دو اشتباه بزرگ در روابط زن و مرد

زنان اگر به طبيعت مردان توجه نكنند، ممكن است به آساني ندانسته و ناخواسته به همسرانشان توهين كنند. رويهمرفته وقتي زني بدون درخواست مرد بخواهد به او كمك كند، نمي داند اقدامش چه تاثير سويي بر روحيه مرد مي گذارد. گرچه زن حسن نيت دارد، پيشنهادش را توهين قلمداد مي كنند و اسباب رنجش مي شود. در اين زمان ممكن است واكنش مرد شديد باشد ، به ويژه اگر احساس كند كه از او چونان كودكي كم سال انتقاد شده است. براي بسياري از مردها مهم است كه ثابت كنند مي توانند به هدفشان برسند، حتي اگر اين هدف رانندگي به سمت يك رستوران يا مهماني باشد.
شنبه، 11 خرداد 1387
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
دو اشتباه بزرگ در روابط زن و مرد
دو اشتباه بزرگ در روابط زن و مرد
دو اشتباه بزرگ در روابط زن و مرد

زنان اگر به طبيعت مردان توجه نكنند، ممكن است به آساني ندانسته و ناخواسته به همسرانشان توهين كنند.
رويهمرفته وقتي زني بدون درخواست مرد بخواهد به او كمك كند، نمي داند اقدامش چه تاثير سويي بر روحيه مرد مي گذارد. گرچه زن حسن نيت دارد، پيشنهادش را توهين قلمداد مي كنند و اسباب رنجش مي شود. در اين زمان ممكن است واكنش مرد شديد باشد ، به ويژه اگر احساس كند كه از او چونان كودكي كم سال انتقاد شده است. براي بسياري از مردها مهم است كه ثابت كنند مي توانند به هدفشان برسند، حتي اگر اين هدف رانندگي به سمت يك رستوران يا مهماني باشد.اتفاقاً مردها نسبت به امور جزيي حساسيت بيشتري نشان مي دهند و توجيه آنها اين است: ” اگر زنم نتواند در كار بي اهميتي مانند پيدا كردن نشاني رستوران به من اطمينان كند، چگونه ممكن است در كارهاي مهمتر روي من حساب كند؟ “
مردها در كارهايي مانند انجام كارهاي مكانيكي، رسيدن به نشاني مورد نظر، يا حل مسايل خود را متخصص مي دانند. در اين زمان تنها خواسته مرد اين است كه همسرش سكوت اختيار كند و به جاي انتقاد يا راهنمايي تلاش او را بپذيرد.

آموختن گوش دادن

به همين شكل اگر مردي نداند كه زن چه تفاوتهايي با او دارد، وقتي قصد كمك به او را دارد بر دشواري شرايط مي افزايد. مردها بايد به خاطر داشته باشند كه زنها هنگام صحبت درباره مسايل موجود قصد نزديك شدن دارند و لزوماً مترصد يافتن راه حل نيستند.
بنابراين چه بسيار اتفاق مي افتد كه زني صرفاً مي خواهد احساسش را درباره روزي كه پشت سر گذاشته بيان كند و شوهرش به گمان اينكه او قصد كمك دارد سخنش را قطع مي كند تا راه حلهايي براي مشكلات او ارائه دهد و چون زن ناراحت مي شود در حيرت مي ماند كه او را چه مي شود.
اكنون اگر موافقيد دو اشتباه بزرگ و در عين حال متداول در روابط زناشويي را جمع بندي كنيم:
1- 1- وقتي مرد در لباس آقاي همه چيزدان ظاهر مي شود، سعي دارد با ارائه راه حل احساس زن را تغيير دهد.
2- 2- زن نيز با تبديل شدن به كميته اصلاح خانواده و با انتقاد كردن و توجيه هاي ناخواسته سعي بر تغيير رفتار مرد دارد.

دفاع از آقاي همه چيزدان و كميته اصلاح خانواده

با اشاره به اين دو اشتباه عمده منظورم اين نيست كه آقاي همه چيزدان صد در صد خطاكار است و يا كميته اصلاح خانواده به كلي بي اعتبار و بي فايده است. معتقدم كه اينها از ويژگيهاي بسيار مثبت زنان و مردان هستند و اشكال تنها بر زمان و روش كار است.
زن در صورتي از توصيه هاي مرد احساس رضايت مي كند كه آن را در زمان ناراحتي اش نشنود. مردها بايد در نظر داشته باشند كه وقتي زنها ناراحت به نظر مي رسند و درباره مسايل و مشكلاتشان حرف مي زنند، زمان مناسبي براي راهنمايي كردن آنها نيست. زن در اين شرايط بيش از هر چيز مي خواهد شوهرش به سخنان او گوش بدهد. اينگونه به تدريج حال زن بهتر مي شود . زن در شرايط ناراحتي نيازي به توصيه و راهنمايي ندارد.
از سوي ديگر مرد هم از كميته اصلاح مشكلات خانوادگي لذت مي برد به شرط آنكه خود متقاضي آن شود. زنها بايد به خاطر داشته باشند كه انتقاد از مردها و يا دادن توصيه هاي ناخواسته به آنها، آنان را در شرايط احساسي بدي قرار مي دهد. مرد احساس مي كند كه موجودي دوست نداشتني است و تحت كنترل قرار گرفته است. اگر قرار باشد مرد از اشتباهاتش پند بگيرد، به پذيرش زن بيش از توصيه هاي او احتياج دارد. وقتي مرد احساس كند كه زن نمي خواهد او را اصلاح كند به احتمال زياد متقاضي توصيه و راهنمايي او خواهد بود.با درك اين تفاوتها بهتر مي توانيم به حساسيتهاي همسرمان احترام بگذاريم و حمايتگر باشيم. افزوده بر اين به اين نتيجه مي رسيم كه وقتي همسرمان در برابر ما مقاومت مي كند، احتمالاً دليلش اين است كه در انتخاب زمان و روش خود اشتباه كرده ايم.

وقتي زن در برابر راه حلهاي مرد مقاومت مي كند

وقتي زن در برابر راه حلهاي زن مقاومت مي كند، مرد احساس مي كند كه صلاحيت او مورد ترديد قرار گرفته است. در نتيجه احساس مي كند كه مورد اعتماد نيست و كسي از او قدرداني نمي كند. در اين شرايط تمايل گوش دادن او به مقدار زياد تخفيف پيدا مي كند.
وقتي مردي با پيشنهادهاي همسرش مخالفت مي كند، زن احساس مي كند كه شوهرش نسبت به او بي توجه شده و بهاي لازم را به او نمي دهد. احساس مي كند كه به نيازهايش اعتنا نمي شود. در نتيجه احساس مي كند كه مورد حمايت نيست و ديگر به شوهرش اعتماد نمي كند.
در اين مواقع اگر زن توجه داشته باشد، مي تواند به درستي مقاومت شوهرش را درك كند. ممكن است به اين نتيجه برسد كه او توصيه يا انتقادي ناخواسته كرده، به جاي توجه به نيازهاي او اطلاعات ارائه مي دهد و درخواست مي كند.

مردان به غار خود فرو مي روند و زنان حرف مي زنند

يكي از تفاوتهاي عمده زن و مرد طرز كنار آمدن آنان با استرس است. مردان بيش از پيش در خود فرو مي روند و زنان به طور فزاينده اي درگيري احساسي پيدا مي كنند. در اين مواقع زن و مرد براي رسيدن به احساس بهتر نيازي پيدا مي كند و حال آنكه زن در صورتي حالش بهتر مي شود كه درباره مساله موجود حرف بزند. درك نكردن اين تفاوتها اصطحكاكي غيرضروري در روابط زناشويي ايجاد مي كند.

كنار آمدن با استرس

وقتي يك مرد ناراحت مي شود هرگز درباره موضوعي كه او را ناراحت كرده حرف نمي زند. و هرگز ناراحتي خود را با يك مرد ديگر در ميان نمي گذارد مگر اينكه كمك دوست او براي حل مساله ضروري باشد. به جاي آن سكوت اختيار مي كند و به غار خود پناه مي برد تا به مساله خود بينديشد و آنقدر تلاش مي كند تا راه حلي بيابد. وقتي اين راه حل را يافت احساس بهتري پيدا مي كند و از غار خود بيرون مي آيد.
اگر راه حلي نيابد، اقدامي صورت مي دهد كه مسايلش را فراموش كند. مثلاً اخبار روزنامه ها را مي خواند و يا ورزش مي كند. مرد با آزاد كردن ذهن خود از مسايل روز به تدريج احساس ارامش مي كند. اگر استرس او با راستي شديد باشد به اقداماتي از قبيل شركت در مسابقه رانندگي، شركت در يك مسابقه ورزشي يا كوهنوردي روي مي آورد.
وقتي يك زن ناراحت مي شود يا تحت تاثير كارهاي روزانه زير فشار قرار مي گيرد. براي رسيدن به احساس بهتر مترصد يافتن كسي مي شود كه به او اعتماد كند و بعد به تفصيل درباره فعاليتهاي آن روزش با او حرف مي زند. وقتي زنها مسايل خود را با ديگران در ميان مي گذارند ناگهان احساس بهتري پيدا مي كنند. اين روش يك زن براي كنار آمدن با استرس است.
در ميان زنان ، در ميان گذاشتن مسايل با ديگران نشانه عشق و مهر و محبت و اعتماد و اطمينان است و هرگز اقدامي تحميلي به حساب نمي آيد. زنان از داشتن مساله ناراحت مي شوند. حالت رواني آنها با داشتن شايستگي بي رابطه است و بيشتر به داشتن روابط عاشقانه مي انديشند. آنها آشكارا احساسات ناراحت كننده خود را از جمله آشفتگي، فرسوده شدن و درماندگي خود را با ديگران در ميان مي گذارند.
يك زن زماني احساس خوبي دارد كه دوستاني علاقمند و پرمحبت داشته باشد تا بتواند با آنها احساسات و مسايل خود را در ميان بگذارد. اما يك مرد زماني احساس خوبي دارد كه بتواند مسايلش را به تنهايي حل و فصل كند. اين رمز و راز داشتن احساس خوب در روزگار ما هم به همان قوت ديرين خود باقي است.
ماخذ : مرد و زندگي، شماره 2




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط