روان شناسی ؛ جامعه شناسی

جامعه شناسی رفتاری، كاربرد اصول رفتارگرایی روانشناختی در مورد مسایل جامعه شناختی است. جامعه شناس رفتاری، رابطه میان تاثیرهای رفتار كنشگر بر محیط و تاثیر این رفتار بر رفتار بعدی كنشگر را بررسی می كند. این رابطه در شرطی شدن رفتار فرد نقش اساسی دارد. زمانی كه فرد رفتاری را انجام می دهد، محیطی كه رفتار در آن رخ می دهد تحت تاثیر آن رفتار قرار می گیرد و این محیط كه متأثر از این رفتار است به شیوه های مختلف بر رفتار بعدی كنشگر تاثیر می گذارد.
دوشنبه، 16 ارديبهشت 1387
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
روان شناسی ؛ جامعه شناسی
روان شناسی ؛ جامعه شناسی
روان شناسی ؛ جامعه شناسی

جامعه شناسی رفتاری، كاربرد اصول رفتارگرایی روانشناختی در مورد مسایل جامعه شناختی است. جامعه شناس رفتاری، رابطه میان تاثیرهای رفتار كنشگر بر محیط و تاثیر این رفتار بر رفتار بعدی كنشگر را بررسی می كند.
این رابطه در شرطی شدن رفتار فرد نقش اساسی دارد. زمانی كه فرد رفتاری را انجام می دهد، محیطی كه رفتار در آن رخ می دهد تحت تاثیر آن رفتار قرار می گیرد و این محیط كه متأثر از این رفتار است به شیوه های مختلف بر رفتار بعدی كنشگر تاثیر می گذارد. واكنش محیط در برابر رفتار فرد ممكن است مثبت یا منفی باشد. اگر این واكنش پاداشی را برای فرد كنشگر دربرداشته باشد، در آینده نیز همان رفتار كه پاداش دریافت كرده، در موقعیت مشابه تكرار می شود. اما بر عكس، اگر واكنش محیط در قبال رفتار فرد، تنبیه باشد، احتمال كمی دارد كه به آن رفتار در آینده دوباره تكرار شود.
این مقاله، با اشاره به دو مفهوم پاداش و تنبیه در جامعه شناسی رفتاری، نسبت میان این دو رفتار روان شناسانه را در حوزه جامعه شناسی به اجمال بررسی می كند.
جامعه شناسی رفتاری به بررسی رابطه میان پیامدهای رفتار یا واكنش محیط و ماهیت رفتار فعلی فرد، علاقه مند است. به نظر جامعه شناس رفتاری پیامد گذشته یك رفتار معین بر حالت فعلی آن تسلط دارد. اگر رفتاری در گذشته تشویق شده باشد و پاداش گرفته باشد باعث می شود كه در آینده آن رفتار تكرار شود. اما اگر رفتار سركوب شده و با تنبیه مواجه شده باشد در نتیجه فرد در آینده از تكرار آن رفتار خودداری می كند. نحوه واكنش محیط و اطرافیان در مقابل رفتار فرد، در تكرار یا حذف آن رفتار تاثیر بسزایی دارد.
یكی از مفاهیم اساسی جامعه شناسی رفتاری، تقویت یا پاداش است. عوامل تقویت كننده را نمی توان جدا از تاثیرهای آن بر رفتار، مشخص كرد. پاداش باید بر كنشگر تاثیر داشته باشد. اگر پاداش تاثیری در فرد كنشگر نداشته باشد، نمی توان آن را تقویت كننده نامید. یكی از عوامل مهم كه مشخص می كند یك پاداش معین در عمل می تواند به عنوان یك تقویت كننده عمل كند، سطح محرومیت كنشگر است. هر چه فرد از یك چیز محروم شود، آن چیز برای فرد یك تقویت كننده به حساب می آید. برای مثال كودك نیاز به غذا دارد. وقتی كودك از آن محروم شود، در این صورت غذا برای او یك پاداش محسوب می شود. وقتی سطح محرومیت از یك چیز بالا باشد، آن چیز به عنوان یك تقویت كننده موثر یا پاداش عمل می كند. وقتی فرد نیازمندی به چیزها را یاد می گیرد، در صورت محروم شدن از آنها، همان چیزها به عنوان تقویت كننده عمل می كنند.
تقویت كننده ها دو صورت دارند: مثبت یا منفی. تقویت كننده مثبت زمانی عمل می كند كه واكنش محیط در قبال رفتار فرد كنشگر، به صورت پاداش باشد كه در این صورت احتمال وقوع همان رفتار در آینده افزایش می یابد. در این موقعیت به فرد پاداش داده می شود. برای مثال اگر كودكی به خاطر راستگویی جایزه بگیرد، این پاداش باعث می شود كه كودك باز هم رفتار خوب خود را تكرار كند. جایزه به عنوان یك تقویت كننده مثبت عمل می كند. انسانها معمولاً از طریق تقویت مثبت آموزش می گیرند، زیرا تقویت پیامدهای خوب را در زندگی فرد افزایش می دهد. تقویت منفی هم احتمال وقوع یك رفتار را در آینده افزایش می دهد، اما به صورت حذف عوامل ناراحت كننده از محیط. برای مثال خاموش كردن یك رادیوی پر سر و صدا می تواند توانایی خواندن و نوشتن فرد را افزایش دهد. در آینده هم هر گاه رادیو خاموش باشد، توانایی خواندن و نوشتن فرد نیز بهتر خواهد بود. در تقویت منفی، پاداشی داده نمی شود، اما احتمال تكرار رفتار در آینده از طریق حذف عوامل مزاحم محیط، افزایش پیدا می كند.
مفهوم اساسی دیگر در جامعه شناسی رفتاری، تنبیه است. تنبیه نیز می تواند مثبت یا منفی باشد. تنبیه چه مثبت یا منفی، هدفش همیشه كاهش یا حذف یك رفتار منفی و نامناسب است. تنبیه مثبت همراه با كاربرد محرك ناراحت كننده ای كه رفتار را سركوب می كند، صورت می گیرد. برای مثال كتك زدن كودك زمانی كه كار ناشایست انجام می دهد، نمونه ای از تنبیه مثبت است. تنبیه مثبت به صورت تنبیه فیزیكی است. اما تنبیه زمانی است كه از طریق حذف یا تهدید به حذف یك پاداش، رفتار منفی سركوب شود. این نوع تنبیه را جریمه می نامند. برای مثال اگر كودك را به خاطر دروغ گفتن از مزایایی محروم كنیم یا او را تهدید به محرومیت از آن امتیازها كنیم از صورت منفی تنبیه استفاده كرده ایم. تنبیه منفی یا جریمه پایه رویه های نظارتی در سازمانهای اجتماعی است. بیشتر سازمانهای اجتماعی برای سركوب رفتار منفی و نامناسب از تنبیه منفی یا جریمه استفاده می كنند.




ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط