیکی به بندگان می کند و از جهتی که آن ها نمی دانند به آن ها لطف دارد و امورشان را مهیا می سازد. «خدا به کار بندگان خویش دقیق است هر که را خواهد روزی دهد و همو توانا و نیرومند است»[شوری/19]

توصیف خداوند به «لطیف» از این نظر است که «لطیف» از مادّه ی «لطف» به معنی هر موضوع دقیق، ظریف و هرگونه حرکت سریع و جسم لطیف است، بنابراین لطیف بودن خداوند اشاره به علم او نسبت به اسرار دقیق و ظریف آفرینش است و گاه به معنی خلقت اجسام لطیف و کوچک و ذره بینی و مافوق ذره بینی آمده است.

بعضی از مفسّران در تفسیر «لطیف» گفته اند: «او کسی است که تکلیف را آسان می کند و پاداش را فراوان می دهد»، در حقیقت این یک نوع ظرافت و دقت در "رحمت" است.

بعضی نیز گفته اند توصیف خداوند به «لطیف»، به خاطر این است که در درون همه ی اشیاء نفوذ دارد و جایی در همه ی جهان از او خالی نیست. اما تمام این تفسیرها به یک حقیقت بازمی گردد و تأکیدی است بر عمق آگاهی خداوند و علم او به اسرار نهان و آشکار.

میان تفسیرها و مفاهیم و معانی عرضه شده در بالا، نه تنها تناقضی نیست، بلکه مکمل یکدیگرند، «لطیف» کسی است که هم از نظر آگاهی کامل باشد و هم از نظر لطف و محبت در حقّ بندگان (اللهُ لَطیفٌ بِعبادِهِ)[شوری/19].

و از آنجا که خداوند هم بخوبی از نیازهای بندگانش آگاه است و هم به بهترین وجه به نیازهایشان پاسخ می گوید از همه کس برای این نام شایسته تر است.
واژه ی «لطیف» هنگامی که درباره ی اجسام به کار می رود به معنی سبکی در مقابل سنگینی و هنگامی که درباره ی حرکات (حرکت لطیفه) به کار می رود به معنی یک حرکت کوچک و زودگذر و گاهی در مورد موجودات و کارهای بسیار دقیق و باریک که با حسّ قابل درک نیستند گفته می شود و اگر خدا را به عنوان لطیف توصیف کنیم نیز به همین معنی است، یعنی او خالق اشیاء ناپیدا و دارای افعالی است که از محیط قدرت استماع بیرون است، بسیار باریک بین و فوق العاده دقیق می باشد.

حدیث جالبی در این زمینه از «فتح بن یزید جرجانی» از امام علی بن موسی الرضا (علیه السلام) نقل شده که یک معجزه ی علمی محسوب می شود؛ حدیث چنین است که امام می فرماید: این که می گوییم «خداوند لطیف» است به خاطر آن است که مخلوقات لطیف آفریده و به خاطر این است که از اشیاء لطیف و ظریف و ناپیدا آگاه است. آیا آثار صُنع او را در گیاهان لطیف و غیر لطیف نمی بینی؟ و همچنین در مخلوقات و حیوانات کوچک و حشرات ریز و چیزهایی که از آن هم کوچکتر است، موجوداتی که به چشم هرگز نمی گنجند و از بس کوچک اند که نر و مادّه و تازه و کهنه ی آنها شناخته نمی شود، هنگامی که این گونه موضوعات را مشاهده می کنیم... و این که موجوداتی هستند که هرگز چشم ما آن ها را نمی بیند و با دست خود نمی توانیم آن ها را لمس کنیم، از تمام این پدیده ها در می یابیم که آفریننده ی آن ها، لطیف است.(1)

این احتمال نیز در تفسیر این کلمه وجود دارد که منظور از لطیف بودن خداوند آن است که ذات پاک او چنان است که هرگز با احساس درک نمی شود، بنابراین او "لطیف" است، زیرا هیچ کس از ذات او آگاه نیست و خبیر است چون از همه چیز آگاه است. لطیف بودن خدا ایجاب می کند که نطفه های کوچک و کم ارزش گیاهان را که در درون بذرها در اعماق خاک ها نهفته است پرورش دهد و آن ها را که در نهایت ظرافت و لطافتند از اعماق خاک تیره برخلاف قانون جاذبه بیرون فرستد و در معرض تابش آفتاب و وزش نسیم قرار دهد و سرانجام آن را به گیاهی بارور، یا درختی تنومند تبدیل کند. اگر او دانه های باران را نمی بارید و محیط بذر و زمین اطراف آن نرم و ملایم و لطیف نمی شد آن ها هرگز قدرت رشد و نمو نمی داشتند، امّا او با این باران به این محیط خشک و خشن، لطف و نرمش بخشید تا آماده ی حرکت و نمو گردید.

در عین حال از تمام نیازها و احتیاجات این دانه ی ضعیف از آغاز حرکت در زیر خاک تا هنگامی که سر به آسمان کشیده، "آگاه و خبیر" است.

خداوند به مقتضای لطفش باران را می فرستد و به مقتضای خبیربودنش اندازه ای را تقدیر می فرماید که اگر از حدّ بگذرد سیل است و ویرانی و اگر کمتر از حدّ فرو بارد، خشکسالی و پژمردگی و این است معنا و مفهوم «لطیف و خبیر» بودن خداوند متعال. و اگر به رحمت های خاص الهی «لطف» گفته می شود نیز به خاطر همین ظرافت هاست. باران رحمت بی حسابش همه را رسیده و خوان نعمت بی دریغش همه جا کشیده... عُصاره ی ناری به قدرت او، شهدِ فایق شده و تخم خرمایی به تربیتش نخل باسق گشته...

نویسنده: ملاحبیب الله شریف کاشانی
مترجم و شارح: استاد محمد رسول دریایی

پی نوشت ها :

1. اصول کافی، ج 93/1.


منبع : شریف کاشانی، ملاحبیب الله؛ (1383)، خواص و مفاهیم اسماء الله الحُسنی(نامهای زیبای خداوند)، ترجمه ی محمدرسول دریایی، تهران: نشر صائب، چاپ ششم