دعا براي رفع تفرقه

سيري در وصيت نامه شهدا

شهيد حسين ابوالحسني ريزي ( 1367 - 1339 زرين شهر )

خدايا! اين امت اسلامي (1)، با توکل بر تو به رهبري امامش، مدت پنج سال رودرروي جهان استکبار و کفر چون کوه، ايستاده و اين ايستادگي و به دست آوردن پيروزي ها، نتيجه ي انفاق بهترين و عزيزترين جان ها و خون هاست و تا روزي که غرور [ و ] تفرقه، سايه ي سياه خويش را بر اين تجمع نيفکنده، اين دستاوردها ادامه خواهد داشت و خداي ناکرده چنانچه اين دو عنصر خطرناک، به مرور در بين ما جاي پايي براي خويش باز کند، بايد در ايمانمان شک کنيم.
... خدايا! تو شاهدي که بمب و موشک هاي شرق و غرب جهان استکبار، کوچک ترين ضربه و خللي در اراده ها وارد نمي کند. ولي آنچه به عنوان زنگ خطر است، غرور و تفرقه و نفاق منافقين است که با ظاهري آراسته و معتبر در بين خودِ مانند و قرآن از آن ها چه ناله و شکايت ها دارد.

شهيد اصغر بهادراني ( 1366 - 1349 برخوار و ميمه )

خدايا! کساني [ را ] که تفرقه افکني مي کنند و اين حزب [ و ] آن حزب مي کنند، ريشه کن کُن.

شهيد احمد دادستان ( 1362 - 1347 قم )

بارالها! وحدت را بين مسلمين آنچنان محکم گردان که هيچ صاعقه اي نتواند در آن مؤثر [ باشد ] و هيچ دشمني نتواند در آن رسوخ يا بر آن لطمه اي وارد کند. يا ربّ! در ميان دشمنان اسلام، آن چنان تفرقه بينداز که به قتل همديگر بپردازند و در اين بين، فقط مسلمين را يک [ لشکر ] واحد بگردان.

شهيد حسين دهرويه ( 1367 - 1346 تهران )

بارالها! اخوت ما به نهايت رسيده. برادري ها سراسر جبهه ها را گرفته. صيغه هاي برادري، هر يک از چادرها و اتاق ها و مساجد و حسينيه ها را پوشانده است. بارالها! تفرقه راهي ندارد؛ هر چه هست، يگانگي و برادري و محبت و برابر [ ي ] است.

شهيد محمد سالاري ( 1367 - 1325 گرگان )

پروردگارا! همواره ميان دشمنان ما تفرقه و نفاق بيفکن و آنان را به جدال و قتال يکديگر، سرگرم و گرفتار ساز تا مسلمانان از آتش ستمشان در امان [ باشند ] و با شمشير خودشان، کفر ريشه کن گردد.

شهيد علي اصغر عسگري شهيد ( 1364 - 1343 سميرم )

خدا را شکر که توانستم با لطف و کرمش از ميان فساد و نفاق و تفرقه نجات يافته و راه حسين (عليه السلام) را [ در ] پيش گيرم که همانا راه سعادت و خوشبختي است. خداوندا! من اگر چه نتوانستم کاري کنم که مطلوب تو باشد، ولي با ريختن خونم مي خواهم تو را خشنود سازم و با تو معامله کنم.

شهيد عزيزالله قرباني ( 1366 - 1343 گرگان )

خدايا! به تو از منافقين و تفرقه اندازان شکايت مي کنم؛ زيرا که قشري از امت ما را فريفتند و سران و خدمتگزاران به جمهوري اسلامي را به شهادت رساندند؛ بهشتي ها را به شهادت رساندند و رجايي ها و باهنرها و مطهري ها و مفتح ها و شهداي محراب و عده اي بسيار [ از ] کودکان معصوم و فرزندان غيور مسلمان را به شهادت رساندند.

شهيد جلال کوشا ( 1363 - 1340 جهرم )

الهي، بار پروردگارا! اين وحدت و اخوت اسلامي را در ميان ملت ما حفظ کن و تفرقه را از ميان اين ملت بردار.

شهيد باقر گندم خوار ( 1361 - 1338 دزفول )

سپاس خداي را که قلب هاي فشرده ي حزب الله را به هم پيوست و صحت و برادري را هر چه بيشتر بين آن ها برقرار (2) و از تفرقه و نفاق دشمنان دور کرده و خط باطل آن ها را رسوا کرد.

شهيد عبدالرسول نصر اصفهاني ( 1361 - 1344 اصفهان )

خداوندا! تمام کشورهاي اسلامي را به خصوص سرزمين ايران، از تمامي (3) لحاظ کمک کن تا پيشرفت کند و اين پيشرفت سالم با ياري روحانيت و مردم، غير ممکن است. تفرقه ي روحانيت و مردم را از ميان بردار.

پي‌نوشت‌ها:

1. در اصل وصيت: امت اسلامي که
2. در اصل وصيت: نزديک
3. در اصل وصيت: و از تمامي

منبع مقاله :
مولايي، زهرا؛ (1391)، گزيده ي موضوعي وصيت نامه شهدا (11)، تهران، نشر شاهد، چاپ اول