راهکاری اسلام برای تربیت و نحوه رفتار با کودکان کم‌توان

ایستاده با معلولیت

هربار که بچه کم‌توانش را می‌بیند هزاربار می‌میرد و زنده می‌شود. به هر حال معلولیت و ناتوانی جسمی باعث می‌شود کودک یا نوجوانش نتواند مثل بقیه بچه‌ها بدود. بازی کند، درس بخواند و ... در عین حال یکی از فشارهای طاقت‌فرسای
چهارشنبه، 9 دی 1394
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
ایستاده با معلولیت
 ایستاده با معلولیت

 

نویسنده: مریم مرتضوی




 

 راهکاری اسلام برای تربیت و نحوه رفتار با کودکان کم‌توان

هربار که بچه کم‌توانش را می‌بیند هزاربار می‌میرد و زنده می‌شود. به هر حال معلولیت و ناتوانی جسمی باعث می‌شود کودک یا نوجوانش نتواند مثل بقیه بچه‌ها بدود. بازی کند، درس بخواند و ... در عین حال یکی از فشارهای طاقت‌فرسای زندگی کودکان معلول، مراقبت‌های روزانه مانند غذاخوردن، لباس‌پوشیدن و ... است. چنین فرزندانی ناخودآگاه بیشتر از بقیه کودکان یا نوجوانان وابسته‌اند و برای ادامه زندگی به کمک‌های دیگران نیازمندند. توانایی‌های عاطفی و جسمانی چنین مراقبت‌هایی برای پرستاران که معمولاً مادران هستند زیاد است. شیوه‌های تربیتی‌ای در اسلام در نظر گرفته شده که اگر والدین و خانواده‌ها با آنها آشنا باشند می‌توانند شاهد موفقیت‌های بزرگی برای فرزندان معلول خود باشند.
***
کودکان کم‌توان ویژگی‌های خاصی دارند که شاید در بچه‌های سالم کمتر دیده شود. یکی از ویژگی‌ها و رفتارهایی که در بسیاری از کودکان و نوجوانان دارای معلولیت جسمی دیده می‌شود، پرخاشگری آنهاست. البته پرخاشگری تقریباً در تمام کودکان و نوجوانان وجود دارد اما این رفتارها در بچه‌‌هایی که معلولیت جسمی یا ذهنی دارند بیشتر دیده می‌شود.

1- پرخاشگری‌ها را کنترل کنیم

پدر و مادری که دارای کودکان معلول هستند حواسشان باشد که فرزندانشان در اثر نقص‌های جسمی و ذهنی بیشتر تندخویی می‌کنند و باید در برابر آنها صبور باشند. البته لازم است سعی کنند ریشه‌های این تندخویی‌ها و بداخلاقی‌ها را پیدا کرده و با رفع عوامل ایجادکننده بدخلقی و پرخاشگری فرزند خود را آرام نگهدارند. در واقع باید ریشه آن را در دوران کودکی و نوجوانی جست‌و‌جو کرد و برای درمان این رفتار از همان دوران اقدام کرد چرا که این رفتار غیرعادی، نوعی اختلال در رفتار فرزند شماست که به شکل کلامی یا با حالت‌هایی مثل اخم‌کردن، محکم‌بستن درب خانه یا داد و فریاد بروز پیدا می‌کند و باعث رنجش و آزار خود او نیز می‌شود. امیرالمؤمنین (علیه السلام) در این خصوص فرموده: «هرکس عنان خشم خود را رها کند، نابودی‌اش شتاب می‌گیرد». روانشناسان شناخت صحیح این اشکال رفتاری را نخستین قدم برای مداوای آن می‌دانند. گام بعدی برای حل این اشکال رفتاری آن است ریشه‌های پرخاشگری را پیدا کنیم. البته یک نوع پرخاشگری هم به نام «پرخاشگری مثبت» وجود دارد که اریک اریکسون روانشناس آمریکایی را نشانه رشد نوجوان می‌داند. او معتقد است اگر این نوع پرخاشگری باعث شکستن حریم خانواده و احترام متقابل والدین و فرزند نشود، مسیر رشد و استقلال نوجوان را برای رسیدن به هویت فردی هموار می‌کند. نوجوانی که دارای معلولیت‌های جسمی است، طبیعتاً مانند بقیه نوجوانان می‌تواند در این مسیر رشد کرده و به غریزه استقلال‌طلبی خودش پاسخ دهد.

2- محدودیت را به فرصت تبدیل کنیم

کم نیستند کودکان و نوجوانان دارای معلولیت جسمی یا ذهنی‌ای که در زمینه‌های هنری یا ورزشی درخشیده‌اند. بنابراین لازم است خانواده‌هایی که دارای چنین فرزندی هستند او را به خوبی راهنمایی کنند تا از محدودیت‌ها برای خودش فرصتی بسازد که شاید خیلی از کودکان و نوجوانان سالم و در سلامت فکری و جسمی چنان موفقیت‌هایی را نداشته باشند. یادمان باشد اگر کودک یا نوجوان دارای معلولیت جسمی خودش را قبول نداشته باشد و سرخورده و افسرده باشد، اثرات بسیار نامطلوبی در آینده‌اش خواهد گذاشت. امیرالمؤمنین (علیه السلام) در این خصوص فرموده: «به کسی که نفس برای او خوار شده امید چندانی نداشته باش». بنابراین پدر و مادر باید به کودک یا نوجوان خود کمک کنند توانایی‌ها و ناتوانایی‌های فطری و اکتسابی خود را به درستی بشناسند. یعنی هم بداند توانایی ذهنی او تا چه اندازه است و هم متوجه شود که محیط اطراف او تا چه اندازه این توانایی را رشد داده چرا که شناخت توانایی‌ها و ناتوانایی‌ها برای بالارفتن عزت نفس در کودک و نوجوان اهمیت زیادی دارد. یعنی کودک دارای معلولیت باید خودش را تعریف کند که مثلاً من وضعیتم این است، چنین محدودیت‌های جسمی‌ای دارم، در این مدرسه درس می‌خوانم، در این شهر کوچک یا بزرگ زندگی می‌کنم، در محیط دینی یا غیردینی هستم و ... . اینها باعث می‌شوند او توانمندی‌های روحی، جسمی، روانی، حسی و حرکتی داشته باشد. البته والدین باید به کودک یا نوجودان خود یاد بدهند سطح توقعش از توانایی‌ها و استعدادهایش بالاتر نباشد و محدودیت‌هایش را زیاد از حد بزرگ نکنند. به عنوان مثال اگر کودکی کرولال است گمان نکند که نمی‌تواند مثل بچه‌های دیگر ورزش کند یا نقاشی بکشد. در این صورت است که او با توجه به این شناخت، از خودش انتظار خواهد داشت و بنابراین شکست‌خوردن در آزمونی که بالاتر از توانایی اوست، او را دچار سرخوردگی نکرده و عزت نفسش را پایین نمی‌آورد.

3- مقایسه نکنیم

والدین، مسئولان آموزشی و همه کسانی که با کودکان یا نوجوانان دارای معلولیت سروکار دارند، نباید او را با بچه‌های دیگر مقایسه کنند حتی پدر و مادر باید به او یاد بدهند که چنین کاری را انجام ندهد. چون در نظام خودشناسی، هر یک از افراد بر اساس مجموعه‌ای از شرایط و اتفاقات رشد کرده‌اند و نباید مقایسه‌ای بین افراد وجود داشته باشد. امام سجاد (علیه السلام) در کتاب «بحارالانوار» فرمود: «مبادا خودت را با فرد دیگری مقایسه کنی». نخستین کسی که خودش را با انسان مقایسه کرد، شیطان بود و با این بهانه که او از آتش است و انسان از خاک، خود را برتر دانست و از فرمان خداوند سرپیچی کرد. در مورد کودکان و نوجوانان دارای ناتوانایی‌های جسمی و حرکتی، مقایسه‌کردن باعث پایین‌آمدن عزت نفس او می‌شود. چون بچه می‌خواهد برای چیزی تلاش کند که توانایی و استعداد آن را ندارد. البته تشویق و تنبیه می‌تواند راهکار خوبی برای پیشرفت و بهترشدن این گروه از کودکان و نوجوانان باشد اما باید توجه داشت که مقایسه‌کردن نتیجه معکوس می‌دهد و به تحقیرکردن او تعبیر خواهد شد.

4- عزت نفسش را تقویت کنیم

وظیفه دیگری که بر عهده خانواده‌های دارای فرزند با معلولیت جسمی گذاشته شده این است که باید به کودک یا نوجوان خود یاد دهند که سختی‌ها و محدودیت‌های جسمی و ناتوانایی‌های او محکی برای عزت نفس و در نتیجه اعتماد به نفس او محسوب می‌شود. امیرالمؤمنین (علیه السلام) در کتاب «وسائل‌الشیعه» فرمود: «کسی که عزت نفس دارد، سختی‌ها در او اثر نمی‌کند». بنابراین وقتی کاری را که بچه‌های سالم انجام می‌دهند نمی‌تواند انجام دهد، وقتی نمی‌تواند مثل آنها بازی کند و وقتی در مسابقه‌ای در گروه همسن و سالان شکست می‌خورد، باید بداند همه اینها آزمونی هستند تا او بزرگی خودش را بهتر بشناسد. به طور کلی شخصیت او زمانی دارای عزت نفس می‌شود که در شرایط گوناگون ثابت باشد و رفتارهایش تغییر نکند.

5- سرزنش بیش از اندازه ممنوع!

کودک یا نوجوان دارای معلولی جسمی و ذهنی معمولاً حساس‌تر از همسن و سالان خود است. چون ناتوانی خودش را می‌داند و در نتیجه کوچک‌ترین اشاره و توهینی می‌تواند او را افسرده کند و به روحیه‌اش ضربه بزند. سرزنش بیش از اندازه این گروه از کودکان و نوجوانان تأثیرات بدی در روحیه و شخصیت آنها می‌گذارد و ممکن است او را لجوج و سرکش کند. طوری که تصور کند آدم بی‌ارزش و خطاکاری است و به دلیل معلولیت‌هایش، تمام کارهایش بی‌اثر و اشتباه است. حضرت علی (علیه السلام) در کتاب «میزان‌الحکمة» درباره سرزنش بیش از اندازه کودکان فرمود: «زیاده‌روی در ملامت، آتش لجاجت را شعله‌ور می‌کند». البته معلمین و مربیان کودکان و نوجوانان معلول و ناتوان باید به این نکته توجه داشته باشند که اگر در مسائل آموزشی یا تربیتی بیش از اندازه سختگیری کنند یا مدام کودک را به دلیل اشتباهاتش سرزنش نمایند در واقع روحیه او را خدشه‌دار کرده و باعث سرخوردگی یا سرکشی او می‌شوند.

6- عیب‌جویی نکنیم

هرکودک یا نوجوانی ممکن است به دلیل ناآگاهی و بی‌تجرگی ناخواسته دچار اشتباهات زیادی شود. والدین و کسانی که با او در ارتباطند باید شرایط و سن کم او را در نظر داشته باشند و پیش دیگران از او عیب‌جویی نکنند چرا که این کار باعث پایین‌آمدن عزت نفس کودک می‌شود. در کتاب «کنزالاعمال» آمده روزی مردی در حضور پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله وسلم) درباره رفتار اشتباه فرزندش حرف زد و از او عیب‌جویی کرد. آن حضرت ناراحت شد و او را از این کار نهی کرد.

7- تربیت با نرم‌خویی

یکی از اصول بسیار مهم تربیتی که در دین اسلام بسیار به آن توجه و تأکید شده، نرم‌خویی و ملاطفت است. خدا در قرآن با صراحت به این نکته مهم اشاره کرده و در آیه 159 سوره آل‌عمران خطاب به نبی مکرم اسلام (صلی الله علیه وآله وسلم) فرموده: «به برکت رحمت الهی در برابر آنان (مردم) نرم و مهربان شدی. اگر خشن و سنگدل بودی، از اطراف تو پراکنده می‌شدند». بر اساس این آیه شریفه از نکات مهم در تربیت، دوستی و نرم‌خویی در برابر سرکشی و درشت‌خویی است اما همین نکته درباره کودکان و نوجوانان معلول و ناتوان جسمی یا ذهنی اهمیت بیشتری پیدا می‌کند چرا که برخورد با آنها و راهنمایی‌شان نیازمند خوش‌خلقی بیشتری است. بنابراین کودکان معلول در این خصوص مانند بقیه افراد بزرگسال واکنش نشان می‌دهند. اگر بزرگ‌ترها با خشونت و درشت‌خویی به فرزند ناتوان خود دستور بدهند که کاری را انجام دهد، طبیعتاً آن اندازه که در نظر دارند موفقیت فرزند خود را نمی‌بینند اما اگر همین خواسته، همراه با نرم‌خویی و ملاطفت مطرح شود کودک یا نوجوان هرچند که ناتوانایی‌هایی دارد اما بیشتر تلاش می‌کند کاری را که به او محول شده به درستی انجام دهد و از پدر و مادر خود بهتر و بیشتر اطاعت کند. اهمیت نرم‌خویی در تربیت تا اندازه‌ای است که در کتاب «بحارالانوار» به نقل از پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) آمده: «اگر رفق (مدارا) و نرم‌خویی به صورت مخلوقی در می‌آمد، می‌دیدند که در میان مخلوقات خدای عزوجل زیباتر از آن وجود ندارد». به همین دلیل بوده که پیامبر گرامی اسلام و اهل بیت آن حضرت همیشه با مدارا و مهربانی با کودکان رفتار می‌کردند و نه تنها نزد بزرگان بلکه در نگاه کودکان هم محترم بودند. چون طبع انسان این‌گونه اقتضا می‌کند که در برابر نرمی و مهربانی سر فرود بیاورد و محترمانه رفتار کند اما در مقابل سختی و خشونت سرباز بزند و نافرمانی کند.
منبع مقاله :
همشهری آیه، شماره 42



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط