نویسنده: آرش خلیلخانه
شاید برخی بر این باور بوده و هستند که با حل برخی از مناقشهها، بویژه رسیدن به توافق هستهای میان ایران و ۶ قدرت جهانی ... که به طور طبیعی نتیجه آن باید کاسته شدن از فشارها، لغو تحریمها و گسترش روابط بینالمللی در حوزههای سیاسی و اقتصادی و البته اجتماعی و فرهنگی باشد، زمینه دشمنیهای این قدرتها در سایه تعاملات جدید کاسته خواهد شد. اما واقعیت آن است که اینک قدرتهای استعمارگر به دنبال حربهها و راههای نفوذ جدید و جایگزینی هستند تا فرصت از دست داده را جبران کنند.
رهبر معظم انقلاب به درستی با توجه به این مسأله و تاریخچه رفتاری و سیاسی این قدرتها و در رأس آنها ایالات متحده آمریکا و آموزگار پیر او- انگلیس- تأکید فرمودند که «آمریکاییها میخواهند از توافقی که هنوز نه در ایران و نه در آمریکا تکلیفش و رد یا قبول شدنش معلوم نیست، وسیلهای برای نفوذ در ایران بسازند، اما ما این راه را قاطعانه بستهایم و با همه توان بالای خود، اجازهی نفوذ اقتصادی، سیاسی، فرهنگی یا حضور سیاسی در ایران را به آمریکاییها نمیدهیم.»
آنچه اکنون برای درک بهتر این فرمایش رهبر معظم انقلاب باید بدان توجه کرد، شناخت راههای نفوذ دشمن، تاریخچه این نفوذ در گذشته و حال و گذرگاههای احتمالی رخنه در آینده است، ضمن اینکه فرمایش معظمله گویای آن است که نفس این توافق، اگر چه راه برخی از مداخله و جنگ افروزیها را بسته، اما خود به ذات میتواند دستاویزی برای دشمن باشد تا راههای جدیدی را به داخل ایران بگشاید و هموار کند.
برای درک بهتر این موضوع گذری بر تحلیل علی لاریجانی درباره راههای نفوذ دشمن در کودتای 28 مرداد خالی از لطف نیست.
به گفته رئیس مجلس شورای اسلامی، آمریکا و انگلیس چندین سرمایه را در تحقق کودتای 28 مرداد به کار گرفتند که در توفیق آنها نقش اساسی داشت که از آن جمله میتوان به این موارد اشاره کرد: کارشناسان خبره و مسلط به امور ایران، ایجاد شبکه اطلاعاتی قوی در بین مردم و اقشار مختلف از طریق نیروهایی که ارتباطات قوی با سفارتخانههای خارجی برقرار کرده بودند، برنامه کمک اقتصادی اصل چهار ترومن که در قالب آن مستشاران و جاسوسان آمریکایی به شمار زیاد وارد ایران شدند، ایجاد ساختارهای فرهنگی و علمی در ایران و در کنار اینها اعمال فشارهای اقتصادی و تحریمهای شدید علیه دولت مصدق.
گسست ملت و دولت
هدف نهایی از همه این ابزارها و راهکارها ایجاد گسست بین ملت و دولت یا ملت و نظام است. به بیان دیگر ایجاد نارضایتی و ناامیدی عمومی در بین یک ملت نسبت به حکومت خود از طریق اعمال فشارهای عمده اقتصادی و سخت کردن معیشت مردم است تا دولت یک کشور را ناکارآمد و ناتوان جلوه دهند.این ایجاد گسست در حوزههای اجتماعی و فرهنگی و سیاسی نیز به روشهای مختلفی القا یا ایجاد میشود؛ به عنوان مثال القای نبود آزادی بیان و رعایت حقوق بشر، آزادیهای سیاسی و حزبی، و فقدان آزادیهای اجتماعی و مدنی.
دشمن در این سالها همواره تلاش کرده تا جمهوری اسلامی ایران را به سلب آزادیهای اجتماعی متهم کند، از هجمه علیه حجاب در جامعه اسلامی ایران گرفته تا تعریف غربی از حقوق و آزادیهای زن در اجتماع و قیاس جامعه ایران با معیارهای خود و شعار علیه نبود آزادی بیان و رسانه در کشوری مثل ایران و وجود محدودیت و استبداد در مورد فعالیت احزاب و چهرههای سیاسی خاص که البته همسو یا دارای گرایشهای فکری نزدیک به غرب هستند.
ابزارهای نوین نفوذ
از سوی دیگر شاید برخی از ابزارهایی که در کودتای 28 مرداد به کار آمریکا و انگلیس آمد، امروز دیگر زمینه اعمال نداشته باشند.شبکه اطلاعاتی دشمن را امروز از جاسوسان و خرابکارهای حرفهای و نفوذی گرفته تا شبکههای اجتماعی و ابزارهای موبایلی و اینترنتی تشکیل میدهند که صدها یا حتی میلیونها کاربر ایرانی را در فضای تقریبا بدون مهار و نظارت این شبکهها نادانسته پای کار میآورند و پس از گذر از فیلترها و کارشناسان خبره اطلاعاتی دشمن، اطلاعاتی به ظاهر بیاهمیت، اما بسیار ارزشمند را در اختیار آنها قرار میدهد.
دیگر نیازی نیست که برادران رشیدیان در بازار یا علی جلالی و فرخ کیوانی معروف به«سیلی و نرورن» یا مستشارانی چون «هایمن» و «زینر» تهییج، خط دهی، جمعآوری اطلاعات و برقراری رابطه میان اقشار و افراد را با سفارتخانههای خارجی در ایران فراهم کنند. شبکهها و ابزارهای گسترده و رنگارنگ موجود آنچه را دشمن نیاز دارد با سرعت شبکه جهانی اینترنت برای آنها در آن سوی دنیا فراهم میآورد و القائات آنها را در ذهن جوان ایرانی در این شبکهها و از دل ارتباطات لجام گسیخته و به ظاهر بی نظم آنها در ذهن او جای میدهد.
شبکههای استحاله
شبکههای ماهوارهای به ظاهر خانوادگی نیز در پوشش برنامههای رنگارنگ و پرتعداد سرگرمی و با به کارگیری نرم نفوذ فرهنگی در حال تغییر چهره خانواده ایرانی و فرهنگ و ارزشهای غالب بر آن هستند و شبکههای خبری حرفهای با امکانات گسترده و عظیم خط فکری و جریان سیاسی ذهنی مخاطبان ایرانی خود را هدف قرار داده و به آن سو میدهند.نفوذ و راهیابی مظاهر زندگی غربی و مارکهای مد و علایم تجاری معرف این سبک نیز از دیگر معابر رخنه فرهنگی و معنوی غرب در جوامع از جمله ایران است، از این روست که هنوز اتفاقی نیفتاده، شرکتی چون مک دونالد آمادگی خود را برای اعطای نمایندگی در ایران در صورت رفع موانع اعلام میکند و در کمال تعجب دهها هزار تقاضا نیز در هفته اول در سایت این شرکت ثبت میشود.
در کنار این همه شبکه، جاسوسان نرم نیز به نحو مؤثری به کار گرفته میشوند، جاسوسانی که نه شبیه مردان پالتو پوش «ک گ ب» یا کلاه مخملیهای سازمان سیا که به ظاهر چهرههای فرهنگی موجه مانند روزنامه نگار، وبلاگ نویس یا حتی محقق هستند. افرادی مانند جیسون رضاییان که ریشهای ایرانی هم دارد و در قالب خبرنگاری که به گفته غربیها، علایق و گرایشهای ایرانی هم داشته، به کشورمان اعزام میشوند تا شبکهای ارتباطی را در جامعه رسانههای ایران از افراد متمایل به غرب و ناراضی با مدیران خود در واشنگتن از جمله افرادی مانند آلن ایر سخنگوی فارسی زبان وزارت خارجه آمریکا برقرار کنند. به راستی چرا ایالات متحده آمریکا باید سخنگوی خود را یک مستشرق کاملاً مسلط به زبان محاورهای و کوچه و بازاری ایران انتخاب کند؟
پاسخ ساده است، افرادی چون آلن ایر، جیسون رضاییان، رکسانا صابری، پیمان افشار، ساتیار امامی و دهها فعال رسانهای دیگری که ارتباطات آنها با این شبکه در 6 سال گذشته کشف شده، به ظاهر چهرههای وجیهی هستند که میتوانند با قشر نخبه و تأثیرگذار در ایران رابطه برقرار کنند.
جنگ نرم سختتر است یا جنگ سخت؟
امیر محبیان (رئیس مرکز پژوهشی راهبردی آریا) در این بار میگوید: نفوذ در جوامع دیگر به منظور تأثیرگذاری به دو گونه صورت میگیرد؛ نخست به صورت سختافزاری كه معمولاً در قالب نفوذهای امنیتی دسته بندی میشود و دیگری به صورت نرم افزاری كه بیشتر خصلتهای فرهنگی دارد.در روشهای فرهنگی، گاه زمینه سازی از طریق القای قدرت فرهنگ خودی و ضعف فرهنگ هدف است و گاه در روشهای زیست است؛ یا آنچه كه لایف استایل مینامند.
اقشار هدف هم كه مجرای نفوذ تلقی میشوند؛ باید دارای خصایل ویژهای باشند. نخست بشدت تأثیرپذیر از فرهنگ نفوذ گر یا به عبارتی مقهور آن و دیگری تأثیرگذار در جامعه هدف و فرهنگ غرب برای نفوذ در جوامع جهان سومی معمولاً روشنفكران غربزده راهدف میگیرند؛ زیرا هم مقهور فرهنگ غربند و هم در جایگاه تاثیر گذاری ویژه در جامعه خویشند.
رسانهها هم به همراه سینما میتوانند به عنوان دو ابزار قابل اتكا برای نفوذ به كار روند. زیرا یكی، دادههای ذهنی را بر پایه برنامهها به اذهان تزریق میكند و دیگر قوه خیال را به نحو مطلوب سامان بخشیده و فانتزیها را مدیریت میكند.
واگذاری بورسیهها، اعطای جوایز رنگ و وارنگ و نشانهای شوالیه که این سالها به سینماگران، نویسندگان، روزنامهنگاران و دانشگاهیان ایران به بهانههای مختلف، اما با معیاری واحد یعنی آنها که فرهنگ و جامعه و تمدن امروز ایرانی را به چالش کشیدهاند یا زوایایی سیاه از آن را تصویر کردهاند، دادن بورسیههای و فرصتهای تحقیقاتی برای کارکردن از نزدیک روی این نخبهها که گرایشهای غربی دارند و سفرهایی که گاه و بیگاه سفارتخانههای غربی برای همین گروه به اصطلاح نخبه ترتیب میدهند، در همین راستا تعریف میشوند.
ارتباط با سفارتخانهها نیز دیگر از کانال دلالانی چون «فرخ کیوانی» و «علی جلالی» صورت نمیگیرد، امروز کاترین اشتون، مسؤول سابق سیاست خارجی اتحادیه اروپا یا هیأت پارلمانی اروپا زیر گوش نهادهای رسمی و مخفیانه در سفارتخانههای اتریش یا یونان با عوامل فتنه ملاقات میکنند.
نفوذ سیاسیون غرب گرا
راهبرد دیگر غرب، نفوذ دادن چهرههای سیاسی نزدیک به خود یا جریانهایی است که مستعد جذب به داخل ساختار سیاسی نظام هستند.از این روست که شدید ترین هجمهها پس از فتنه 88 علیه جمهوری اسلامی ایران در مورد لغو امتیاز برخی از این دست احزاب و دستگیری و محاکمه سیاسیون دخیل در حوادث سال 88 صورت میگیرد و دولتمردان آمریکایی و اروپایی به خود اجازه میدهند که درباره انتخابات در ایران و الزامات آن سخنرانی کنند.
اشتباههایی که باید عبرت شوند
یکی از عواملی که سبب موفقیت کودتای 28 مرداد و نتیجه گرفتن دشمن از همه عوامل نفوذ خود شد، اشتباههایی بود که دولت مصدق در حوزه داخلی مرتکب شد.مصدق برای حفظ قدرت در دستان خود در روزهای حذف مجلس به این شعار روی آورده بود که ملت باید درباره ارکان نظام اظهار نظر کند و هر قوه ای را که خود انتخاب میکند، میتواند حذف کند و از این مسیر به دنبال رفراندوم برای سلب قدرت از مجلس بود.
امروز هم باید مراقب بود که تضعیف جایگاه مجلس یا شورای نگهبان میتواند این فرصت را به دشمن بدهد که نفوذیهای خود را در شاخههای تصمیمگیری کشور وارد کند و این خطر بزرگی است که بدون تردید هیچ دولتی در ایران مایل به انجام آن نیست.
منبع مقاله : قدس آنلاین
/ج